مقالات آموزش عالی / غلامرضا بنی اسدی در یادداشتی با عنوان ” شرافت دانشگاه به استادان شریف است ” در روزنامه جمهوری اسلامی نوشت : بنده خدایی، نه بنده خداهایی بودند که در یک مجلس وقتی حقیر را شناختند، پرسشی را به یک بحث تبدیل کردند و علامت سوال را جلوی من گذاشتند مثل یک میکروفن. سوالها مطرح شد که در این مجال یکی را باز میگویم. پرسیدند که این قصه اخراج و تسویه برخی استادان دانشگاه چیست؟ مهمتر از این، ماجرای تدریس جناب فلان و فلان و فلان در دانشگاه چه حکایتی است؟ باید باور کنیم که جای و یا در کنار بزرگان ادب فارسی فلان فرد باید بنشیند در مقام تدریس؟ در جایگاه عالمان حوزههای مختلف باید افرادی بنشینند که از سه پیشبینیشان چهارتایش غلط در میآید؟ جوابی نداشتم به تصریح اما به کنایهای ابلغ از تصریح ماجرایی را باز گفتم از زبان دوستان طلبه که در یکی از مدارس خوشنام حوزه مشهد تحصیل میکردند. شرح آنچه بر زبان میآوردند این بود؛ پُزش را میدادیم. ما در مدرسهای بودیم که چند مجتهد مسلم در آن تدریس میکردند. فیلسوفی درس میداد که میگفتند در جهان، امضایش بیش از مدارک دانشگاهها معتبر است. پُزش را میدادیم به این و آن حتی ماهایی که به جایگاه نشستن در کلاس آن حضرات، نرسیده بودیم. همین که میتوانستیم آن استوانههای علمی را از نزدیک ببینیم و هر روز سلام کنیم و به علیکشان، سلامتی بجوییم کافی بود تا از حس ممتاز بودن برخوردار شویم.
به آن دوستان عرض کردم، قصه دانشگاه هم از همین قسم است. به وجود ذی جود استادان برجسته است که دانشگاه متمایز و ممتاز میشود نه ساختمان و زمین و در و دیوار. استادان دانشگاه شریف را بگیرید هیچ شرافتی بر فلان شعبه دانشگاه در فلان نقطه دور نخواهد داشت. دانشگاه شهید بهشتی زمانی میتواند بهشت آفرین باشد که استادان سازنده و پژوهنده در کلاس داشته باشد. دانشگاه علامه هم به اسم علامه، پرورنده علامههای فردا نخواهد بود اگر از قلههای علم و دانش و معرفت تهی گردد. دانشگاه، با وجود فرهیختگان عالم است که دانش افزا میشود اما با حضور برخی نامها در جایگاه استاد، نه دانش افزا، که دانش کاه خواهد شد. نتیجهاش در فردایهای نزدیک به چشم هوش ما خواهد آمد. دانشگاه را در مسیر “دانشکاه” قرار ندهیم. این به ضرر ایران است. هیچکس هم سودی نمیبرد در این ماجرا. یک بازی دو سر باخت است. تمامش کنیم و به احترام دانش، حتی برای استادان منتقد هم فرش قرمز پهن کنیم. بیایند و خردمندانه درس دهند و دغدغه مندانه نقد کنند. موفقیت فردا از کوچههای امروز میگذرد. تاریک نکنیم این کوچهها را….