حمله شریعتمداری به مولوی عبدالحمید: اعتقاد چندانی به مذهب اهل سنت ندارد

اخبار سیاسی / مدیرمسئول روزنامه کیهان نوشت:شیخ عبدالحمید اسماعیل زهی برخلاف باورها و اعتقادات تمامی مذاهب اسلامی (اعم از شیعه و سنی‌) بهائیت را بخشی از اسلام دانسته و با مرتد بودن این فرقه دست‌ساز صهیونیست‌ها مخالفت می‌ورزد!.

حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان در یادداشتی تحت عنوان «از که بریدی و با که پیوستی؟!» نوشت:

۱- حال و هوای این روزهای جناب شیخ عبدالحمید اسماعیل‌زهی، امام جماعت مسجد مکّی زاهدان حکایت از آن دارد که اگرچه تابلوی اعتقاد به مذهب اهل سنت را برافراشته است ولی مواضع ایشان نشان می‌دهد اعتقاد چندانی به این تابلو ندارد چرا که در برخی از موارد دیدگاهی متفاوت و بعضاً متناقض با همه مذاهب چهارگانه برادران و خواهران اهل سنت دارد.

نگاهی گذرا به مواضع شیخ عبدالحمید این احتمال را نیز قوت می‌بخشد که ایشان از سوی دشمنان تابلودار اسلام (چه شیعه و چه سنی‌) شکار شده است و قبل از آن که در کسوت یک عالم اهل‌سنت باشد، عضو یک حزب سیاسی غربگرا با سمت و سوی حمایت از رژیم صهیونیستی به نظر می‌آید!.

۲- بهائیت یک فرقه منحرف و دست‌ساز صهیونیست‌هاست که تمامی علمای اهل سنت به‌اتفاق‌نظر آن را یک فرقه منحرف، مرتد و غیر‌اسلامی می‌دانند. به‌عنوان مثال – و فقط یک نمونه از بسیارها- «عماد عطیه عبدالرزاق» از علمای برجسته «الازهر» و مدرس صاحب‌نام رشته مطالعات تطبیقی عقیدتی و ادیان در دانشگاه بین‌المللی «المدینه» تاکید دارد که «بهائیت فرقه‌ای مستقل است و ارتباطی به دین اسلام ندارد. بهائی‌ها کتاب مخصوص خود را دارند که نامش اقدس است. بهائی‌ها حتی در فکر متجدد اسلامی و قرائت‌های جدید دین اسلام نیز جای نمی‌گیرند». گفتنی است بهائیان علاوه‌بر آن‌که خاتمیت پیامبر اعظم‌(ص‌) را نفی می‌کنند و مدعی هستند که به آنها وحی شده و می‌شود! عقایدی متناقض با احکام الهی که مورد قبول تمامی مذاهب اسلامی است نیز دارند. از جمله آن که ازدواج با محارم را مباح می‌دانند! و…

شیخ عبدالحمید اسماعیل زهی برخلاف باورها و اعتقادات تمامی مذاهب اسلامی (اعم از شیعه و سنی‌) بهائیت را بخشی از اسلام دانسته و با مرتد بودن این فرقه دست‌ساز صهیونیست‌ها مخالفت می‌ورزد!.

۳- شیخ عبدالحمید در خردادماه سال ۱۳۹۹ در خطبه‌های نماز‌جمعه مسجد مکّی زاهدان گفته بود «‌جا دارد همه ما حمایت خودمان را از مردم مظلوم فلسطین اعلام کنیم. طرح الحاق بخش‌هایی از کرانه باختری رود اردن به خاک اسرائیل که یکی از طرح‌های آمریکاست، یک ظلم، اجحاف و بی‌عدالتی بزرگ است» و تاکید کرده بود که «‌حتی یک وجب از سرزمین فلسطین نباید به خاک اسرائیل ملحق شود‌». ایشان چند ماه بعد هم علیه عادی‌‌‌سازی روابط کشور‌های اسلامی با اسرائیل موضع گرفته و آن را به شدت محکوم کرده بود و از کشورهای اسلامی، از جمله جمهوری اسلامی ایران، ترکیه و عربستان خواسته بود برای حل این مشکل چاره‌ای بیندیشند و از حقوق مسلم مردم فلسطین در مقابل دشمنان اسلام دفاع کنند. این سخن نیز از آقای عبدالحمید است. بخوانید!

«یهودی‌ها بنیانگذار تروریسم هستند. آنها بسیاری از پیامبران را ترور کرده‌اند. اکنون نیز رژیم صهیونیستی منشأ تروریسم است. اسرائیل سرزمین فلسطین را اشغال کرده و به آنها ظلم می‌کند. بنده برای این سخن خود دلیل دارم‌».

اکنون به اظهارات اخیر شیخ در آخرین نماز جمعه مسجد مکّی باز می‌گردیم! ایشان با یک چرخش ۱۸۰ درجه‌ای از مواضع قبلی خود می‌گوید: «مردم ایران در فلسطین هم خواهان صلح هستند و معتقدند حکومت اسرائیل و مردم فلسطین باید صلح کنند و فلسطینی‌ها به یک حکومت مستقل برسند. فلسطین باید سرزمین مستقل خود را داشته باشد».! شیخ از کجا به کجا رسیده است؟! تاکید بر این که «‌حتی یک وجب از سرزمین فلسطین نباید به خاک اسرائیل ملحق شود» و «‌رژیم صهیونیستی منشأ تروریسم است‌» و «‌اسرائیل سرزمین فلسطین را اشغال کرده و به آنها ظلم می‌کند‌» و… کجا و پیشنهاد واگذاری بخشی از فلسطین به رژیم (به گفته خود او‌) تروریست و آدم‌کش اسرائیل کجا؟!

۴- آقای عبدالحمید در خطبه روز جمعه ۷ بهمن ماه جاری نیز به جنایت رژیم صهیونیستی در جنین و شهادت ۱۰ تن از مردم مظلوم فلسطین کمترین اشاره‌ای نمی‌کند و این درحالی است که بسیاری از کشورها و تقریباً تمامی مجامع و مراکز اسلامی این جنایت صهیونیست‌ها را به شدت محکوم کرده بودند.

شیخ عبدالحمید در جریان اغتشاشات اخیر نیز ضمن حمایت از تروریست‌های آشوبگر، اتهامات ناروا و عجیب و البته مضحک آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی ایران را تکرار کرد. نظیر، بی‌گناهی تروریست‌هایی که به قتل شهروندان اعتراف کرده بودند، ادعای تجاوز به بازداشت‌شدگان! و ده‌ها ادعای دروغ دیگر…

که این رشته سر دراز دارد!

۵- حالا جای این سؤال است که با توجه به موارد یاد شده که فقط ‌اندکی از بسیارها و مشتی از خروارهاست، آیا هنوز هم می‌توان آقای عبدالحمید را یک عالم دینی و معتقد به باورها و عقاید برادران و خواهران اهل سنت دانست؟! البته بسیاری از علمای محترم اهل سنت مواضع ایشان را به شدت محکوم کرده و بیرون از آموزه‌های اسلامی دانسته‌اند.
و بالاخره، رویکرد آشکار آقای عبدالحمید به رژیم صهیونیستی و کنار گذاشتن تمامی دیدگاه‌هایی که پیش از این علیه اسرائیل و در حمایت از اسلام و مسلمانان فلسطین مطرح کرده بود! این تلقی را پیش می‌کشد که استحاله ایشان با تغییر مسیر بن‌سلمان از اسلام به سوی صهیونیست‌ها بی‌ارتباط نباشد! و دور از انتظار نیست که صهیونیست‌های کودک‌کش (و به قول خود آقای عبدالحمید) منشأ تروریسم و کانون جنایات بی‌شمار علیه اسلام و مسلمانان، از کم‌اطلاعی جناب عبدالحمید نسبت به مبانی اسلام سوءاستفاده کرده و ایشان را در چنبره فریب خود گرفته باشند! که امید است به خود آیند و به این توصیه سعدی توجه کنند که می‌فرماید:
به قول دشمن، پیمان دوست بگسستی
ببین که از که بریدی و با که پیوستی؟!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *