اخبار اجتماعی / دکتر احمد یحیایی ایلهای : روابطعمومی را کارکرد اخلاقی سازمان و در برخی از منابع مسئولیت اجتماعی سازمان نامیده اند اما آنچه مردم در مواجهه با سازمانها با آن روبرو می شوند فقدان حضور روابطعمومی برای گره گشایی مشکلات شان در فعالیتهای روزمره سازمان با مردم است.
در واقع یا اساسا روابطعمومی ایران به عنوان پل ارتباطی مردم و سازمانها در این رابطه وجود ندارد، یا مشغول تبلیغات پرهزینه و کم اثر برون سازمانی است یا روابطعمومی ها مشغول بوغ و کرنا کردن و شو کردن مسئولان در رسانه هاست. که این رویکردها منجر شده است رابطه مردم و روابطعمومی ها به رشته ای باریک و پوسیده تبدیل شود.
روابطعمومی های ایران با مردم فرسنگها فاصله گرفته اند و با این فاصله گرفتن درک درستی از مردم ندارند و سازمانها هم بالطبع آن گرفتار گمراهی در برداشت منصفانه و واقعی مشکلات مردم می شوند.
اکنون زمانی است که می توان ادعا کرد یک روابطعمومی غیراخلاقی (همچون رویکرد ادوارد برنیز Edward Bernays) در حال شکل گیری است. نوعی از روابطعمومی که مشغول شستشوی مغزی و دستکاری افکارعمومی است، به راحتی مردم را نادیده می گیرد، اطلاعات کافی و شفاف (به هر دلیلی) برای تصمیم گیری در اختیار مردم قرار نمی دهد و گاهی اوقات اطلاعات نادرست به جامعه منتقل می کند.
روابطعمومی غیراخلاقی را می توان روابطعمومی زرد نیز نامید (اصطلاحی که برای روزنامه نگاری نیز به کار گرفته شده است). روابطعمومی زرد Yellow PR نوعی از روابطعمومی است که اصول حرفهای و اخلاقی روابطعمومی را نادیده انگاشته و پنهانکاری، فریبکاری و از آن بدتر دروغگویی را سرلوحه فعالیتهای روزمره خود قرار می دهد.
مردم و مشتریان را متهم می کنند و از توهین کردن به مشتریان (نادیده گرفتن شعور مردم، حقوق مردم و…) ابایی نداشته و بسیاری از اطلاعات را دستکاری و تحریف شده به جامعه تحویل می دهند.
روند تولد چنین روابطعمومی، با جدا شدن روابطعمومی ها از مردم و تغییر مسیر روابطعمومی ها به حضور گسترده در رسانه ها و سپس توسعه بی حد و حصر تبلیغات آغاز شده است و با پنهانکاری، فریبکاری و دروغگویی ادامه یافته است.
روابطعمومی زرد نه تنها مردمی نیست بلکه ضربات مهلکی بر پیکر روابط سالم سازمانها وارد می کند. بطوری که مردم با سازمانها فاصله گرفته و اعتماد مردم به سازمانها از دست می رود و مشارکت مردمی به حداقل می رسد.
خوشبختانه امروزه مشاهده می شود که مردم از نظر سواد و آگاهی رشد روزافزونی داشته اند اما سازمانها به قدر کفایت بلوغ نداشته و از مردم عقب تر هستند. این پیام یعنی روابطعمومی ها به جای توجه به مردم مشغول کارهایی غیرمردمی بوده اند.
بهطور کلی امروزه شاهدیم که روابطعمومی ها هدف اصلی خود یعنی خدمت به مردم را گم گرده است و با انتخاب اهداف زود گذر ارزش و جایگاه روابطعمومی را در سازمانها تحقیر می کند و سازمان را به گمراهی هدایت می کند. مردم را فاقد ارزش کافی و در پایین ترین سطح اولویت کاری می داند و از تبلیغ و رسانه تنها برای اهداف یکسویه و عموما تجاری یا سیاسی استفاده می کند.
باید گفت روابطعمومی ایران مرده است، زیرا فلسفه اصلی اش که مردمداری است نادیده گرفته می شود. در حالی که منافع مردم، اولویت اول روابطعمومی سالم و البته زنده است.
منبع : شارا