اخبار فناوری / پس از ایجاد فضای ناآرام و ملتهب در پاییز امسال، قابل درک بود که تغییراتی در اینترنت ایران پدید میآید. پیش از این در آبانماه نود و هشت هم تجربه قطعی کامل اینترنت بینالملل را به مدت یک هفته داشتیم. اینترنت در این فضا محملی برای هماهنگیهای اغتشاشات، آموزش انواع آشوبگری و خرابکاری، مدیریت و جهتدهی افکار عمومی و نشت و درز اطلاعات به سرویسهای جاسوسی دشمن میشود. امسال هم از ابتدا توسط مسئولان تأکید شد که محدودیتهای اعمال شده، به دنبال ناامنیهای ایجاد شده است. بنابراین اظهارات، محدودیتها موقتی است و با پایان تهدیدهای امنیتی، محدودیتهای اینترنتی نیز برطرف خواهد شد. وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در ابتدای این دوران محدودیتهای اینترنتی را با کاهش ساعت کار کسبه به دلیل اغتشاشات مقایسه کرد و به درستی، برهم زنندگان نظم و امنیت کشور را مقصر اخلال در کسب و کارهای مجازی و واقعی دانست. همچنین رئیسجمهور در سخنرانی روز ۱۶ آذر در دانشگاه تهران، تأکید کرد که با برقراری کامل امنیت، شرایط فضای مجازی نیز عوض میشود. رضا تقیپور رئیس کمیسیون طرح صیانت نیز در برنامه تلویزیونی به صراحت اعلام کرد: مسدودیت دو شبکه اجتماعی خارجی موقتی است و «به محض» اینکه نهادهای امنیتی احساس کنند خطرات امنیتی رفع شده، «میتوانند» اقدام به برداشتن محدودیتها کنند. با اینکه از این بیانهای مبهم و کلی و دستبهعصا چیز زیادی نمیتوان برداشت کرد؛ اما دست ک
میتوان دانست محدودیتها در ارتباط با اغتشاشات است؛ نه دائمی. با این حال، شاهد ادامه یافتن محدودیتهای اینترنتی، خاصه اینستاگرام و واتسآپ هستیم. این در حالی است که آرامش به طور کلی برقرار شده و سطح تهدیدات امنیتی به وضوح کاهش پیدا کرده است.
در دو روز گذشته خبرهایی مبنی بر رفع فیلتر پلیاستور و برخی پلتفرمهای مربوط با بازیهای ویدئویی منتشر شد. اما فیلترینگ پلیاستور ادامه یافت و روز چهارشنبه وزیر ارتباطات هم شانه خود را از بار مسئولیت رفع فیلتر آن خالی کرد. اما خود فیلتر بودن پلیاستور محل ابهام و اشکال است. چراکه پلیاستور، مخاطرات امنیتی واضحی ندارد و مسدودیت آن گامی است در جهت افزایش استفاده از پلتفرمهای ایرانی. پلیاستور البته علیه پلتفرم روبیکا فعالیتهایی کرد؛ اما بنابر اعلام روبیکا، با آپدیت جدید این پلتفرم اخطار گوگل هم متوقف شد. در هر صورت این نمیتواند دلیلی برای مسدودیت یک آپاستور کاربردی همچون پلیاستور باشد.
مجموع تصمیمات و رفتارهای سیاستگذاران این گمان را در ما تقویت میکند که هدف از مسدودیتهای اخیر، صرفا کمک به کنترل فتنه اخیر نبوده است؛ بلکه به این فتنه، به مثابه یک فرصت نگریسته شده. فرصتی برای پیادهسازی سیاستی که طبق آن، شبکههای اجتماعی پرکاربر از دسترس کاربران ایرانی خارج میشود و کاربران ایرانی به سمت پلتفرمهای داخلی سوق داده میشوند. این همان چیزی بود که به نظر میرسید عدهای زیر لوای قانونمند کردن فضای مجازی و سلسلهطرحهای معروف به صیانت در پی آن بودند. این گروه با استفاده از فرصت شرایط امنیتی، خود را از طی هفتخوان تصویب قانون و مسدودیت قانونی پلتفرمها بینیاز دیدند و پلتفرمهای پرمخاطب را نه به عنوان تاکتیکی کوتاهمدت جهت مدیریت فضا، بلکه به عنوان راهبردی جهت حکمرانی اینترنت به کار بستند. نامهنگاریهای بیحاصل و بیمحل و بدزمان با شرکت متا نیز این گمان را تقویت میکند. این همان ستون طرح صیانت بود. یعنی الزام شرکتهای فناوری به پایبندی به قوانین ایران. موضوعی که تحقق آن به هیچ رو قریب و محتمل نمیرسید. این شرکتها وابسته به متخاصمترین دولت علیه جمهوری اسلامی ایران بودند. هرچند میشد با دیپلماسی و مذاکره آن هم در شرایطی عادیتر امتیازهایی از آنها گرفت، اما ایران نمیتواند همچون کشورهایی رفتار کند که زیر بار تخاصم غرب نیستند. حال باید چه کند؟ فضای مجازی را رها کند؟ نه. فضای مجازی میتواند قانونمند شود، میتوان از پلتفرمها امتیاز گرفت و مهمتر از همه اینها میتوان محتوا تولید کرد. اما مسدودیت پلتفرمها، مخالف با خواست مردم است و مردم بر حضور در شبکههای اجتماعی خارجی اصرار دارند. پلتفرمهای بینالمللی به واسطه همین جهانگیر بودن امکاناتی در اختیار مردم میگذارد که یک شبکه بومی و منحصر در مرزهای جغرافیایی کشور، حتی با بهترین کیفیت نمیتواند داشته باشد. درست است که در پلتفرمهای خارجی دشمن راحتتر به تعداد زیادی از مخاطبان ایرانی دست پیدا میکند؛ اما مسئله اینجاست که بسته بودن این پلتفرمها خود دارای پیام است و حس بسته بودن و خفقان را در ذهن مردم میکارد، شاید بیش از حرفهایی که دشمن در تریبونهای خود میگوید.
از طرفی دیگر در خلأ قانون مشخص، دستگاه امنیتی کشور هرگاه حس کند اینترنت برای امنیت مخاطره دارد، اقدام به ایجاد محدودیت در آن میکند. در این حالت حکمرانی فضای مجازی روی هیچ خط مشی مشخصی حرکت نمیکند، بلکه مبنایش حدس و حس میشود. از دیدگاه کاملا امنیتی هم اگر نگاه کنیم، اوضاع امنیتی هیچگاه تمام نمیشود! پس اساسا فضای مجازی را نمیتوان امنیتی مدیریت کرد. ادامه داشتن محدودیت پلتفرمهای پرکاربر، مثل این است که کماکان بر سر هر چهارراه فوجی از نیروهای انتظامی حضور داشته باشند. عادی بودن شرایط را هیچ چیز مثل رفع فیلتر پلتفرمها نمیتواند القا کند.
منبع : روزنامه رسالت