قاسم ابن الحسن از نوادگان امام علی علیه السلام و فرزند امام مجتبی علیه السلام است که در واقعۀ کربلا حضور داشت. حضرت قاسم علیه السلام در پاسخ عموی بزرگوار خود امام حسین علیه السلام که نظر او را در مورد مرگ پرسید با شجاعت کامل و اعتقاد و باور حقیقی، مرگ را شیرین تر از عسل دانست و در روز عاشورا شربت شیرین شهادت را چشید و به فوز عظیم شهادت نائل آمد.
دست خط بابم مجتبی
سیزده سال است هر جا غصه ام را دیده ای
زودتر از دیگران حال مرا پرسیده ای
مثل خورشیدی به روی ماه من تابیده ای
بیشتر از بچه های خود مرا بوسیده ای
حس نکردم که یتیمم با تو در این سال ها
هم عمو بودی برایم هم پدر این سال ها
نجمه آورده لباس پاک و خوشبوی مرا
تو شانه کرده ای عمو موی مرا
آبرو دارم زمین ننداز پس روی مرا
راستی! دیدی تو حرز روی بازوی مرا؟
مطمئن هستم که این نامه برایت آشناست؟
دست رد دیگر نزن این دست خط مجتبی است
مست هم هستند در آغوش هم افتاده ها
می خورد بر یکدگر لبهای جام باده ها
کار دشواری است این دل کندن از دلداده ها
درد دل های عموها و برادر زاده ها
قلبم از جا کنده شد قبل از سفر گریه نکن
ای عمو از حال رفتی اینقدر گریه نکن
نه فقط مردان ما کشته شدن را دیده اند
بچه هامان جنگ های تن به تن را دیده اند
پیش خود گفتند قبلا خشم من را دیده اند
عده ای که در جمل جنگ حسن را دیده اند
می گذارم بر سر خود تاج شاهنشاه را
نصفه عمامه ای پوشانده نصف ماه را
با مژه هایم تمام دشت را جارو زدم
من برای تو به هرچه سنگ می شد رو زدم
یابن زهرا جای تو بر نیزه ها پهلو زدم
ناگهان افتادم روی زمین زانو زدم
راه تو حق است پس باید به راهت جان دهم
اسب ها را دور کن شاید که راحت جان دهم
آرش براری