سیره سیاسی امام رضا (ع) پیش از ولایت‌ عهدی

حضرت امام رضا (ع)


عباسیان در دوران هارون، چه از جهت سیاسی و امنیتی و چه به لحاظ فکری و مذهبی، با هر ابزاری بر مسلمانان تسلّط یافته‌ اند. این خود موضوعی قابل توجه است که ائمه هدی (علیهم‌السّلام) از عصر امام صادق (علیه‌ السّلام) تا دوران زندگانی فرزندان امام رضا (علیه‌ السّلام) درحالی بار سنگین مسئولیت هدایت جامعه را در نزدیکی مرکز حکومت بر دوش داشتند که به دوره‌ ی شکوه عباسیان مشهور است و مورّخان از آن زمانه به «عصرطلایی و عصر اقتدار دولت عباسیان» یاد کرده‌ اند. به‌رغم این توفّق سیاسی، عباسیان همچنان از ناحیه‌ ی رقبای دیرین خود مورد تهدید قرار می‌ گرفتند و باید اشاره کرد که این مخالفت‌ ها در اواخر خلافت هارون – و همزمان با سال‌های آغازین امامت امام رضا (علیه‌ السّلام)- اوج گرفته بود.

آنچه از دوران امامت امام رضا (علیه‌ السّلام) بیشتر سخن به میان می ‌آید به دوران ولایت‌ عهدی و زمانه حکومت غاصبانه مأمون عباسی بازمی‌ گردد، اما از دوران امامت امام در مدینه که ۱۷ سال به طول انجامیده کمتر بحث شده است، حضرت آیت‌الله خامنه‌ ای درباره‌ ی دهه‌ ی نخست امامت امام هشتم می‌فرماید: «آن وقتی که حضرت به امامت رسیدند، دوستان حضرت می گفتند که: علىّ‌ بن‌ موسی در این فضا چه کار می تواند انجام بدهد؟ این فضای شدّت اختناقِ هارونی که در روایت دارد که میگفتند: خون میچکد از شمشیر هارون. این اولِ امامت علىّ‌ بن‌ موسی‌ الرّضا (علیه‌ السّلام) است.» ۱۳۹۲/۰۶/۲۶ در این یادداشت به بررسی دوران امامت امام رضا (علیه‌ السلام) در دوران هارون عباسی می‌ پردازد.

*با مرور منابع کلیدی و تحقیقات ارزشمند و پرمایه درباره شخصیت ارجمند حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌ الاف‌التحیهوالثناء روشن می‌شود که از جمله موضوعات مهم در تاریخ و سیره‌ ی این امام همام که به‌طور شایسته مورد توجه قرار نگرفته، مجموعه اقدامات به‌ هنگام، بی ‌وقفه، شجاعانه و مدبّرانه‌ ی ایشان در دهه‌ ی نخست امامت(۱) و همزمان با خلافت هارون عباسی است. حضرت آیت‌الله خامنه‌ ای در بخشی از تحلیل شخصیت و سیره‌ ی امام رضا(علیه‌ السّلام) بر این مهم تمرکز نموده و فرمودند: «در روایت دارد که کسى از اصحاب گفت که این جوان، این فرزند موسى‌بن‌جعفر این مسئولیّت را به‌عهده گرفته است درحالى‌که “وَ سَیفُ هارونَ یُقَطِّرُ الدَّم”؛ خون از شمشیر هارون می چکد، در یک‌ چنین وضعیّتى. این بزرگوار توانستند در همان شرایط دشوار، خطّ روشن سیره‌ى نبوى و معارف قرآنى و اسلامى را بین جامعه‌ى مسلمین توسعه بدهند و دلها را به مکتب اهل‌بیت و به خاندان پیغمبر نزدیک کنند.»(۲) دستیابی به فهمی کامل‌ تر و دقیق‌تر از اهمیت فعالیت امام هشتم در عصر یادشده، مترتب بر طرح مقدماتی درباره‌ ی «وضعیت سیاسی مذهبی چند دهه پایانی قرن دوم هجری»، «شخصیت و اقدامات هارون عباسی»، «مسائل و نیازهای شیعیان و پیروان ائمه هدی (علیهم‌السّلام) در آغاز دوران امامت امام رضا(علیه‌ السّلام)» است. پس از توصیف مختصر این امور، پاسخ به مسأله‌ ی مورد نظر و تبیین روایتی که مدّ نظر حضرت آیت‌الله خامنه‌ ای قرار گرفته است، در دسترس‌تر خواهد بود.

وضعیت سیاسی مذهبی چند دهه پایانی قرن دوم هجری
عباسیان در دوران هارون، چه از جهت سیاسی و امنیتی و چه به لحاظ فکری و مذهبی، با هر ابزاری بر مسلمانان تسلّط یافته‌ اند. این خود موضوعی قابل توجه است که ائمه هدی(علیهم‌السّلام) از عصر امام صادق(علیه‌ السّلام) تا دوران زندگانی فرزندان امام رضا(علیه‌ السّلام) درحالی بار سنگین مسئولیت هدایت جامعه را در نزدیکی مرکز حکومت بر دوش داشتند که به دوره‌ ی شکوه عباسیان مشهور است و مورّخان از آن زمانه به «عصرطلایی و عصر اقتدار دولت عباسیان» یاد کرده‌ اند. به‌رغم این توفّق سیاسی، عباسیان همچنان از ناحیه‌ ی رقبای دیرین خود مورد تهدید قرار می‌ گرفتند و باید اشاره کرد که این مخالفت‌ ها در اواخر خلافت هارون – و همزمان با سال‌های آغازین امامت امام رضا(علیه‌ السّلام)- اوج گرفته بود.(۳) بخشی از این مخالفت‌ ها گاه تا حدی به ثمر می‌نشست و از این رو تهدید جدی تلقی می‌شد. برای نمونه زیدی مسلکانِ تحت امر ادریس‌بن‌عبدالله‌بن‌حسن (متوفای ۱۷۷ قمری) موفق شدند تا با فاصله گرفتن از مناطق مرکزی حکومت،(۴) مؤسس حکومتی مستقل باشند.(۵) برادر ادریس، یحیی‌بن‌عبدالله از دیگر مخالفان حکومت بود که بسیاری مردم از اهل دیلم در سال ۱۷۶ قمری در به طرفداری از او برخاستند.(۶) از دیگر گروه‌های مخالف حکومت، خوارج بودند که در سال ۱۷۸ قمری در منطقه‌ ی جزیره فعال شده و با تلاش‌ های خود موفق شدند تا بخش وسیعی از این منطقه را تصرف نمایند.(۷) این تنها بخشی از مشکلات هارون بود. ناآرامی‌ ها در طرف مشرق و خراسان نیز در دوره‌ ی او اوج گرفت و مردم به دلیل ستمی که از جانب حاکم عباسی بر آنها می ‌رفت، سخت خشمگین بوده و گاه دست به حرکت مسلحانه می‌ زدند.(۸)

شخصیت و اقدامات هارون عباسی
این‌گونه تهدیدها سبب می ‌شد تا هارون در مقابل مخالفان خود بی‌هیچ درنگی دستور سرکوب آنان را صادر کند. چنانچه در مورد قیام ‌های حسنی، با استفاده از حیله ‌های متعدّد، موفق به ترور ادریس(۹) و به اسارت بردن یحیی(۱۰) شد و یا با فرماندهی یزیدبن‌مزید شیبانی(متوفای ۱۸۵ قمری)، برخورد شدیدی را با خوارج در پیش گرفت.(۱۱) باید توجه داشت که مواجهه‌ ی خونین حکومت تنها متوجّه سران و حاضران در قیام‌ها و شورش‌ها نبود؛ برای نمونه در یکی از حوادث مربوط به عصر امامت امام رضا(علیه‌ السّلام) و به دنبال قیام محمدبن‌جعفر، معروف به محمد دیباج (متوفای ۲۰۳ قمری) در مدینه، هارون سپاهی را به فرماندهی عیسی جلودی گسیل داشت و دستور داد که گردن محمد را بزن(۱۲)؛ اما این همه‌ ی ماجرا نبود و مزدوران حتّی به خانه‌های علویان در مدینه یورش برده و لباس‌ها و زیور آلات زنان را نیز به غارت بردند. (۱۳) مهم‌ ترین پیامد تصمیمات مخاطره‌ امیز هارون برای شیعیان امامی که سبب شد تا وضعیتی منحصر به فرد برای آنان به وجود آمده و تا حدی مسیر فعالیت ائمه(علیهم‌السّلام) نیز با مشکل مواجه شود، فراخواندن امام کاظم(علیه‌ السّلام) به مرکز خلافت بود.

مهم‌ ترین پیامد تصمیمات مخاطره‌ امیز هارون برای شیعیان امامی که سبب شد تا وضعیتی منحصر به فرد برای آنان به وجود آمده و تا حدی مسیر فعالیت ائمه (علیهم‌السّلام) نیز با مشکل مواجه شود، فراخواندن امام کاظم(علیه‌ السّلام) به مرکز خلافت بود. هر چند آن امام همام مدت‌ها به صورت مخفیانه به توسعه و مدیریت تشکیلات و متولیان امور خود در مناطق مختلف مشغول بود، در نهایت با سعایت‌هایی که بر ضد آن حضرت در نزد هارون صورت گرفت و با اطلاع هارون از این خاندان و حقّی که برای خود در مورد امامت بر مسلمانان قائلند(۱۴)، دستور به حصر امام(علیه‌ السّلام) داد. بدین ترتیب روابط حضرت موسی‌بن‌جعفر(علیه‌ السّلام) با اصحاب و حتی خانواده و بستگان به حداقل رسید(۱۵) تا آنکه در نهایت دستور شهادتشان نیز صادر گردید.(۱۶) شایان ذکر است که مورخ ژرف‌نگر، مرحوم علامه سیدجعفر مرتضی عاملی تلاش نموده تا به‌طور جامع در کتاب «الحیاه السیاسیه للامام الرضا(علیه‌ السلام)» به این اخبار مربوط به شخصیت و زمانه هارون عباسی بپردازد.(۱۷)

مسائل و نیازهای شیعیان در آغاز امامت امام رضا (علیه‌ السّلام)
موضوع دیگر که نقش جدی در فهم بستر فعالیت امام رضا (علیه‌ السّلام) در عصر هارون عباسی دارد، وضعیت شیعیان امامی و مسائل و نیازهایی است که در این دوره دارند. پس از شهادت امام کاظم(علیه‌ السّلام)، واقفیه به عنوان یک پدیده‌ ی خطرناک و ویران‌ساز هویدا شدند. متولیان امور امام هفتم(علیه‌ السّلام) در مناطق گوناگون که به شیعیان معرفی شده و از این جهت مورد اطمینان بودند و گاه تنها راه ارتباطی میان امام و پیروان آن حضرت تلقی می‌شدند، با بهانه‌جویی و طرح ابهاماتی، اعلام کردند که پس از امام کاظم(علیه‌ السّلام)، فرزند ایشان حضرت رضا(علیه‌ السّلام) مورد تبعیت نخواهد بود.(۱۸) بررسی چگونگی جدایی مجموعه گروه ‌هایی که در عصر حضور از خط مستقیم امامت منحرف شدند، حاکی از احتمال ضربه‌ ی هولناک واقفیان به بقاء و تداوم اندیشه‌ ی اسلام ناب داشت. نکته‌ ی مهم دیگر قوّت نظر و عملی بود که برخی فرق و مذاهب اسلامی و شیعیِ دیگر در این دوره به دست آورده و در مکتوبات و مناظرات به طور مستقیم تفکرات ائمه(علیهم‌السّلام) را مورد اشکال و شبهه‌پراکنی قرار می‌ دادند.

اقدامات امام رضا (علیه‌ السّلام) در دوران هارون
اکنون و پس از طرح بخش مهمی از مقدمات، می‌ توان تحلیلی مناسب از اقدامات امام رضا(علیه‌ السّلام) در عصر هارون به دست داد. در یک نگاه کلی، امام(علیه‌ السّلام) از یک سو با خطر دستگاه حکومت طاغوتی هارون و از سویی دیگر با نیاز جدّی پیروانشان به معارف ناب مواجه شدند. در شرایطی که حکومت وقت، پدر ایشان را، که دارای جایگاهی قابل توجه در میان بزرگان زمانه و بسیاری مسلمانان بود، به شهادت رسانده و به ظاهر نباید ترسی از مقابله با فرزند جوان ایشان داشته باشد و در وضعیتی که بنی‌عباس هیچ ابایی از لشکرکشی بر مدینه و هجوم به خانه و کاشانه مسلمانان ندارد، آن حضرت چگونه باید به عنوان پیشوا و امام، خطّ روشن سیره‌ى نبوى و علوی را در جامعه‌ى مسلمین توسعه دهند و دلها را به مکتب اهل‌بیت و به خاندان پیغمبر نزدیک کنند؟ همچنین در شرایط حساسی که بسیاری از شیعیان امامی حتی در نقاط مرکزی قلمرو اسلامی مثل کوفه، به دلیل انحراف متولیان امور امام(علیه‌ السّلام) دست از تبعیت فرزند امام کاظم(علیه‌ السّلام) برداشته‌ اند، چگونه می‌ توانستند ناآگاهان را از دلائل و شواهد امامت خویش مطلع سازند و سپس معارف فقهی، کلامی و اخلاقی را بدان‌ها منتقل نموده و همچنین به دفع سیل شبهات مطرح شده بپردازد؟ امام رضا(علیه‌ السّلام) از یک سو با خطر دستگاه حکومت طاغوتی هارون و از سویی دیگر با نیاز جدّی پیروانشان به معارف ناب مواجه شدند. در وضعیتی که بنی‌عباس هیچ ابایی از لشکرکشی بر مدینه و هجوم به خانه و کاشانه مسلمانان ندارد، آن حضرت چگونه باید خطّ روشن سیره‌ى نبوى و علوی را توسعه دهند؟

در این شرایط حتی فردی چون محمدبن‌سنان که از شخصیت‌های نزدیک به ائمه و صحابی سه امام بوده و حدود هزار روایت از ایشان نقل کرده است،(۱۹) خطاب به امام رضا(علیه‌ السّلام) با این عبارت که «إنّک قد شَهَّرْتَ نَفْسَکَ بهذا الأمرِ وجَلَسْتَ مَجلِسَ أبیکَ وسیفُ هارونَ یَقطرُ الدمَ»، عرض می‌ کند که چطور در برابر این خلیفه خونریز خود را قائم مقام و خلف پدرتان می‌خوانید؟(۲۰) صحابی دیگر که جایگاهی چون ابن‌سنان دارد، صفوان‌بن‌یحیی است. وی نیز به امام عرض می‌ کند: «إنّک قد أَظْهَرْتَ أمراً عظیماً وإنّا نَخافُ علیک من هذا الطاغی».(۲۱) هر دو کلام نشان می‌ دهد که نوعی دلهره و نگرانی از جانب هارون بر ایشان مستولی گشته و یاران و دلسوزان بیم پیامدهای ناگوار اقدام امام را دارند. جالب است که آنان حتی در این عبارات به طور صریح به موضوع امامت حضرت اشاره نکرده‌ و با تعابیری چون «بهذا الامر»، «امراً عظیما»، «هذا الکلام» و غیره استفاده کرده‌ اند.(۲۲) با این حال امام رضا(علیه‌ السّلام) با درک شرایط و با شجاعت و صراحت، نه تنها از این اقدام صرف‌نظر ننمود، بلکه به تبیین امر امامت خویش پرداخته و مطابق روایاتی – که نشان از تسلط امام(علیه‌ السّلام) بر وضعیت دارد- تأکید می‌ کردند اگر آسیبی از جانب هارون به من رسید، امامت مرا نپذیرید. در جواب امام(علیه‌ السّلام) به محمدبن‌سنان آمده است که «آنچه مرا به این کار بی‌ پروا ساخته، سخن پیامبر است که فرمود “اگر ابوجهل یک مو از سر من گیرد گواه باشید که من پیامبر نیستم.” من هم به شما می‌ گویم که اگر هارون مویی از سر من کم کرد، گواه باشید که من امام نیستم».(۲۳) این سخن آرامش خاطری دوباره به اصحاب بخشید. شایان ذکر است که ایشان حتی در برابر واقفیان نیز به این موضوع اشاره کرده و می‌فرمود اگر کوچک‌ترین آسیبی از هارون به خاطر این اقدام- یعنی اعلام امامت- به من رسید، امامت مرا نپذیرید.(۲۴) جالب‌تر آن‌که حضرت حتی آشکارا نشانه‌ها و علائم شیعی را ظاهر نموده و از این جهت نگاه‌ها را متوجه خود می‌نمود.(۲۵)

معارف رضوی در دوران حضور در مدینه
در پایان شایسته است به برخی محورهای معارف رضوی در دوران حضورشان در مدینه اشاره نمود. شایان ذکر است که اکنون دسترسی مستقیم به روایات امام(علیه‌ السّلام) در دوران ۱۰ ساله حکومت هارون وجود ندارد؛ هرچند شیوه‌هایی در این‌باره قابل اجراست و برای نمونه می‌ توان به اخبار نقل شده توسط آن دسته از یاران حضرت مراجعه نمود که در این دوره رحلت نمودند؛ که از آن جمله حمادبن‌عثمان است که تنها حدود ۷ سال نخست دوره امام رضا(علیه‌ السّلام) را درک نموده و پس از طرح روایاتی از امام هشتم در سال ۱۹۰ قمری از دنیا رفته است. اخبار موجود در منابع نشان می‌ دهد که امام هشتم بیش از هر چیز به تبیین جایگاه و فضیلت قرآن پرداختند و مباحثی را در باب اسباب نزول آیات و خواص سوره‌ها در کنار تفسیر آیات متعدد برای نخستین بار مطرح فرمودند. به هر ترتیب بخش مهمی از معارف رضوی در دوره‌ ی مورد نظر چنانچه در فرمایشات حضرت آیت‌الله خامنه‌ ای مورد اشاره قرار گرفته، با سخن به میان آوردن از کلام خداوند و سیره و سخن نبی اکرم(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) بوده است. در مورد معارف قرآنی، اخبار موجود در منابع نشان می‌ دهد که امام هشتم بیش از هر چیز به تبیین جایگاه و فضیلت قرآن پرداختند و مباحثی را در باب اسباب نزول آیات و خواص سوره‌ها در کنار تفسیر آیات متعدد برای نخستین بار مطرح فرمودند.(۲۶) از جمله ویژگی‌های روایات قرآنی آن حضرت طرح مصادیق برای آیات و ذکر جزئیات داستان‌های قرآنی است که بی‌ تردید سبب تأثیر افزون در مخاطبان میشده است. نکته قابل توجه در مورد تفسیر آیات توسط امام رضا(علیه‌ السّلام) آن‌که حضرت بنابر منابع و اخبار متعدد تفسیری، به نقل قول از پدرانشان از پیامبر اکرم(صلّی‌الله‌علیه‌وآله)، امام علی تا صادقین و پدر بزگوارشان(علیهم‌السّلام) پرداخته(۲۷) و با تصریح به نام آنان، خط و منبع اصلی درک معارف الهی و فهم قرآن را نشان داده‌ اند. پرده‌ ی دیگر از تلاش‌های امام رضا(علیه‌ السّلام) در دوران حضور در مدینه مربوط به نقل سیره و سنت نبوی بوده است و بررسی روایات نشان می‌ دهد که آن حضرت در موارد بسیار متعدد در پاسخ به پرسش اصحاب و پیروان، خبری را از نبی اکرم نقل می‌فرمودند. آن حضرت در شرایط مختلف و به مناسبت با عناوینی چون «کان رسول الله…» یا «ان رسول الله کان…» سیره عملی رسول‌خدا(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) را نیز بیان می‌فرمود(۲۸) و گاه بخش‌هایی از تاریخ زندگانی پیامبر(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) را تبیین می‌فرمود.(۲۹) در پایان به دو روایات که در منابع نخستین تکرار شده و امام رضا(علیه‌ السّلام) در ضمن آنها به معرفی دو بعد مهم رهبری امت اشاره دارند، پرداخته می‌شود. اخباری که بی‌ تردید نشان از اوج شهامت و رشادت آن حضرت و تلاش ایشان برای معرفی مقام امامت در آن روزگار دارد. مطابق خبری، امام با اشاره به شأن امام در اداره‌ ی امور امت فرمودند: «به راستى امامت زمام دین، مایه‌ ی نظام مسلمین، صلاح دنیا و عزّت ‌مندى مؤمنان است. همانا امامت ریشه‌ ی اسلام بالنده و شاخه‌ ی بلند آن است. کامل شدن نماز و زکات و روزه و حج و جهاد و فراوانى غنائم و صدقات و اجراى حدود و احکام و نگهدارى مرزها و اطراف کشور، به‌وسیله امام انجام مى‌گیرد. امام است که حلال خدا را حلال و حرام او را حرام مى‌کند و حدود الهى را بر پاداشته و از دین خدا دفاع مى‌کند و با بیان حکمت‌آمیز و اندرزهاى نیکو و دلیل‌هاى رسا، مردم را به سوى پروردگار خویش دعوت مى‌کند.»(۳۰) همچنین در خبری دیگر با اشاره به مقام والا و هدایت‌گر امامان، فرمودند: «امام مانند خورشید فروزان است که نورش عالم را فراگیرد و خودش در افق(اعلا) قرار دارد، به‌گونه‌ اى که دست‌ها و دیدگان به آن نرسد، امام ماه تابان، چراغ روشن، نور درخشان و ستاره‌ ی راهنما در تاریکى ‌ها، رهگذر شهرها و کویرها، و گرداب دریاها است و امام آب گواراى زمان تشنگى و راهنماى هدایت و نجات‌ بخش از هلاکت است».(۳۱)

پی نوشت ها

۱) از سال ۱۸۳ تا ۱۹۳ هجری قمری.

۲) بیانات در دیدار مسئولان و دست‌اندرکاران حج‌ (۱۶/ ۶/ ۱۳۹۳)

۳) برای نمونه، رک: تاریخ طبری، ج۷، ص۳۱۲- ۳۴۴.

۴) ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۴۰۹.

۵) همان.

۶) همان، ص ۳۸۸.

۷) همان، ص۲۵۶.

۸) یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۸۶.

۹) ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۴۰۷-۴۰۸.

۱۰) همان.

۱۱) همان.

۱۲) طبری، تاریخ، ج۸، ص۵۴۰؛ مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۴۳۹.

۱۳) همان، ج۲، ص۳۶۸.

۱۴) صدوق، عیون اخبارالرضا(ع)، ج۲، ص۲۴۶.

۱۵) همان، ج۱، ص۲۲۶.

۱۶) همان.

۱۷) الحیاه السیاسیه للامام الرضا(علیه‌ السّلام) دراسه و تحلیل، ص۹۱- ۹۵ و ۱۱۹- ۱۲۱.

۱۸) برای اطلاع بیشتر در این‌باره، رک: صفری فروشانی و بختیاری، تعامل امام رضا (علیه السلام) با فرقه واقفیه، پژوهش‌های تاریخی، شماره ۱۴، ۱۳۹۱.

۱۹) در مورد گزارش‌ها و اختلافات موجود درباره محمدبن‌سنان، رک: مهدوی‌راد و جباری، محمدبن‌سنان از ورای دیدگاه‌ها، ص ۳۸- ۵۹.

۲۰) کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۷۸.

۲۱) صدوق، عیون اخبارالرضا(علیه‌ السّلام)، ج۲، ص۲۴۶.

۲۲) کلینی، الکافی، ج۸، ص۲۵۷.

۲۳) صدوق، عیون اخبارالرضا(علیه‌ السّلام)، ج۲، ص۱۷۸.

۲۴) همان، ص۲۱۳ و ۲۲۶.

۲۵) برای نمونه «بسم الله الرحمن الرحیم» را، که نشانه‌ ای از مکتب صادقین(علیهما‌السّلام) بود، در همه نمازها و برخلاف عامه با صدای بلند قرائت می‌فرمود. (همان، ص۱۹۶-۲۳۱).

۲۶) برای اطلاع بیشتر در این‌باره، رک: مصلایی‌ پور، جایگاه امام رضا(علیه‌ السّلام) در علوم قرآن، مجموعه مقالات ابعاد شخصیت و زندگی امام رضا(علیه‌ السّلام)، انتشارات دانشگاه امام صادق(علیه‌ السّلام)، ۱۳۹۲.

۲۷) برای نمونه، رک: صدوق، عیون اخبارالرضا(علیه‌ السّلام)، ج۱، ص۷۲ و ح۲، ص۱۲۸.

۲۸) برای نمونه، رک: کلینی، الکافی، ج۶، ص۳۶۰.

۲۹) برای نمونه، رک: صدوق، عیون اخبارالرضا(علیه‌ السّلام)، ج۱، ص۱۶۰.

۳۰) کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۲۸۴ – ۲۸۵.

۳۱) همان، ص۲۸۶.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *