مجموعه اشعار و ابیات اربعین حسینی

ویژه اربعین / اربعین در لغت به معنی چهلم است و در اصطلاح به بیستم صفر ۶۱ هجری قمری، چهلمین روز شهادت حسین بن علی فرزند علی بن ابی طالب و فاطمه زهرا سلام الله علیهم امام سوم اطلاق می‌ گردد. اربعین روزی است که اسرای کربلا و خاندان اهل بیت عصمت و طهارت به کربلا بازگشتند. روز اربعین طبق سنت چندین و چند ساله عاشقان و عزاداران حضرت سید الشهدا علیه السلام پس از پیاده روی از مسیر بصره و نجف به کربلا می رسند و با حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام تجدید بیعت می کنند. در اینجا گزیده ای از اشعار و ابیاتی از اربعین امام حسین علیه السلام از نظر می گذرد.

قامت خم گشته

چشم گریان سویت از شام خراب آورده ام
خیز، ای لب تشنه از بهر تو آب آورده ام

گر بپرسی داغ تو با سینه خواهر چه کرد
قامت خم گشته یی بهر جواب آورده ام

اشک، سرخ، چهره زرد و تن سیاه و موسفید
اینهمه سوغات از شام خراب آورده ام

اشک می بارم ز داغ چارساله دخترت
گر چه پرپر شد گلت با خود گلاب آورده ام
همرهم زین العباد این حجت دادار را

جان و تن مجروح از بزم شراب آورده ام
قامت خم گشته یی بهر جواب آورده ام

0 slim 02

چهل منزل

سفر کردم به دنبال سر تو
سپر بودم برای دختر تو

چهل منزل کتک خوردم برادر
به جرم این که بودم خواهر تو

حسینم واحسین گفت و شنودم
زیارت نامه ام جسم کبودم

چه در زندان، چه در ویرانه شام
دعا می خواندم و یاد تو بودم

برای هر بلا آماده بودم
چو کوهی روی پا استاده بودم

اگر قرآن نمی خواندی برایم
کنار نیزه ات جان داده بودم

0 slim 02
اربعین اربعین حسینی نوحه و اشعار اربعین
اربعین اربعین حسینی نوحه و اشعار اربعین

ویرانه شام

حسینم واحسین گفت و شنودم
زیارت نامه ام جسم کبودم

چه در زندان، چه در ویرانه شام
دعا می خواندم و یاد تو بودم

0 slim 02

کوه استوار

برای هر بلا آماده بودم
چو کوهی روی پا استاده بودم

اگر قرآن نمی خواندی برایم
کنار نیزه ات جان داده بودم

0 slim 02

دلم گرفته برادر سلام

رسیدم سر خاکت که زار گریه کنم
کنار این همه خاک مزار گریه کنم

رسیدم سر خاکت به خود توان بدهم
به این امید که شاید زغصه جان بدهم

رسیدم سر خاکت به سر بریزم خاک
ز غصه لب چاکت به سر بریزم خاک

مرا غم تو و این درد و داغ خواهد کشت
اگر مرا نکشت غم فراق خواهد کشت

مرا ببخش که زنده زشام برگشتم
دلم گرفته برادر سلام برگشتم

0 slim 02
اربعین اربعین حسینی نوحه و اشعار اربعین
اربعین اربعین حسینی نوحه و اشعار اربعین

سر قبر حسین

اربعین آمد و اشکم، ز بصر می آید
گوئیا زینب محزون ز سفر می آید

باز در کرببلا، شیون و شینی برپاست
کز اسیران ره شام، خبر می آید

رود، رودی شنوم از طرف شام، مگر
ام لیلا به سر نعش پسر می آید؟

کاش می داد کسی بر علی اکبر پیغام
کای جوان، مادر پیرت ز سفر می آید

و علی اصغر بی شیر بداند که رباب
با دل و سینه پر خون جگر می آید

ای صبا، گوی به عباس که از جا برخیز
ام کلثوم تو، خم گشته کمر می آید

«صامتا» از چه نگفتی به سر قبر حسین
عابدین، خون جگر و دیده تر می آید؟

0 slim 02

از جبین و چوبه محمل بگو

ای همیشه خواهر غم پرورم
ای خمیده مثل زهرا مادرم

بشکن این بغضی که داری در گلو
هر چه می خواهد دل تنگت بگو

بر حسینت شام را توصیف کن
از خرابه رفتنت تعریف کن

از درخت خشک و سنگ و سر بگو
از لب و از چوب و طشت زر بگو

صورت خورشید و نوک نی چه بود
قصه قرآن و بزم می چه بود

جان من بنشین و حرف دل بگو
از جبین و چوبه محمل بگو

به چه بزمی، بزم اشک و ماتم است
بزمتان جمع است و یک کودک کم است

0 slim 02
اربعین اربعین حسینی نوحه و اشعار اربعین
اربعین اربعین حسینی نوحه و اشعار اربعین

شرمنده زینب

نه تنها تیر و تیغ و سنگ بوده
سر پیراهن تو جنگ بوده

ولی شرمنده زینب دیر فهمید
که انگشتر به دستت تنگ بوده

0 slim 02

دستِ بسته

دلی در خون نشسته دوست داری؟
بگو قلبی شکسته دوست داری؟

تو را ای عشق! بی سر دوست دارم
مرا با دست بسته دوست داری؟

0 slim 02

تربت حسین

خبر دارم تنت غارت شد ای عشق
زنعل تازه هم صحبت شد ای عشق

دگر مهر نمازم سینه توست
تمام پیکرت تربت شد ای عشق

0 slim 02

پیکر گسسته

به پای اسب هاشان خون نشسته
بمیرم پیکرت از هم گسسته

ولی تقصیر سم اسب ها نیست
که اول پای شمر آن را شکسته

0 slim 02
اربعین اربعین حسینی نوحه و اشعار اربعین
اربعین اربعین حسینی نوحه و اشعار اربعین

بغض چهل روزه

دردها می چکد از حال و هوای سفرش
گرد غم ریخته بر چادر مشکی سرش

تک و تنها و دو تا چشم کبود چند تا
کودک بی پدر افتاده فقط دور و برش

ظاهراً خم شده از شدت ماتم اما
هیچ کس باز نفهمیده چه آمد به سرش

روزها از گذر کوچه آتش رفته
اثر سوختگی مانده سر بال و پرش

با چنین موی پریشان و بدون معجر
طرف علقمه ای کاش نیفتد گذرش

همه بغض چهل روزه او خالی شد
همه کرب و بلا گریه شد از چشم ترش

علیرضا لک

0 slim 02

رنج سفر و غم بازار

با دستِ بسته هست ولی دست بسته نیست
زینب سرش شکسته ولی سرشکسته نیست

هر چند سر به زیر، ولی سرفراز بود
زینب قیام کرده چون از پا نشسته نیست

زینب اسیر نیست، دو عالم اسیر اوست
او را اسیر قافله خواندن خجسته نیست

رنج سفر، خطر، غم بازار، چشم شوم
داغ سه ساله دیده ولی باز خسته نیست

حتی اگر به صورت او سنگ می خورد
هیهات بندِ معجرش از هم گسسته نیست

مجید تال

0 slim 02
اربعین اربعین حسینی نوحه و اشعار اربعین
اربعین اربعین حسینی نوحه و اشعار اربعین

ارمغان اربعین

آنچه از من خواستی با کاروان آورده ام
یک گلستان گل به رسم ارمغان آورده ام

از در و دیوار عالم فتنه می بارید و من
بی پناهان را بدین دارالامان آورده ام

0 slim 02

اربعین یک عمر بود

در حیرتم که بی تو چرا زنده ام
عهدی که با تو بستم از اول، چنین نبود

ده روزه فراق تو عمری به ما گذشت
یک عمر بود هجر تو، یک اربعین نبود

0 slim 02

قدی خمیده

طنین صوت علی را به کوفه افکندم
رشام غافله را با صدایت آوردم

سر تو سایه به سایه چراغ محمل بود
قدی خمیده کنون پیش پایت آوردم

0 slim 02

زیارت حرم از دور خوه

زیارت حرم از راه دور می خوانم
به گریه های پیاپی به شور می خوانم

زیارت تو نصیبم نشد ببین ارباب
برای صبر دلم یا صبور می خوانم

کهنسال

0 slim 02

دلا خون گریه کن

دل ما در پی آن کاروان است
که از کرب و بلا، با غم روان است

چه زنجیری به دست و بازوان است
که گریان دیده روح الامین است

به یاد کربلا دل ها غمین است
دلا خون گریه کن چون اربعین است

0 slim 02

اربعین اربعین حسینی نوحه و اشعار اربعین
اربعین اربعین حسینی نوحه و اشعار اربعین

چهلم روز عزا

غرق تلاطم شده بحر محیط
یک سره درد است بساط بَسیط

شد چهلم روز عزای حسین
جان جهان باد فدای حسین

0 slim 02

امروز اربعین است

بسوز ای دل که امروز اربعین است
عزای پور ختم المرسلین است

قیام کربلایش تا قیامت
سراسر درس، بهر مسلمین است

0 slim 02

چهل روز

من و داغ غمی سنگین چهل روز
چه ها بر من گذشته این چهل روز

چهل روز است هجران من و تو
که هر روزش مرا چندین چهل روز

0 slim 02

یاد اربعین

باز یاد اربعین افتاده ام
یاد آهنگی حزین افتاده ام

مرد و اسبی خسته و ‍‍شطی پرآب
یاد مشکی بر زمین افتاده ام

0 slim 02

اربعین است

اربعین است و دل از سوگ شهیدان خون است
هر که را می نگرم غمزده و محزون است

زینب از شام بلا آمده یا آنکه رباب
کز غم اصغر بی شیر، دلش پرخون است

0 slim 02

داغ سه ساله

تمام یاس هایت را به شام از کربلا بردم
چو برگشتم برایت یک چمن نیلوفر آوردم

مسافر از برای یار سوغات آورد اما
من از شام بلا داغ سه ساله دختر آوردم

0 slim 02
اربعین اربعین حسینی نوحه و اشعار اربعین
اربعین اربعین حسینی نوحه و اشعار اربعین

کاروان اربعینی

بنازم آنکه دایم گفتگوی کربلا دارد
دلی چون جابر اندر جستجوی کربلا دارد

به یاد کاروان اربعینی با گریه می گوید
همی بوسم خاکی را که بوی کربلا دارد

0 slim 02

چهل منزل کتک خوردم

سفر کردم به دنبال سر تو
سپر بودم برای دختر تو

چهل منزل کتک خوردم برادر
به جرم این که بودم خواهر تو

0 slim 02

جوشش اربعین

باز دلم خون شد و چشمم گریست
آنکه درین روز چون من نیست کیست؟

باز دگر باره رسید اربعین
جوش زند خون حسین از زمین

0 slim 02

اربعین آمده

دوستان با من و دل ناله و فریاد کنید
آه را با نفس از حبس دل آزاد کنید

اربعین آمده تا از شهدا یاد کنید
گریه بر زخم تن حضرت سجاد کنید

0 slim 02

در عزای اربعینت

کربلایت بار دیگر منزل زینب شده
در عزای اربعینت جان او بر لب شده

او که شمع محفل شمس و قمر، وان غنچه بود
بعد از این پروانه هجده گل و کوکب شده

0 slim 02

اربعین است

اربعین است اربعین کربلاست
هر طرف غوغایی از غم ها به پاست

گویی از آن خیمه های نیم سوز
خود صدای العطش آید هنوز

اربعین اربعین حسینی نوحه و اشعار اربعین
اربعین اربعین حسینی نوحه و اشعار اربعین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *