:
یکی از خدماتی که سازمان بهزیستی ارائه می دهد، آماده سازی زمینه و نظارت بر آموزش اصول و شیوه های صحیح مهارت های زندگی در مدارس ابتدایی است و مخاطبان طرح، مذکور دانش آموزان پایه چهارم و پنجم ابتدایی می باشند.
هدف این برنامه افزایش توانایی های روانی – اجتماعی کودکان برای مقابله با کشمکشهای زندگی و سازگاری موثر است. به همین منظور معاونت امور فرهنگی و پیشگیری سازمان بهزیستی کشور در سال ۱۳۷۵ برای نخستین بار در منطقه برنامه آموزش مهارتهای زندگی را تدوین و اجراء نمود.
ارائه دهنده طرح مذکور دفتر پیشگیری از آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی کشور و مجریان آن، آموزش و پرورش و واحد بهداشت و تغذیه مدارس است.
قرارداد مالی فی مابین سازمان بهزیستی کشور و آموزش و پرورش منعقد می شود، برگزاری کارگاه های آموزشی برای مربیان و معلمان مربوطه در مدارس بر عهده بهزیستی است.
همچنین تهیه لوازم مورد نیاز طرح اعم از کتاب، بروشور و مطالب آموزشی بر عهده بهزیستی و مابقی بر عهده آموزش و پرورش می باشد.
اهداف برنامه آموزش مهارتهای زندگی:
هدف از این برنامه ایجاد فرصت هایی برای کودکان و نوجوانان است تا علاوه بر کسب توانایی های خواندن، نوشتن و حساب کردن، مهارتهایی را برای زندگی در مدرسه کسب نمایند. این مهارت های اساسی عبارتند از:
توانایی خود آگاهی
توانایی همدلی با دیگران
توانایی تصمیم گیری
توانایی حل مسئله
توانایی تفکر خلاق
توانایی تفکر نقادانه
توانایی برقراری رابطه موثر
توانایی برقراری روابط بین فردی
توانایی مقابله با هیجان ها
توانایی مقابله با استرس ۰
دانش آموز با یادگیری این مهارت ها خود را قادر می سازد با مسائل زندگی بطور موثرتری مقابله نماید به عبارت دیگر “آموزش مهارتهای زندگی” فرد را قادر می سازد تا دانش، ارزش ها و نگرش ها را به توانایی های بالفعل تبدیل کند مثلا اینکه چه کاری باید بکند و چگونه آن را انجام دهد.
نتایج پژوهش های انجام شده بر اثر بخشی برنامه “آموزش مهارتهای زندگی” نشان می دهد که اثرات درازمدت و عمیقی بر زندگی فردی واجتماعی کودکان ونوجوانان داشته است.
نتایج برنامه آموزش مهارتهای زندگی:
یادگیری دانش
تغییر نگرش
تغییر در تمایلات رفتاری در زمینه رفتارهای بهداشتی
رشد عزت نفس و اعتماد به نفس و سایر شاخص های بهداشت روانی
اکتساب مهارتها ورشد تواناییها
رشد و بهبود متغیرهای مربوط به مدرسه مانند:
فضای مدرسه
رفتار دانش آموزان در کلاس
عملکرد تحصیلی
بهبود روابط کودک با همسالان و معلمان
تغییر در رفتارهای اجتماعی و رفتار سلامت مانند:
کاهش استفاده از مواد مخدر و دارو
کاهش خشونت
کاهش تمایلات خودکشی
ضرورت آموزش مهارتهای زندگی در مدارس
مهارت های زندگی، مهارت های شخصی و اجتماعی است که کودکان و نوجوانان باید آنان را یاد بگیرند تا بتوانند در مورد خود و انسان های دیگر و کل اجتماع به طور موثر و شایسته و مطمئن عمل نمایند. انتقاد مهم به تعلیم و تربیت رسمی این است که به برخی مهارت های حرفه ای و ابزاری و تنها بر بعد شناختی (سواد) تمرکز کرده است و به دیگر ابعاد فکری و روانی و اجتماعی توجهی ندارد. از دیگر سو محققان نشان داده اند که مهارت های زندگی می تواند به طور نظامدار و از طریق موقعیت های یادگیری غیررسمی یاد گرفته و تقویت شود. مدرسه علاوه بر کارکردهای رسمی آموزش خواندن و نوشتن، باید در زمینه های آموزش مهارت های زندگی به دانش آموزان نیز ایفای نقش کند
طی سه دهه گذشته، رویکردها به تعلیم و تربیت در جهت کاربرد بالقوه و عملی دانش در زمینه های واقعی زندگی بوده است. ضرورت یاری افراد، جهت رشد بهتر مهارت های زندگی و معیشت خود، رفته رفته از اهداف مهم آموزش و پرورش تلقی می شود. نکته قابل بحث این است که دانش اکتسابی از تجارب عملی، پایاتر از معلومات به دست آمده از اجرای برنامه های آموزشی است. امروزه همگام با توسعه زندگی مدنی و صنعتی شدن روز افزون کشورهای در حال توسعه، تعلیم و تربیت کودکان، از وظایف اساسی نهادهای تعلیم و تربیت رسمی به حساب می آید. اما تاکید بیش از حد بر ارائه اطلاعات و دانش نظری، دانش آموزان را از یادگیری مهارت های ضروری که در زندگی روزمره به آن نیاز دارند محروم می سازند.
تعریف مهارت های زندگی:
برای این اصطلاح تعاریف متعددی بیان شده است. یکی از عمومی ترین تعاریف این چنین است: مهارت های زندگی یعنی ایجاد روابط بین فردی مناسب و موثر، انجام مسئولیت های اجتماعی، تصمیم گیری صحیح، حل تعارضات و کشمکش های بدون توسل به اعمالی که به خود یا دیگران صدمه می زنند، برنامه آموزش مهارت های زندگی بر این اصل استوار است که کودکان و نوجوانان حق دارند توانمند شوند و نیازمند آنند که بتوانند از خود و علاقه هایشان در موقعیت های سخت زندگی دفاع کنند. این نوع برنامه ها در پیشگیری از مخاطرات سلامت نگاهی کلی دارند و به آموزش محدود تنها یک مهارت بسنده نمی کنند.
اهداف آموزش مهارت های زندگی:
مجموعه مهارت های زندگی نه تنها به توانمند ساختن افراد در زندگی حال نمی اندیشد بلکه به توانمندی آنان جهت زندگی آینده نیز تاکید می ورزد. در ضمن متمرکز بر شکوفایی توانایی های بالقوه افراد است به طور کلی هدف از مجموعه مهارت های زندگی، کمک به فرد جهت حرکت از توانایی ها و ضعف های مهارتی به سوی مهارت های توانمند و قوی و سازنده می باشد. چنین مهارت های زندگی تصمیمات متعهدانه فرد را در بر می گیرد.
مسئولیت پذیری یا تعهد فردی یک مفهوم مثبتی است که طبق آن افراد نسبت به سلامتشان و اتخاذ تصمیمشان در مسائل زندگی خویش متعهد هستند. در واقع هدف نهایی مهارت های زندگی این است که افراد مسئولیت برتری و شایستگی فردی خویش را بپذیرند. این شایستگی فردی شامل احساس کفایت و شایستگی سطح بالا، سلامت روانی، خود شکوفایی و پذیرش مسئولیت فردی می باشد. در نتیجه می توان گفت مجموعه مهارت های زندگی هم اهداف پیشگیرانه دارد و هم کنترل و مدیریت مشکلات و همانند سبک رویکرد آموزشی هم برای مداخلات گروهی و هم فردی مناسب است.
به گزارش سازمان بهداشت جهانی، هدف از آموزش مهارت های زندگی، افزایش توانایی های روانی اجتماعی و در نهایت پیشگیری از ایجاد رفتارهای آسیب زننده با بهداشت سلامت وارتقای سطح روانی افراد است.
آثار مثبت آموزش مهارت های زندگی:
یکی از اهداف اصلی برنامه مهارتهای زندگی، ارتقای بهداشت روانی کودکان و نوجوانان است. مطالعات بسیاری در مورد تاثیر برنامه آموزش مهارت های زندگی در ابعاد مختلف سلامت روان انجام گرفته و نتایج نشان داده است که آموزش این مهارت ها سبب افزایش عزت نفس، بهبود رفتارهای اجتماعی و سازگاری اجتماعی، افزایش رضایت سیستم خانوادگی و سازگاری با خانواده، افزایش مهارت حل مسائل شخصی و بین فردی و افزایش مهارت های مقابله ای شده است.
برنامه های پیشگیری مبتنی بر مهارت های زندگی، براساس مطالعات انجام شده بسیار موثرتر از گرایش های سنتی است.
یافته ها ، به اثرات مثبت این آموزش ها بر مهارت دانش آموزان در حل مشکلات بین فردی و مقابله با اضطراب دلالت دارند.
به دنبال چنین آموزش هایی، شرکت کنندگان قادر می شوند تا تعارض های خود را با همسالان به نحو سازنده ای حل نمایند و محبوبیت بین فردی بیشتری یابند. یافته ها تاثیر آموزش مهارت های زندگی را در پیشگیری از خودکشی نشان داده اند. به نقل از دفتر بهداشت و تغذیه وزارت آموزش و پرورش، آموزش مهارت های زندگی در پیشگیری از خشونت و بزهکاری نیز کارایی داشته است.
مهارت هایی که باید آموزش داده شود:
۱- توانایی تصمیم گیری: این توانایی به فرد کمک می کند تا به نحوی موثر در مورد مسائل زندگی خود تصمیم گیری کند چنانچه کودکان یا نوجوانان بتوانند فعالانه در مورد اعمال خود تصمیم بگیرند، جوانب مختلف راه حل هایی که می توانند انتخاب کنند را بررسی و پیامد هر انتخاب را ارزیابی نمایند، آنگاه خواهند توانست از سطح بیشتری از سلامت روانی برخوردار شوند.
۲- توانایی حل مسئله: این توانمندی فرد را قادر می سازد تا به طور موثرتری مسائل زندگی را حل نماید. مسائل مهم زندگی اگر حل نشده بمانند تنش روانی و به دنبال آن مشکلاتی برای جسم در پی خواهند داشت.
۳- توانایی تفکر خلاق: این نوع تفکر، هم به حل مسئله و هم به تصمیم گیری های مناسب کمک می کند. با استفاده از این نوع تفکر، راه حل های مختلف مسائل و پیامدهای هریک از آنها بررسی می شود تا در اختیار روند تصمیم گیری قرار بگیرد. این امر فرد را قادر می سازد تا مسائل را از ورای تجارب مستقیم خود دریابد و حتی زمانی که مشکلی وجود ندارد و تصمیم گیری خاصی لازم نیست، به سازگاری و انعطاف بیشتری به زندگی روزمره خود بپردازد.
۴- توانایی تفکر نقادانه: تفکر نقادانه، توانایی تحلیل اطلاعات و تجارب است. آموزش این مهارت نوجوان را قادر می سازد تا در برخورد با ارزش ها، فشار گروه همسالان و رسانه های جمعی مقاومت نماید و از آسیب های ناشی از این موارد در امان بماند.
۵- توانایی برقراری رابطه موثر: این مهارت به فرد کمک می کند تا از طریق کلام یا رفتار خود و به شیوه ای که متناسب با فرهنگ، جامعه و موقعیت، خود و ارزش ها و باورهای خویش را مطرح سازد. بدین ترتیب فرد خواهد توانست نظرات، عقاید، خواسته ها، نیازها و عواطف خود را ابراز کند و در صورت نیاز بتواند از دیگران درخواست کمک و راهنمایی نماید. مهارت تقاضای کمک و راهنمایی از دیگران در هنگام ضرورت از مشخصات مهم یک رابطه سالم است.
۶- توانایی برقراری روابط بین فردی سازگارانه: این توانایی به ایجاد روابط بین فردی مثبت و موثر انسان با دیگران کمک می کند. یکی از این موارد توانایی ایجاد و ابقای روابط دوستانه است که در سلامت روانی و اجتماعی، روابط گرم خانوادگی و قطع روابط اجتماعی ناسالم نقش بسیار مهمی ایفا می کند.
۷- توانایی آگاهی از خود: خودآگاهی توانایی شناخت خود و آگاهی از خصوصیات، نقاط ضعف و قدرت، خواسته ها و ترس ها و انزجارها است. رشد خودآگاهی به فرد کمک می کند تا دریابد تحت استرس قرار دارد یا نه و این امر معمولاپیش شرط و شرط ضروری روابط اجتماعی و روابط بین فردی مناسب و همدلانه است.
۸- توانایی همدلی با دیگران: همدلی یعنی اینکه فرد بتواند زندگی دیگران را حتی زمانی که در آن شرایط قرار ندارد درک کند. این مهارت به انسان کمک می کند تا بتواند دیگران را حتی وقتی با آنها بسیار متفاوت است بپذیرد و به آنها احترام بگذارد. همدلی، روابط اجتماعی را بهتر می کند و به ایجاد رفتارهای حمایت کننده و پذیرنده نسبت به انسان های دیگر منجر می شود.
۹- توانایی مقابله با هیجان ها: این توانایی فرد را قادر می سازد تا هیجانها را در خود و دیگران تشخیص دهد، نحوه تاثیر هیجانات بر رفتار را بداند و بتواند واکنش مناسبی به هیجان های مختلف نشان دهد. اگر با حالت های هیجانی مثل غم، خشم یا اضطراب درست برخورد نشود این موارد تاثیر منفی بر سلامت روانی و جسمی یا اجتماعی خواهند گذاشت.
۱۰- توانایی مقابله با تنش ها: این توانمندی شامل شناخت تنش های مختلف زندگی و تاثیرات آنها بر فرد است. شناسایی منابع تنشی و نحوه تاثیر آن بر انسان فرد را قادر می سازد تا با اعمال و موضع گیری های خود فشار را کاهش دهد. مسلم است که عوامل فرهنگی و اجتماعی تعیین کننده ماهیت زندگی است. مثلادر بعضی جوامع، پسران برقراری تماس جنسی با ممنوعیت عرفی مواجه نیستند، حال آنکه در مورد دختران کاملابرعکس است بنابراین برای استفاده از مهارت های زندگی با هدف افزایش توانایی های روانی، اجتماعی، جنسیت نقش مهمی دارد. به این ترتیب محتوای آموزش مهارت های زندگی باید دقیقا بر اساس نیازمندی ها و ویژگی های هر کشور یا منطقه تعیین شوند.
پیشنهادات:
۱- پیشنهاد می شود جهت آشنایی بیشتر افراد جامعه بخصوص معلمان و دانش آموزان، منابعی شامل مهارت های زندگی کاربردی و مفید تهیه و در اختیار آنان قرار داده شود.
۲- بحث در مورد مهارت های زندگی علاوه بر حق آموزش و پرورش در حوزه های دیگری مثل آموزش های قبل از ازدواج یا مهارت های تربیت فرزندان، آموزش و ترویج داده شود.
۳- مدنظر قرار دادن نیازهای مهارتی شاگردان در تالیف کتب درسی جدید.
۴- برنامه فراگیر آموزش مهارت های زندگی و نحوه به کارگیری عملی این مهارت ها در دوره های ضمن خدمت معلمان و فعالیت های فوق برنامه دانش آموزان به معلمان و دانش آموزان اجرا شود.
۵- ایجاد درس مهارت های زندگی در جهت آموزش مهارت های مورد نیاز خود از دوره آمادگی تا دانشگاهی.
۶- بررسی و مطالعه تطبیقی آموزشی مهارت های زندگی در کشورهای مختلف.
۷- عملی کردن تدریس کلیه دروس در جهت توسعه مهارت های زندگی.
۸- استفاده از ورزش و بازی یا ابداع ورزش یا بازی های دبستانی برای آموزش مهارت های زندگی.
۹- همسو کردن فعالیت های خانه، مدرسه، اجتماع در جهت آموزش مهارت های زندگی.
۱۰- آموزش نحوه ایجاد و آموزش مهارتهای زندگی به اولیا از طریق کلاس های آموزش خانواده.
۱۱- گسترش اردوها و گردش های علمی و فرهنگی، تفریحی، زیارتی و فعالیت های فوق برنامه و پروژه های درسی و غیر درسی در داخل یا خارج از مدرسه.
۱۲- ایجاد زمینه مناسب برای مشارکت و فعالیت دانش آموزان در کلیه فعالیت های مدرسه و تشکل های علمی و فرهنگی و … دانش آموزان و قانونمند کردن آن.