مقالات فرهنگی / حجت الاسلام و المسلمین مرتضی جوادی آملی به مناسبت سالروز میلاد حضرت فاطمه زهرا(س) طی یادداشتی برای جماران به تشریح شخصیت والای ایشان پرداخت.
مشروح این یادداشت در پی می آید:
میلاد خجسته حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا(س) را به امت اسلام بلکه جهان بشری خصوصاً جامعه اسلامی ایران عزیز تبریک و تهنیت میگویم.
بدون شک زهرای مرضیه(س) در قلب یکایک جامعه اسلامی و امت اسلام جایگاه ویژهای دارد. همان طور که خدای عالم در قرآن این شخصیت را به عنوان «ذوالقربی» مورد تکریم ویژه قرار داد و فرمود «وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّه»، یعنی عنایت حق سبحانه و تعالی از جایگاه ویژهای است که حتی به رسولش دستور میدهد که نسبت به این بانوی گرامی چنین وظیفهای را انجام دهد.
حضرت زهرا(س) مستقیماً مورد عنایت پروردگار بود. یعنی با قطع نظر از محبت حضرت پیامبر گرامی اسلام(ص) که آخرین نوع تکریم و تعظیم را نسبت به دخترشان داشتند و عالیترین عبارتها و الفاظ را در شأن این بانوی گرامی به کار میبردند، اما حق سبحانه و تعالی به صورت مستقیم ایشان را مورد عنایت قرار داد، آنگاه که حضرت جبرائیل آمد و عرضِ سلام داشت و گفت: من از طرف خدا میآیم، خدای عالم برای شمای زهرا سلام فرستاده است. این جایگاه، جایگاه ویژهای است و فهم این مسئله بسیار سنگین است، لذا حضرت زهرا(س) فرمود «هو السلام و منه السلام و الیه السلام» که همه سلام را از جایگاه حق تعالی میدانستند.
نسبت حضرت زهرا(س) با پروردگارش در مناجاتها، گفت و گوها، عبادتها و نظائر آن بسیار قابل توجه و عنایت است که این نسبت شاید برای احدی نبوده و خدای عالم چنین جایگاهی را برای زهرا(س) قرار داده است.
جامعیت وجودی زهرا(س) را میشود در یک جمله در سخنی از امام صادق (ع) در مورد تأویل سوره شریفه قدر گفت که زهرا(س) لیله القدر است. آن امام در تشریح و تفسیر سوره قدر فرمود: «اللیله فاطمه و القدر الله، فمن عرف فاطمه حق معرفتها فقد ادرک لیله القدر و انما سمیت فاطمه لان الخلق فطموا عن معرفتها». این گونه عبارتها، از عبارتهای فوق تصور است و این جامعیت، اقتضا میکند که شخصیت زهرا(س) دانسته شود که ما از کدام مرحله سخن میگوئیم.
حتی نه تنها حضرت زهرا(س) در بین زمینیان جایگاه داشت، بلکه «متی قامت فی محرابها بین یدی ربها ظهر نورها لملائکه السماء کما یظهر نور الکواکب لأهل الارض». یعنی زهرا(س) برای ملکوتیان و کروبیان هم از جایگاه زهرۀ خویش و نورانیتی که خدای عالم به او عطا کرده، نور میافشاند و وقتی در محراب عبادت قرار میگرفت طبق بیان حضرت زهرا (س) «و قد اقبلت بقلبها علی عبادتی». خدای عالم، عبادت زهرا(س) را این گونه میستاید که عبادت او زبانی نبوده، فقط از ناحیه اعضا و جوارح نبوده، تنها از طرف جوانح نبوده، تنها از ناحیه عقل نبوده بلکه اوج وجود انسانی، قلب است و زهرا(س) از این جایگاه با خدای خود مناجات و صحبت میکرد.
این ویژگیهایی که برای زهرا(س) بیان شده است، نشان از جایگاه وجودی دارد که زمینیان از او درس بگیرند، الگوی رفتار خویش قرار دهند و توجه او را نسبت به جامعه اسلامی بدانند.
یکی از مهمترین مسائلی که در باب عنایت زهرا(س) به امت و جامعه اسلامی هست، این است که حضرت در یکی از مناجاتهای خود میگوید:«الهی و سیدی اسئلک بالذین اصطفیتهم و ببکاء ولدی فارقتی ان تغفر لعُصاهِ شیعتی و شیعه ذرّیتی». این سخن، سخن بسیار عزیزی است، یعنی نهایت محبت، علاقه و دوستی حضرت زهرا(س) با یکایک افراد امت را نشان میدهد؛ حتی گنهکاران و کسانی که به خطا رفتند و لغزشی داشتند. حضرت فرمود که «خدایا به انبیا و اولیا قسم» و حتی این تعبیر که بسیار رقتآور است: «و ببکاء ولدی فی مفارقتی» خدایا من تو را به گریههای بچههایم، در مفارقت خودم قسم میدهم که گنهکاران امت، شیعیان من و شیعیان ذریه من را مورد مغرفت قرار دهی. این اوج محبت و دوستی است که زهرا(س) نسبت به جامعه و یکایک امت اسلامی دارد که حتی گریه فرزندانش در مفارقت خویش را واسطه قرار میدهد تا خدای عالم، رقّت این امر را ببیند و از جایگاه رحمت و رأفت الهی با بندگانش برخورد کند، این هم از بزرگی و عظمت زهرای مرضیه(س) حکایت دارد.
با ویژگیهایی که در آیات الهی از این شخصیت یاد شده است خصوصا آیه تطهیر، موقعیت وجودی زهرا(س) را مشخص میکند. حضرت زهرا(س)، قدرِ متیقنِ عترت و اهل بیت(ع) است. یعنی همۀ اهل تسنن و تشیع به طهارت زهرا(س) و اینکه به عنوان رکن اصلی عترت طاهره و اهل بیت(ع) است، اعتراف و اذعان دارند. آنچه که از حضرت زهرا(س) اظهار و به عنوان رفتار، گفته و دیده میشود، از جایگاه طهارت ویژه و تطهیری است که خدای عالم بر اساس نظام تکوین انجام داده است، بنابراین هیچ لغزشی را در هیچ مقطعی نمیشود از حضرت زهرا(س) دید.
ایشان آنگاه که با سختی و خشونت و افراطِ جریان حاکمیت و خلافت دروغین رسول الله روبرو شد، اظهارات، سخنان و رفتاری داشتند که همه مورد استناد بوده، به معنای اینکه چون او از جایگاه مقام آیه تطهیر سخن میگوید و عمل میکند، مورد عنایت پروردگار عالم و تأیید امام عصرش میباشد. یعنی اگر او با خلفا برخوردی کرد و سخنانی گفت، چه در زمانی که در مسجد، خطبه فدکیه ایراد کرد و چه زمانی که با همسران مهاجر و انصار سخن گفت همه اینها در مرعی و منظر آقا علی بن ابیطالب(ع) بود و حضرت نه تنها تصدیق و تأیید کرد و همراهی داشت بلکه جایگاه زهرا(س) به گونهای بود که علی بن ابیطالب(ع) با همه وجود این مسائل را همراهی میکرد.
آنچه که درباره زهرا (س) در دوره بعد از رحلت پیامبر(ص)ـ که چندان هم طول نکشیدـ اتفاق افتاد، شرائط و اوضاعی بود که همواره میتواند برای امت اسلام درسآموز باشد. بر اساس حدیث پیامبر(ص)، خدای عالم جایگاهی برای زهرا(س) قرار داد که ایشان مظهر مهر و غضب الهی شد: «ان الله یغضب لغضب فاطمه و یرضی لرضاها» این سخن استثنایی است یعنی او به مقام فنا رسیده و به قرب الهی باریافته است به گونهای که در حدّ قرب فرائض، او کار خدایی میکند. اگر زهرا(س) غضب میکند، غضب خداست و زهرا(س) مظهر غضب الهی است و اگر در جایی رأفتی به خرج میدهد و در شب زفاف و عروسی پیراهن خود را به فقیر میدهد، مظهر رحمت الهی است.
بنابراین، با اینکه خلفا در اوج قدرت و جایگاه حکومتی خود قرار داشتند اما حضرت زهرا(س) قاطعانه و با تمام قدرت با آنها از در حقانیت آمد و به صراحت به خلفا گفت که آیا شنیدید که پیامبر(ص) فرمود که «من آذا فاطمه فقد آذانی»، اگر کسی زهرا(س) را بیازارد و آزار دهد، منِ پیامبر را آزار داده است؟ آنها گفتند: بله ما این سخن را از پیامبر(ص) شنیدیم. حضرت فرمود: آیا شنیدهاید که پیامبر گرامی اسلام فرمود که غضب فاطمه، غضب خداست؟ آنها گفتند: آری شنیدیم. حضرت فرمود: «خدایا تو شاهد باش که من از اینها غضبناک هستم و اینها موجب آزار و اذیت من شدند». این سخن قاطعانۀ حجت الهی تا روز قیامت است که اگر کسانی با این جریان سازگار باشند باید بدانند که دل زهرا(س) را به درد آوردهاند، کسانی که به خلیفه حق الهی یعنی علی بن ابیطالب(ع) بیتوجهی کردند، در حقیقت، حضرت زهرا(س) را نگران کردند.
بنابراین، باید با کمال دقت از حضرت زهرا(س) شناخت داشته باشیم.
در بخش پایانی عرائض، این نکته را عرض کنم که زهرا(س)، زحمتها و سختیهای فراوانی را تحمل کرد و در یک جمله حضرت علی(ع) به پیامبر اسلام(ص) عرض کرد: من نمیتوانم آنچه که بر من گذشته است را بیان کنم. از سوزاندن در خانه ، آزار دادن زهرا(س) و… را نمیتوانم به شما بگویم، اما «ستنبئک ابنتک بتضافر امتک علی هضمها». این سخن، دریایی از حرف را با خود دارد که یا رسول الله، زود است که زهرا(س) وضعیت ما را به شما شرح دهد که چقدر بر ما سخت گرفتند، حصر کردند حبس کردند، به انزوا کشاندند و اجازه سخن گفتن به ما ندادند و به دست و پای ما ریسمان زدند.
ایام، ایام ولادت زهرا(س) است و ما نباید ذائقه جامعه را تلخ کنیم. اما شرائطی که متأسفانه بر امت اسلامی گذشته و اکنون هم تا حد زیادی این شرائط، خود را بر جامعه اسلامی تحمیل میکند، باید جامعه همواره از تاریخ زندگی زهرا(س) هم در ایام ولادت و هم در ایام شهادت، شناخت داشته باشند. افراد جامعه ما باید بدانند؛ هم نگرانیهای خود را با نگرانیهای حضرت زهرا(س) مشمول کنند و بدانند که چنین اتفاقاتی برای بزرگان اسلام وجود داشته است، هم خوشیها، نشاطها، فعالیتها و امیدها را.
امام زمان(عج) فرمود، «و فی ابنه رسول الله لی اسوه حسنه» ما همواره باید دختر پیامبر(ص) را الگو قرار دهیم چون معدن لطف و مهر و صفا و وِداد است، معدن معرفت و ارادت به پیشگاه پروردگار عالم است، معدن توجه به عنایت و عاطفه نسبت به امت اسلامی است و از هر جهت نسبت به جامعه دلسوزی داشته است.
در حدیث «الجار ثم الدار» که حضرت زهرا(س) تا آخرین لحظات روی پا ایستاد و همسایهها را در نظر داشت، مراد همان همسایههای عصر ایشان نیستند بلکه حتی عصاه و گنهکاران امت پیامبر(ص) مدنظر هستند. جامعه اسلامی ما از این زن، بانو و سیده زنان عالم، بالاتر سراغ ندارد و همان طور که فرمودهاند او را باید به عنوان اسوه و الگوی جامعه قرار داد. شعارها در باب زن مورد توجه باشد که زن اصیل، زنی که در دامن وحی و رسالت رشد کرده است، و زنی که مورد عنایت و توجه خالق و رب هستی است، میتواند برای جامعه بشری فخر بیاورد، شرافت ایجاد کند و میتواند مسیر زندگی و حریت و آزادی جامعه را مهیا گرداند.
منبع :جماران