قاسم ابن الحسن از نوادگان امام علی علیه السلام و فرزند امام مجتبی علیه السلام است که در واقعۀ کربلا حضور داشت. حضرت قاسم علیه السلام در پاسخ عموی بزرگوار خود امام حسین علیه السلام که نظر او را در مورد مرگ پرسید با شجاعت کامل و اعتقاد و باور حقیقی، مرگ را شیرین تر از عسل دانست و در روز عاشورا شربت شیرین شهادت را چشید و به فوز عظیم شهادت نائل آمد.
حیات طیبه
چه خوب، مرگ خریدار زندگانی توست
حیات طیبه تصویر نوجوانی توست
چه قد کشیده درون تو شوق رزم ای ماه
که هست قامت جوشن برای تو کوتاه
به پای شوق تو پای رکاب هم نرسید
کسی شبیه تو دست از جوانی اش نکشید
لبت به تلخی دنیا حلاوت افزوده
که شهد، شاهد شیرین زبانی ات بوده
چقدر از نفست دشت عطر آگین شد
چقدر از سخنت کام شهد شیرین شد
تمام حُسنِ حَسن زاد خویش را بردار
برو به جمع شهیدان «اولئکَ اَلاَبرار»
برو به بحر رجز بین دشت طوفان کن
به موج عشق بزن، مرگ را هراسان کن
رجز بخوان که شود زنده کوفه اموات
که گوش هلهله ها کر شود از این آیات
برای عقل مگر نقشی از جنون بکشی
برو که معرکه را هم به خاک و خون بکشی
برو به کوری چشمان مست هلهله ها
بدوز چشم خودت را به تیر حرمله ها
بگو به تیغ که از فرق ماه ما پیداست!
که فرق آل علی با بنی امیه کجاست!
که ننگ نام کجا، عزت قیام کجا!؟
حسینِ صبح کجا و یزیدِ شام کجا!؟
بگو حسین ندارد دمی سر سازش
به پا نکرده در این دشت خیمه خواهش
برو که رفتن تو ماندگار خواهد شد
پس از تو لشکر دشمن غبار خواهد شد
گرفته اند فقط نیزه ها تو را در بر
حسین می چکد از پیکر تو سرتاسر
چقدر کام زمین تشنه شهادت توست
تو می روی و دلم کشته حکایت توست
جعفر عباسی