Tag: نوحه

قاسم ابن الحسن از نوادگان امام علی علیه السلام و فرزند امام مجتبی علیه السلام است که در واقعۀ کربلا حضور داشت. حضرت قاسم علیه السلام در پاسخ عموی بزرگوار خود امام حسین علیه السلام که نظر او را در مورد مرگ پرسید با شجاعت کامل و اعتقاد و باور حقیقی، مرگ را شیرین ‌تر از عسل دانست و در […]

قاسم ابن الحسن از نوادگان امام علی علیه السلام و فرزند امام مجتبی علیه السلام است که در واقعۀ کربلا حضور داشت. حضرت قاسم علیه السلام در پاسخ عموی بزرگوار خود امام حسین علیه السلام که نظر او را در مورد مرگ پرسید با شجاعت کامل و اعتقاد و باور حقیقی، مرگ را شیرین ‌تر از عسل دانست و در […]

قاسم ابن الحسن از نوادگان امام علی علیه السلام و فرزند امام مجتبی علیه السلام است که در واقعۀ کربلا حضور داشت. حضرت قاسم علیه السلام در پاسخ عموی بزرگوار خود امام حسین علیه السلام که نظر او را در مورد مرگ پرسید با شجاعت کامل و اعتقاد و باور حقیقی، مرگ را شیرین ‌تر از عسل دانست و در […]

قاسم ابن الحسن از نوادگان امام علی علیه السلام و فرزند امام مجتبی علیه السلام است که در واقعۀ کربلا حضور داشت. حضرت قاسم علیه السلام در پاسخ عموی بزرگوار خود امام حسین علیه السلام که نظر او را در مورد مرگ پرسید با شجاعت کامل و اعتقاد و باور حقیقی، مرگ را شیرین ‌تر از عسل دانست و در […]

قاسم ابن الحسن از نوادگان امام علی علیه السلام و فرزند امام مجتبی علیه السلام است که در واقعۀ کربلا حضور داشت. حضرت قاسم علیه السلام در پاسخ عموی بزرگوار خود امام حسین علیه السلام که نظر او را در مورد مرگ پرسید با شجاعت کامل و اعتقاد و باور حقیقی، مرگ را شیرین ‌تر از عسل دانست و در […]

قاسم ابن الحسن از نوادگان امام علی علیه السلام و فرزند امام مجتبی علیه السلام است که در واقعۀ کربلا حضور داشت. حضرت قاسم علیه السلام در پاسخ عموی بزرگوار خود امام حسین علیه السلام که نظر او را در مورد مرگ پرسید با شجاعت کامل و اعتقاد و باور حقیقی، مرگ را شیرین ‌تر از عسل دانست و در […]

عشق تو کوچه گرد کرد مرا، این منِ از همیشه تنهاتردر غمت ای غم تو عاشق سوز! چشم من کاش هر چه دریاتر شهر در انتظار رؤیت توست، همه از روی بام چشم به راهچون قرار است ماه من روزی، باشی از روی نیزه پیداتر شهر در انتظار رؤیت توست، همه آماده  پذیراییهمه  شهر حاضرند ولی بام ها، سنگ ها، […]

شانه های زخمی اش را هیچ کس باور نداشتبار غربت را کسی از روی دوشش برنداشت در نگاهش کوفه کوفه غربت و دلواپسیعابر دل خسته جز تنهایی اش یاور نداشت بام های خانه های مردم بیعت فروشوقت استقبال از او جز سنگ و خاکستر نداشت می چکید از مشک هاشان جرعه جرعه تشنگینخل هاشان میوه ای جز نیزه و خنجر […]

سلام ما به حسین و سفیر عطشانشکه در اطاعت جانان، گذشت از جانش به آن غریب ترین سربه دار وادی عشقبه «مسلم بن عقیل» و دو نور چشمانش به عزم شب شکن و همّت علی وارشبه صبر و قوّت قلب و شکوهِ ایمانش میان معرکه، چون کوه محکم و نستوهستاده در بَرِ اهریمنان به کف جانش تمام شهر پر از […]