متن نوحه مردم بیعت فروش در سوگ شهادت حضرت مسلم

شهادت حضرت مسلم
متن نوحه شهادت حضرت مسلم

شانه های زخمی اش را هیچ کس باور نداشت
بار غربت را کسی از روی دوشش برنداشت

در نگاهش کوفه کوفه غربت و دلواپسی
عابر دل خسته جز تنهایی اش یاور نداشت

بام های خانه های مردم بیعت فروش
وقت استقبال از او جز سنگ و خاکستر نداشت

می چکید از مشک هاشان جرعه جرعه تشنگی
نخل هاشان میوه ای جز نیزه و خنجر نداشت

سنگ ها کی در پی شَقّ القمر بودند؟ آه
نسبتی نزدیک اگر این ماه با حیدر نداشت

روی گلگون و لب پر خون و چشمان کبود
سرگذشتی بین نامردان از این بهتر نداشت

سر سپردن در مسیر سربلندی سیره اش
جز شهادت آرزوی دیگری در سر نداشت

رحیمی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *