پایگاه خبری و تحلیلی رشد : رئیس ایرانداک در مورد رصد میزان کاربردی بودن پایاننامههای ثبتشده در ایرانداک، توضیح داد: در زمان ثبت پایاننامهها در ایرانداک این سؤال از افراد پرسیده میشود که این پایاننامه یا رساله تا چه میزان سفارش یک مجموعه بوده و یا کاربردی بوده است؟ متاسفانه تاکنون این میزان کمتر از یک درصد بوده است. این نشان میدهد که مدعیالعموم و دانشگاه مساله را حل کرده، ولی صاحب مساله نسبت به آن واقف نیست و یا به دنبال حل صورت مساله بوده و یا مشکل خود را با یک کالای وارداتی حل کرده است.
به گزارش ایسنا، دکتر محمد حسنزاده در نشست علمی تخصصی با عنوان «نقش دانشگاهها در نظام حکمرانی و توسعه کشور؛ دوگانه مقالهمحوری یا مسالهمحوری» که امروز (سهشنبه ۳۰ آبانماه) در مرکز پژوهشهای توسعه و آیندهنگری برگزار شد؛ به مرور تاریخچهای از نظام انتشار پرداخت و گفت: نظام انتشار از دورانی آغاز شد که عالمان در زمان مطالعه، آزمایش، سفر و… برای اینکه دوستان عالم خود را در جریان کارهای علمی خود قرار دهند، به آنها نامه مینوشتند. این نامهها به مرور زمان به مجلات تبدیل شدند و در مرور زمان، انتشار این نامهها شکل اقتصادی گرفتند و افرادی که آنها را منتشر میکردند، آنها را به فروش میرساندند. به این افرادی که نامهها را منتشر میکردند، «دروازهبانان دانش» میگفتند و بین دانشمند و مخاطبان آنها قرار میگرفتند.
وی ادامه داد: به مرور زمان عنوان شد که اگر دانشمندی یافتهها و حرفهای خود را منتشر نکند، دیگران در جریان قرار نمیگیرند و رفته رفته جریان «publish or perish» (منتشر کن یا نابود شو) شکل گرفت. به این معنا که اگر یک دانشمند ایدهها و یافتههای خود را منتشر نکند، انگار که وجود ندارد. اگر ابوعلی سینا رسالهها و کتابهای خود را منتشر نمیکرد، امروز هیچ نشانهای از او وجود نداشت.
رئیس پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک) ضمن انتقاد از رویکرد افراطی در این موضوع، گفت: همانطور که همیشه افراط نیز در کارها اتفاق میافتد، در ابتدا هر چیزی که دانشمندان منتشر میکردند، معنادار، ارزشمند و نشاندهنده تجربیات ارزشمند دانشمندان بود. ولی در ادامه با انتشارات با copy-pastها و کارهایی که به اسم مقاله منتشر میشدند، جایگزین شد. از طرف دیگر علمجویی رسیدن به علم اصیل، تحتالشعاع انتشار قرار گرفت و به جای اینکه بیشتر به اصل علم توجه شود، به انتشار علم توجه شد.
وی با بیان اینکه این دو موضوع، اصل انتشارات را زیر سوال نمیبرد، گفت: همچنان اصل «منتشر کن یا نابود شو» وجود دارد،ولی چیزی که فرد منتشر میکند، اهمیت بیشتری دارد.
عضو هیاتعلمی دانشگاه تربیت مدرس با تاکید بر اینکه تشخیص ارزش مقالههای منتشر شده، به عهده جامعه علمی است؛ اظهار کرد: نظام علمی باید خودش را پالایش کند تا هر چیزی به اسم مقاله و مدرک علمی منتشر نشود. به همین دلیل فرآیند peer review یا داوری همترازان ایجاد شده است.
باید دست کسی را که مقاله ارزشمند منتشر میکند، بوسید
وی با تاکید بر اهمیت انتشار مقالههای علمی، افزود: بنابراین مقاله به خودی خود، چیز بدی نیست و بسیار ارزشمند است. کسی که مقالهای را منتشر میکند، در مرحله اول زکات علم را پرداخت میکند و وظیفه حرفهای خود را انجام میدهد. همچنین زمینه را برای استفاده دیگران فراهم میکند. بنابراین ما باید دست این فرد را ببوسیم. ولی نظام علمی نیز باید حساسیت داشته باشد که هر چیزی به اسم مقاله علمی منتشر نشود و از انتشار شبهعلم، یافتههای جعلی و ناسالم و مقالههای جعلی جلوگیری کند. این کار در سطح بینالمللی شروع شده و همواره در حال پایش است.
حسنزاده با بیان اینکه مساله و مقاله؛ دوگانهای در برابر هم نیستند، اظهار کرد: علم باید مسالهمحور باشد. این یک موضوع بدیهی است و از روز اول که دانشمندان بر مبنای مساله، کار علمی را شروع کردند. پژوهش بدون مساله، تفنن است و دردی را دوا نمیکند.
مقالهها همواره دارای مساله هستند، ولی گاهی صاحب مساله مشخص نیست
وی با بیان اینکه برخی مسالهها دارای صاحب هستند و برخی دیگر صاحب آنها مشخص نیست، توضیح داد: بخشی از مسالهها مسائلی هستند که صاحب دارند؛ مثلاً خودروساز میگوید نیازمند این است که سوخت خودروهای تولیدی خود را کاهش دهد و مساله خود را عنوان میکند. یک پژوهشگر یا دانشگاه یا مرکز تحقیق و توسعه پا پیش میگذارد و مساله خودروساز را حل میکند. این شکل حل مساله در دنیا رایج است و شرکتی مانند تویوتا ۴ درصد از درآمد خود را برای تحقیق و توسعه صرف میکند تا در بازار نوآوری داشته باشد. در دنیا ۳ تریلیون دلار برای تحقیق و توسعه صرف میشود تا مسائل حل شوند.
رئیس ایرانداک درباره مسائلی که صاحب مشخص ندارند، گفت: برخی مسائل صاحب مشخص ندارند و صاحب آنها مدعیالعموم است. این موضوع مساله جامعه هست، ولی ممکن است ۱۰ سال آینده مطرح شود و جامعه با آن درگیر شود، دانشگاهها در مقام مدعیالعموم این مسائل را حل میکنند.
وی خاطر نشان کرد: سیاستگذار معمولاً حل مسائل بدون صاحب را نمیبیند و عنوان میکند که دانشگاه مسائلی را حل کرده که به درد جامعه نمیخورد. در صورتی که باید جامعه را توانمند کنیم تا از مسائلی که در دانشگاه حل شده، استفاده کند.
حسنزاده به ذکر مثالی در مورد دوران همهگیری کرونا پرداخت و گفت: در دوران شیوع ویروس کرونا، در دنیا این دانشگاهها بودند که با بررسی مقالات پیشین این ویروس را شناسایی کردند و بر روی آن مطالعه انجام دادند و مشکل را حل کردند. اگر مقالات قبلی وجود نداشتند، سالها طول میکشید تا این مشکل حل شود.
وی با بیان اینکه اگر دانشگاه مسالهای را حل میکند، یا امروز صاحب یا طالب دارد یا در آینده؛ گفت: به همین دلیل است که در دنیا در دانشگاهها پول میریزند.
حسنزاده تاکید کرد: دوگانه مقالهمحوری یا مسالهمحوری را باید به موضوع «مقالات مسالهمحور» یا «سیاستگذاری مبتنی بر دانش» تبدیل کنیم. آن زمان است که میبینیم مقالهها و پژوهشها ارزش پیدا میکنند.
کمتر از یک درصد از پایاننامههای ثبتشده کاربردی هستند
وی در مورد رصد میزان کاربردی بودن پایاننامههای ثبتشده در ایرانداک، توضیح داد: در ایرانداک گنجینهای از پایاننامهها و همه مدارک علمی در ایران وجود دارد. در زمان ثبت پایاننامهها این سؤال از افراد پرسیده میشود که این پایاننامه یا رساله تا چه میزان سفارش یک مجموعه بوده و یا کاربردی بوده است؟ متاسفانه تاکنون این میزان کمتر از یک درصد بوده است. این نشان میدهد که مدعیالعموم و دانشگاه مساله را حل کرده، ولی صاحب مساله نسبت به آن واقف نیست و یا به دنبال حل صورت مساله بوده و یا مشکل خود را با یک کالای وارداتی حل کرده است.
عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس با بیان اینکه دانش و عملکرد دانشمندان به عنوان عامل توسعه در نظر گرفته میشود، گفت: در کشور ما از برنامه چهارم توسعه تا کنون توجه جدی به دانش شده است و در برنامههای ما دانش جایگاه خوبی دارد. ولی برای اینکه دانش عامل توسعه شود، باید در چهار بخش «حکمرانی و سیاست»، «فراهم کردن زیرساختها و ارتباطات»، «نیروی انسانی و مهارت» و «تحول و همگامی» به دانش توجه شود.
ضرورت نگاه اکوسیستمی به نظام دانش
وی با تاکید بر اینکه باید نگاه اکوسیستمی به نظام دانش داشته باشیم، گفت: پژوهشگر یک عامل در این اکوسیستم است، مدیر، سیاستگذار، استاد راهنما، نظام انتشار مقاله هر یک عاملی در این اکوسیستم هستند و اگر هر یک از این اجزا وجود نداشته باشد، این اکوسیستم پابرجا نخواهد بود. اگر به نقش بازیگران در توسعه دانشبنیان توجه نکنیم یا آنها بازی خوبی نداشته باشند و یا به آنها بازی ندهیم، دچار آسیب خواهیم شد.
حسنزاده در مورد بازیگران اصلی توسعه دانشبنیان، توضیح داد: در این عرصه مراکز دانش مثل دانشگاهها، مراکز تحقیق و توسعه، مؤسسات آموزشی مهارتی که دانش را خلق میکنند، نقش جدی دارند. در سمت دیگر بازارهای دانش وجود دارد. باید بازار دانش را فعال کنیم. نمیتوان به افرادی که خودشان در حال خلق دانش هستند، بگوییم که برو دانش خود را به جامعه بده. دانشمند درگیر مسائل پژوهشی و علمی خود است.
وی به تجربه دانشگاههای دنیا در بهکارگیری «کارگزاران دانش» پرداخت و گفت: دانشمندان نمیتوانند دانش خود را به جامعه عرضه کنند. به همین دلیل گروهی به نام کارگزاران دانش ایجاد شده است. کارگزار دانش باید تجارت، علم، جامعهشناسی و … بلد باشد. کارگزاران دانش در دانشگاه حضور پیدا میکنند؛ میدانند دانشگاه چه چیزی خلق میکند، میداند بازار، جامعه و صنعت چه نیازی دارد و میتواند با هر دو طرف گفتگو کند. در یک دانشگاه خارجی این کارگزاران دانش توانستهاند ۹ میلیون دلار در یک سال برای دانشگاه درآمد ایجاد کنند و مشکلات جامعه را حل کنند. ما به این بخش توجه نداریم.
وی خاطر نشان کرد: همچنین باید نهادهای ویژه خدمت از جمله پارکهای علم و فناوری، شتابدهندهها و .. را فعال کنیم.
حسنزاده گفت: باید ارتباط بازیگران اصلی و بخشهای مختلف با یکدیگر تعریف شوند تا دانش خلق شده به حل مشکلات منجر شود. اگر این کار را نکنیم و تنها دانشگاه را متهم کنیم که نمیتواند، مشکلات حل نمیشود. دانشگاه وظیفه خود را انجام داده است، ولی ماژولهای بعدی به دانشگاه متصل نشده و همین باعث شده که حرکت علمی ابتر بماند.
تحول دانشبنیان چه زمانی اتفاق میافتد؟
وی با بیان اینکه برای تحول دانشبنیان نیاز به سطوح آمادگی وجود دارد، اظهار کرد: سطوح آمادگی از جمله زیرساختهای نیروی انسانی، دانشی، فنی، حقوقی، مقرراتی، ارتباطی، برنامهای و سیاستی باید وجود داشته باشد که باید به آن توجه داشت.
رئیس ایرانداک با بیان اینکه «تحول دانشبنیان زمانی اتفاق میافتد که سطح شیوع داشته باشد»، اظهار کرد: دانش باید بتواند در یک جامعه شیوع پیدا کند. وقتی شکاف وجود داشته باشد، دانش به ساختار سازمان، به سیاستگذاری حکمرانی، به تصمیمگیری سرایت نمیکند و نشانهای از دانش در تصمیمگیری دیده نمیشود. بنابراین حتماً باید دستور کار مشخص تعریف کنیم، در مورد آن گفتمان کنیم و تسهیلات واقعی ایجاد کنیم و با شبکهسازی و همکاری بتوانیم سطح شیوع تحول دانشبنیان را در کشور ارتقاء دهیم.
وی درباره اقدامات لازم برای تحول دانشبنیان، توضیح داد: در ابتدا باید بازیگران این عرصه را با هم آشنا کنیم. سپس بستههای موفقیت تعریف کنیم و بگوییم این بستهها تشکیلدهنده قطار تحول ما هستند. بنیانگذاری شراکت تعریف کنیم تا افراد بتوانند با هم شراکت کنند. ما هنوز مقرراتی نداریم که زمانی که اساتید با یک شرکت همکاری کردند، سهم هر یک چگونه خواهد بود و سهم دانشگاه چقدر خواهد بود؟ بنیانگذاری شراکت برای دانش، متفاوت از بنیانگذاری شراکت برای ایجاد یک کارخانه است.
وی خاطر نشان کرد: همچنین پشتیبانی خوشههای خلاقیت، توسعه سهم بازار و … نیز اقدامات دیگری هستند که باید برای تحول دانشبنیان انجام شود.
باید به دنبال تحول دانشبنیان نهادینه باشیم
حسنزاده درباره نوعشناسی تحول دانشبنیان که حکمرانی دانشبنیان در ذیل آن تعریف میشود، توضیح داد: ما یک سطح آمادگی و یک سطوح داریم. اگر سطح آمادگی و سطح شیوع پایین باشد، تحول تحمیلی اتفاق میافتد. مثلاً دستور داده میشود که تحول ایجاد شود، ولی تحول ایجاد نمیشود یا تحول تحمیلی ایجاد میشود. اگر سطح آمادگی و سطح شیوع متوسط باشد، تحول تسهیل شده است. این تحولی که اتفاق میافتد، آسان است؛ ولی مشخص نیست که به نتیجه برسد. اگر سطح شیوع و سطح آمادگی، هر دو بالا باشد؛ تحول نهادینه اتفاق میافتد و ما باید به دنبال این باشیم.
وی به تشریح ماتریس تحول دانشبنیان پرداخت و گفت: این ماتریس از سطح آمادگی و سطح اقدام تشکیل شده است. اگر سطح هر دو پایین باشد، فروپاشی اتفاق میافتد. اگر سطح آمادگی متوسط باشد، هدررفت نیرو و رکود را خواهیم داشت و ایستایی را به بار خواهد آورد. اگر یا سطح آمادگی بالا و یا سطح اقدام بالا باشد؛ ظرفیت اقدام و ریسک شکست را به دنبال خواهد داشت.
وی خاطر نشان کرد: پیشرفت زمانی اتفاق خواهد افتاد که سطح آمادگی و سطح اقدام، هر دو بالا باشد. سطح آمادگی و سطح اقدام را نهادهای برنامهریز و پشتیبان فراهم میکنند و در هماهنگی با نظام علم میتوانند آن را متعادل و متوازن کنند.
رئیس ایرانداک اظهار کرد: اگر میخواهیم کارآمد باشیم و حکمرانی مبتنی بر خرد دانش داشته باشیم؛ باید نظام علم، فناوری و نوآوری و در کنار آن نظام حکمرانی و نظارت و پایش را به سمت منطقه کارآمدی (یعنی سطح اقدام و سطح آمادگی متوسط و بالا) ببریم. در غیر این صورت ما درجا خواهیم زد.