متن نوحه طفل کفن پوش رباب در سوگ شهادت حضرت علی اصغر

حضرت علی اصغر (س)
شهادت حضرت علی اصغر در کربلا

در روز عاشورا کودک شیرخواره امام حسین(ع) حضرت علی اصغر از عطش و شدت گرما بی تاب شده بود، رباب و اهل خیام به دنبال این بودند که برای کودک شش ماهه چاره و راهی پیدا کنند. کودک شیرخواره را به دست بابا دادند و امام علیه السلام با دشمن در حال گفتگو بود ناگهان تیری از کمان حرمله آمد و گوش تا گوش حلقوم علی اصغر را درید و کودک شش ماهه قربانی خدا و روز عاشورا گشت. امام حسین علیه السلام خون گلوی او را گرفت و به آسمان پاشید.

طفل کفن پوش رباب

از لشکر کوفه این خبر می آید
زخم است و دوباره بر جگر می آید

این بار هدف کیست؟ پدر یا که پسر؟
تیر است و به قصد سه نفر می آید!

پرسید پدر؟ پسر؟ هدف آخر کیست؟
انگار که دل توی دل مادر نیست

ای تیر! به غیر زخم بر جان رباب
حرفِ درگوشی تو با اصغر چیست

می رفت به سمت لشکر بی خبران
می گفت رباب، مادرانه، نگران:

خورشید! متاب بر گلوی پسرم
می ترسم چشمی بزند زخم بر آن

رفتی و نگاه مادرت دنبالت
لبخند خبر می دهد از احوالت

آغوش به روی مرگ واکرده ای و
تیر است که آمده به استقبالت

شب هایم مهتاب ندارد دیگر
مادر، بی تو خواب ندارد دیگر

گهواره خالی از تو آغوش من است
گهواره تو تاب ندارد دیگر

گفتند بر او داغ مجسم بزنند
یک تیر ولی سه زخم توام بزنند

حتی گهواره علی را بردند
تا تیر به قلب مادرش هم بزنند

حالا من و، اشک و، شب مهتابی و او
لالایی خواب و، تب بی خوابی و او

گهواره کودک مرا پس بدهید
من باشم و، تنهایی و، بی تابی و او

شش ماهه ام! ای طفل کفن پوش رباب!
جایت خالی ست توی آغوش رباب

در من انگار، کودکی می گرید
هر روز صدای توست در گوش رباب

سیدمهدی حسینی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *