متن نوحه قربانی کوچک عاشورا در سوگ شهادت حضرت علی اصغر

حضرت علی اصغر (س)
شهادت حضرت علی اصغر در کربلا

در روز عاشورا کودک شیرخواره امام حسین(ع) حضرت علی اصغر از عطش و شدت گرما بی تاب شده بود، رباب و اهل خیام به دنبال این بودند که برای کودک شش ماهه چاره و راهی پیدا کنند. کودک شیرخواره را به دست بابا دادند و امام علیه السلام با دشمن در حال گفتگو بود ناگهان تیری از کمان حرمله آمد و گوش تا گوش حلقوم علی اصغر را درید و کودک شش ماهه قربانی خدا و روز عاشورا گشت. امام حسین علیه السلام خون گلوی او را گرفت و به آسمان پاشید.

قربانی کوچک عاشورا

از ازل تیر بلایم در نظر بود ای پدر
حنجرم نه پای تا فرقم سپر بود ای پدر

لب نهادی تا به لب هایم لبم آتش گرفت
دیدم از من هم لبانت تشنه تر بود ای پدر

روزه دار عشقم و افطارم از خون گلوست
قوت من دیشب فقط اشک سحر بود ای پدر

من چو اسماعیل کوچک، کربلا کوه صفا
زمزمم چشم رباب خونجگر بود ای پدر

با گلوی تشنه استقبال از پیکان عشق
همّت صید شکسته بال و پر بود ای پدر

بر لب خشکیده تا گردد نصیبم قطره ای
کاش چشمم از برای گریه تر بود ای پدر

در شهادت خنده کردم تا تسلاّیت دهم
من نشان گشتم تو جانت در خطر بود ای پدر

مصطفی حلق تو را بوسید تو حلق مرا
هر دو را امروز در مدّ نظر بود ای پدر

شد سرم بر پوست آویزان تو خود دانی چرا
حجم تیر از گردن من بیش تر بود ای پدر

پیشتر از آن که میثم پا گذارد در جهان
سینه سوز عترت خیرالبشر بود ای پدر

غلام رضا سازگار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *