روایت حجت الاسلام والمسلمین ناطق‌نوری از قیام ۱۵ خرداد

اخبار سیاسی / اگرچه پانزده‌ خرداد ۱۳۴۲ یوم‌الله‌ است‌ و نقطه‌ی‌ عطف‌ در تاریخ‌ مبارزات‌ اسلامی‌، اما خود معلول‌ ماجرای‌ فیضیه‌ است. حجت‌الاسلام والمسلمین ناطق‌نوری در خاطرات خود با اشاره به فاجعه فیضیه درباره قیام ۱۵ خرداد می‌گوید: رژیم‌ شاه‌ مرتکب‌ اشتباه‌ بزرگی‌ شد و این‌ حادثه‌ بهانه‌ی‌ خوبی‌ برای‌ افشای‌ رژیم‌ شد. از شگفتی‌های‌ امام‌ هم‌ این‌ بود که‌ از این‌ حادثه‌ بزرگ‌ترین‌ بهره‌ را به‌ نفع‌ اسلام‌ و مردم‌ بُرد، حضرت‌ امام‌ دستور افشاگری‌ رژیم‌ را داد و طلبه‌ها هم‌ به‌ تکلیف‌ خود عمل‌ کردند.

محرم‌ و صفر آن‌ سال‌ همه‌ جا مسئله‌ی‌ حادثه‌ی‌ فیضیه‌ مطرح‌ بود، علما و طلاب‌ هرگاه‌ می‌خواستند مطلبی‌ از امام‌ حسین(ع) بگویند اول‌ از مدرسه‌ی‌ فیضیه‌ و جنایات‌ شاه‌ می‌گفتند و بدین‌ ترتیب‌ حسابی‌ حیثیت‌ نظام‌ شاهنشاهی‌ را لکه‌دار کردند؛ لذا عواطف‌ و احساسات‌ مردم‌ در ماه‌ محرم‌ نیز به‌ اوج‌ رسید. امام‌ از فرصت‌ عاشورا استفاده‌ کرد و در مدرسه‌ی‌ فیضیه‌ سخنرانی‌ کرد. امام‌ می‌توانست‌ در خانه‌ی‌ خودش‌ هم‌ روضه‌ بگیرد، بعد هم‌ بفرماید یک‌ فاتحه‌ برای‌ شهدای‌ فیضیه‌ بخوانید. این‌ کار را نکرد، بلکه‌ فرمود: «می‌خواهم بروم‌ فیضیه». اصلاً نفس‌ آمدن‌ به‌ مدرسه‌ی‌ فیضیه‌ و سخنرانی‌ خودش‌ موضوعیت‌ داشت‌.

از قبل‌ مرحوم‌ شهید عراقی‌ همراه‌ دوستانش‌، ضبط‌ صوت‌ و باطری‌ ماشین‌ هم‌ آورده‌ بودند که‌ اگر برق قطع‌ شد، مشکلی‌ پیش‌ نیاید. سرانجام‌ عصر عاشورا، امام در مدرسه‌ی‌ فیضیه‌ سخنرانی‌ کردند. در این‌ سخنرانی چند نکته‌ی‌ بسیار مهم‌ وجود داشت‌؛ اول‌، وصل‌ کردن‌ فیضیه‌ به‌ عاشورا بود که‌ این‌ هوشیاری‌ امام را می‌رساند که‌ چگونه‌ از آموزه‌های‌ تشیع‌ استفاده‌ کند. دوم‌، حمله‌ی‌ مستقیم‌ به‌ شاه‌ بود و این‌ در حالی‌ بود که‌ ملی‌گراها و نهضت‌ آزادی‌ها که‌ با ما همکاری‌ می‌کردند، تا این‌ اواخر معتقد بودند که‌ باید فقط‌ به‌ دولت‌ها حمله‌ کرد و از حمله‌ به‌ شاه‌ پرهیز داشتند؛ منتها امام‌ از همان‌ آغاز، به‌ آخرین‌ خاکریز و آخرین‌ پایگاهشان‌، شاه‌، حمله‌ کرد.

نکته‌ی‌ مهم‌تر این‌که‌، امام‌ به اسرائیل‌ حمله‌ کرد. برای‌ بسیاری‌ مبهم‌ بود که‌ چرا ایشان‌ به‌ اسراییل‌ حمله‌ می‌کند؛ اما گذشت‌ زمان‌ نشان‌ داد که‌ اصلاً صهیونیست‌ها و اسرائیلی‌ها هستند که‌ آمریکا را اداره‌ می‌کنند. یک‌ شب‌ بعد، یعنی‌ ۱۲ محرم‌ مطابق‌ با ۱۵ خرداد، امام‌ را دستگیر کردند و به‌ دنبال‌ آن‌ تهران‌، ورامین‌ و امامزاده‌ جعفر قم و بعضی از شهرهای دیگر مثل تبریز، نیز برضد دستگاه‌ قیام‌ کردند. نیروهای‌ رژیم‌، مردم‌ را در این‌ شهرها به‌ رگبار گلوله‌ بستند. اتفاقاً احمدآقا، برادرم‌، روز ۱۵ خرداد در میدان‌ ارک‌، موقعی‌ که‌ جنازه‌ی‌ یکی‌ از شهدا را تشیع‌ می‌کردند، توسط‌ گاردی‌ها با قنداق تفنگ‌، سرش‌ شکافته‌ شده‌ بود و تمام‌ لباس‌هایش‌ خونی‌ شده‌ بود.

منبع: خاطرات علی‌اکبر ناطق‌نوری جلد اول، مرکز اسناد انقلاب اسلامی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *