نلسون ماندلا و راه طولانی آزادی

مقالات سیاسی / محمود فاضلی در روزنامه شرق نوشت : نلسون ماندلا متولد ۱۸ جولای ۱۹۱۸، یکی از برجسته‌ترین رهبران سیاسی جهان و قهرمانی بین‌المللی است و عمر خود را معطوف به نبرد علیه سرکوب نژادی در آفریقای جنوبی کرده که تلاش‌هایش سرگونی رژیم آپارتاید، کسب جایزه نوبل صلح و ریاست‌جمهوری نظام جدید کشورش را به ارمغان آورد.

از مبارزه غیر‌خشونت‌آمیز تا دعوت به مبارزه نظامی

ماندلا در مخالفت کنگره ملی آفریقا در سال ۱۹۵۲ و مبارزات کنگره خلق در سال ۱۹۵۵ که اتخاذ منشور آزادی توسط آن برنامه بنیادین آرمان ضد آپارتاید را فراهم می‌کرد، نقشی اساسی داشت. در آغاز طرفدار مبارزه عمومی غیر‌خشونت‌آمیز بود. او در پنجم دسامبر ۱۹۵۶ به‌ همراه ۱۵۰ نفر دیگر دستگیر شد. محاکمه به اتهام خیانت از ۱۹۵۶ تا ۱۹۶۱ ادامه یافت و همگی آنان تبرئه شدند. از ۱۹۵۲ تا ۱۹۵۹ با روی کار آمدن طبقه جدیدی از فعالان سیاه‌پوست (آفریکانیست) که خواستار اتخاذ تدابیر جدی‌تری علیه رژیم حزب ملی‌گرا بود، فعالیت کنگره ملی آفریقا با اختلالات زیادی همراه بود. رهبران کنگره نه‌تنها احساس می‌کردند تحولات با سرعت زیادی در حال رخ‌دادن است، بلکه رهبری خود را نیز در خطر می‌دیدند. در نتیجه، آنان در تلاش برای جلب موقعیتی بهتر از آفریکانیست‌ها بر آن شدند که موقعیت خود را از طریق اتحاد با احزاب سیاسی کوچک سفیدپوست، رنگین‌پوست و سرخ‌پوست بهبود ببخشند. پس از قتل عام حامیان کنگره پان‌آفریکانیست در مارس ۱۹۶۰ و تحریم کنگره پان‌آفریکانیست و کنگره ملی آفریقا، این کنگره و حزب کمونیست آفریقای جنوبی به‌ تبعیت از جنبش مقاومت آفریقا (شورشیان لیبرال) و کنگره پان‌آفریکانیست پرداختند. کنگره ملی آفریقا و حزب کمونیست آفریقای جنوبی به کنفرانس فراگیر آفریقا در سال ۱۹۶۱ که تمامی احزاب در آن گرد آمدند تا به راهبرد مشترکی دست یابند، متوسل شدند و در این کنفرانس ماندلا و همفکرانش دعوت به مبارزه نظامی کردند. پس از آن ماندلا پنهانی کشور را ترک کرد و با رهبران آفریقا در الجزایر و دیگر نقاط دیدار کرد. در سال ۱۹۶۱، ماندلا رهبری شاخه نظامی کنگره ملی آفریقا (ANC) را که خود یکی از بنیان‌گذاران آن بود، بر عهده گرفت. او مبارزات خرابکاری علیه اهداف نظامی و دولتی را رهبری کرده و طرح‌هایی تدوین کرد تا در صورتی که خرابکاری نتوانست به آپارتاید خاتمه دهد، به ‌جنگ چریکی متوسل شود.

حبس‌های طولانی‌مدت

ماندلا پس از ۱۷ ماه گریز، دستگیر و در ژوهانسبورگ زندانی شد. سه روز بعد، با حضور در دادگاه، متهم به‌رهبری اعتصاب کارگران در سال ۱۹۶۱ و ترک غیرقانونی کشور شد. او در ۲۵ اکتبر ۱۹۶۲، به پنج سال زندان محکوم شد. دو سال بعد به اتهام شرکت در کنگره ملی آفریقا (ANC) برای وی حکم دیگری صادر شد.

در‌حالی‌که ماندلا در زندان بود، پلیس در ۱۱ جولای ۱۹۶۳، رهبران کنگره ملی آفریقا و ماندلا را دستگیر کرد. همه متهمان به‌جز یک نفر به جرم «شرکت در اقدامات نظامی، خصوصا چهار مورد اتهام خرابکاری و توطئه برای کمک به دیگر کشورها در جهت حمله به آفریقای جنوبی» (که ماندلا همه آنها را پذیرفت) گناهکار شناخته شدند، اما از مجازات مرگ گریختند و در ۱۲ ژوئن ۱۹۶۴ محکوم به حبس ابد شدند. ماندلا در جزیره روبن زندانی شد و از ۲۷ سال زندان متعاقب آن، ۱۸ سال را در این زندان به‌ سر برد. در مدتی که در زندان بود، همچنان با کنگره ملی آفریقا در ارتباط بود. ماندلا در فوریه ۱۹۸۵ با رد درخواست آزادی مشروط به ‌شرط محکوم‌کردن مبارزه مسلحانه، تا فوریه ۱۹۹۰ که تلاش کنگره ملی آفریقا و مبارزات بین‌المللی با شعار «ماندلا را آزاد کنید!» منجر به آزادی وی شد، همچنان در زندان باقی ماند. رئیس‌جمهور نیز هم‌زمان دستور آزادی ماندلا و پایان ممنوعیت فعالیت کنگره ملی آفریقا را صادر کرد. ماندلا در روز آزادی خود اعلام کرد «مبارزه مسلحانه کنگره ملی آفریقا هنوز به پایان نرسیده‌ و توجه وی معطوف به برقراری صلح برای اکثریت سیاه‌پوست و دادن حق رأی به آنان در انتخابات کشوری و انتخابات محلی است».

از کنگره ملی آفریقا تا کناره‌گیری از قدرت

نخستین انتخابات دموکراتیک آفریقای جنوبی که در آن همه افراد می‌توانستند شرکت کنند، در ۲۷ آوریل ۱۹۹۴ برگزار شد. کنگره ملی آفریقا اکثریت را در انتخابات به خود اختصاص داد و ماندلا، به‌عنوان رهبر کنگره ملی آفریقا، نخستین رئیس‌جمهور سیاه‌پوست کشور شد و در دولت اتحاد ملی به‌عنوان معاون رئیس ‌جمهور برگزیده شد. ماندلا به‌عنوان رئیس‌جمهور از ماه می ‌۱۹۹۴ تا ژوئن ۱۹۹۹، رهبری انتقال از فرمانروایی اقلیت و آپارتاید را بر عهده داشت و به خاطر حمایت از صلح ملی و بین‌المللی، تحسین جهانی را به ‌دست آورد. او پس از پایان دوره ریاست‌جمهوری خود در سال ۱۹۹۹، تبدیل به یکی از طرفداران سازمان‌های فعال اجتماعی و حقوق‌بشری شد. در ۸۵‌سالگی اعلام کرد از زندگی سیاسی کناره‌گیری خواهد کرد. ماندلا، یکی از رهبرانی است که با وجود تلاش و مبارزه‌اش برای نابودی آپارتاید، نه‌تنها محبوب سیاهان است، بلکه محبوبیت فوق‌العاده‌ای در سراسر جهان دارد. ماندلا، آرزوی خود را چنین شرح می‌دهد: «در آن سال‌های طولانی تنهایی بود که اشتیاق من به آزاد‌بودن مردم من، تبدیل به آرزوی آزادی برای همه مردم، سیاه و سفید، شد. من این نکته را بهتر از هر چیز دیگری می‌دانستم که درست همان‌گونه که ستمدیدگان باید آزاد شوند، ظالمان نیز باید آزاد شوند. مردی که آزادی دیگری را از او می‌گیرد، خود اسیر تنفر است و در پشت میله‌های تعصب و کوته‌اندیشی گرفتار است. من اگر آزادی فرد دیگری را از او می‌گیرم، واقعا آزاد نیستم و قطعا وضعیت من مشابه وقتی است که آزادی مرا از من گرفته باشند. وقتی از زندان آزاد شدم، مأموریت من این (خواهد) بود که هم ظالم و هم مظلوم را آزاد کنم. با استیلای سفیدپوستان مبارزه کرده‌ام و با استیلای سیاهان نیز مبارزه کرده‌ام. به‌ دنبال آرمان جامعه‌ای آزاد و دموکراتیک که همه بتوانند در آن در توازن و با فرصت‌هایی برابر زندگی کنند، بوده‌ام».

وی ۲۷ سال از بهترین سال‌های عمر خود را در مخوف‌ترین زندان‌های رژیم آپارتاید گذراند، اما برای یک لحظه امید خود را برای آزادی خود و ملتش از دست نداد. پس از آزادی، به‌جای انتقام از کسانی که نه‌تنها به او بلکه یک ملت را به بردگی کشانده بودند، «گذشت» را سرلوحه کار خود قرار داد تا اسوه‌ای برای سیاست‌مداران جهان شود. در اوج محبوبیت، به ثروت و قدرت پشت کرد و داوطلبانه از بالاترین مقام سیاسی کشورش کناره‌گیری کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *