شعری از مرحوم هوشنگ ابتهاج «سایه»


ای تو همیشه در میان

هوشنگ ابتهاج / پیکر شاعر فرهیخته هوشنگ ابتهاج «سایه» وارد میهن اسلامی شد و پس از تشییع باشکوه در تهران و رشت به خاک سپرده شد.
استاد محمدرضا شفیعی‌ کدکنی که از دوستان نزدیک «سایه» است، درباره یکی از غزل‌های عرفانی او می‌گوید: «من با نهایت اِشراف به شعر عرفانی ایران می‌گویم: در سرتاسر شعر عرفانی ایران، معادل این غزل یافت نمی‌شود. این غزلِ “سایه” (هوشنگ ابتهاج) بهترین شعری است که در توحید سروده شده است».
نامدگان و رفتگان، از دو کرانه‌ی زمان
سوی تو می‌دَوَند هان!‌ ای تو همیشه در میان
در چمنِ تو می‌چرد، آهوی دشتِ آسمان
گِردِ سرِ تو می‌پرد، بازِ سفیدِ کهکشان
هر چه به گِردِ خویشتن، می‌نگرم در این چمن
آینه‌ی ضمیرِ من، جز تو نمی‌دهد نشان
ای گلِ بوستان‌ سرا، از پسِ پرده‌ها درآ
بوی تو می‌کِشد مرا، وقتِ سحر به بوستان
ای که نهان نشسته‌ای، باغِ درونِ هسته‌ای
هسته فرو شکسته‌ای، کاین همه باغ شد روان
مستِ نیازِ من شدی، پرد‌ه‌ی ناز پس زدی
از دلِ خود برآمدی؛ آمدنِ تو شد جهان
آه که می‌زند برون، از سر و سینه، موجِ خون
من چه کنم که از درون، دستِ تو می‌کشد کمان
پیشِ وجودت از عدم، زنده و مرده را چه غم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *