متن مداحی کوچه های بی وفای کوفه در سوگ شهادت حضرت مسلم

در کوچه های کوفه شدم در بدر حسینطعنه شنیده ام به سر هر گذر حسین اینجا کسی پناه به مسلم نمی دهدآواره ام به کوفه ز شب تا سحر حسین دنیا غریب مثل سفیرت ندیده استغربت نصیب من شده در این سفر حسین سرگرم نیزه ساختن حرفه ای شدندجز این نداشتند گمانم هنر حسین اینجا میا که ساقی تو می […]

ادامه مطلب

متن نوحه سرِ بازار در سوگ شهادت حضرت مسلم

تن بی سر شده چون بیکس و بی یار شودبازی دست اراذل سر بازار شود ترسم این است بلایی که سر من امدبین گودال سر جسم تو تکرار شود پوشیه چادر خلخال النگو معجرهمه را کوفه نامرد خریدار شود من ندیدم سر خونی نشده در این شهرکودک و پیر کسی وارد دربار شود سنگ از بام کند کار عمود اهنهمه […]

ادامه مطلب

متن نوحه بزنند سنگ در سوگ شهادت حضرت مسلم

دل بیقرار من می تپد از فراق یاریکه نوشته ام بیاید، به دیار بیقراری چو به عشق پا نهادم، همه هستی ام فنا شدتن من به تیغ و شمشیر و سرم به چوب داری دل من ز بی وفایی، سر من ز سنگ کینهبشکسته اند هر دو ز بلای عشق، آری ز لبم بود روان خون شبیه یم به کاسهز […]

ادامه مطلب

متن نوحه حسین جان در سوگ شهادت حضرت مسلم

سر کرده ام چه سخت سحرهای شهر راطی کرده ام تمام گذرهای شهر را هر جا که رفته ام به در بسته خورده امکوبیده ام تمامی درهای شهر را گفتند با تو اند ولی کیسه های زرتغییر داده است نظر های شهر را تمرین رقص و هلهله و جشن می کنندآماده می کنند هنر های شهر را آن باغ های […]

ادامه مطلب

متن نوحه غریب و تنها در کوفه در سوگ شهادت حضرت مسلم

یک نفر گشته گرفتار خدا رحم کندبین یک مشت خس و خار خدا رحم کند آن غریبی که پناه همه عالم بودشد پناهنده به دیوار خدا رحم کند و زمانی که شکستند همه بیعت راکوفه شد بر سرش آوار خدا رحم کند هر کجا رفت فقط تیر سه شعبه می دیدگشت این بار عزادار خدا رحم کند همه جا حرف […]

ادامه مطلب

متن نوحه دارالاماره در سوگ شهادت حضرت مسلم

در کوچه ها پیچید بوی آشنایشبوی غریبی نگاه ردّ پایش در کوچه ای که جبرئیل عرش پیمامی آمد از آن جا صدای بال هایش وقتی اذان می داد در محراب کوفهبوی ولایت پخش می شد با صدایش در پیشواز غربت خود اشک می ریختاز آسمان چشم های با خدایش در مغرب این کوچه های نا هماهنگدیگر نمی بیند کسی را […]

ادامه مطلب

متن نوحه شرمنده ام در سوگ شهادت حضرت مسلم

دارم وصیت می کنم شاید نیاییبا باد صحبت می کنم شاید نیایی دارد مسیرت را نشانم می دهد باداز روی دروازه تکانم می دهد باد با داغ بی اندازه می گِریم که برگرداز بِین این دروازه می گِریم که برگرد با سر میان کوفیان مهمانم آقاتا لحظه ای که می رسی می مانم آقا روزی که می آیی مرا بشناس […]

ادامه مطلب

متن نوحه کوفه میا حسین جان در سوگ شهادت حضرت مسلم

نمی دانم کجایی ای که از بی راهه می آییهمین اندازه می دانم که با شش ماهه می آیی همین اندازه می دانم جدا از چاره ات کردمچرا از خانه ی زهرا چنین آواره ات کردم سرِ دارالاماره جان تو جانی ندارم کهتماشایی شدم حالا که دندانی ندارم که بگو تا کوفه ی مولا کُشِ ناخوش نمی آییبه سوی مردمِ […]

ادامه مطلب

متن نوحه مهمان کوفه در سوگ شهادت حضرت مسلم

مائیم و شهری که هوایم را نداردمن نه هوایِ بچه هایم را ندارد نامرد دیدم باز مردی کردم آقابا این دو کودک کوچه گردی کردم آقا دیدم که خوشحالند خوش ها جمع هستندمظلومِ من مظلوم کُش ها جمع هستند طوعه در این نامردها یک شیر زن بودتنها پناهم خانه ی یک پیرزن بود بیرون زدم تا شعله بر معجر نیفتدمثل […]

ادامه مطلب
۱ ۲۲ ۲۳ ۲۴ ۲۵ ۲۶ ۲۸