معرفی کتاب / مهدی احمدی / کتاب «مواجهه بیکاری در ایران» با بررسی شیوه مواجهه با پدیده بیکاری در فاصله سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۶ خورشیدی، درصدد شناسایی یکی از عواملی است که بحران اقتصادی حاصل از شتاب گرفتن صنعتی شدن کشور و گسترش ناهنجاریهای اجتماعی را به یکدیگر پیوند میدهد.
کتاب «مواجهه با بیکاری در ایران(۵۶-۱۳۴۰) امتناع از پذیرش، اختلال در بازنمایی» نوشته «محمدجواد عبدالهی» در سال ۱۳۹۹ خورشیدی به وسیله انتشارات «شیرازه» در شش فصل و ۲۷۱ صفحه منتشر و روانه بازار نشر شده است. عبدالهی در «مقدمه» کتاب مینویسد که «مطابق با آمارهای اولین سرشماری عمومی کشور در سال ۱۲۲۵، ایران در وضعیت اشتغال کامل قرار داشت و از آنجا که اقتصاد ایران نیز در تمام دو دهه ۴۰ و ۵۰ خورشیدی از رشد اقتصادی بالایی برخوردار بود، در منابع رسمی که به سنجش میزان بیکاری میپرداختند، ادعا میشد که وضعیت اشتغال در ایران به اشتغال کامل نزدیک است. در تضاد با این نگاه رسمی، اگر پیش از اصلاحات ارضی، بیکاری به شکل فصلی و گذرا و بهویژه به هنگام تمام شدن برداشت محصول در فضای شهری پدیدار میشد، در سالهای پس از اصلاحات ارضی با وجود بازتوزیع زمین در میان روستاییان و سرمایهگذاریهای گسترده صنعتی در شهرها، گسترش محلات فقیرنشین و وسعت یافتن پدیده اسکان غیررسمی در شهرهای بزرگ به یکی از اصلیترین مشکلات فضای شهری در ایران بدل شد و بیکاران و فقرای شهری برای خود اجتماعاتی ماندگار در دل شهرهای بزرگ تشکیل دادند».
نویسنده در ادامه مقدمه کتاب به این مساله اشاره میکند که «باوجود فراگیر شدن بیکاری در دهههای ۴۰ و ۵۰ خورشیدی، به جای خود بیکاری، شیوه سکونت بیکاران در قالب اسکان غیررسمی به مشخصه اصلی آنها در این دو دهه تبدیل شد و دولت برای مواجهه با این مساله سیاستهای مختلفی از ساخت مسکن اجتماعی برای فقرا گرفته تا تلاش هر روزه برای تخریب آلونکهای آنها در پیش گرفت».(۱)
عبدالهی مدعای اصلی پژوهش خود را اینگونه مینگارد که «نوع شناخت و طرز تلقی رسمی دولت از بیکاری در این دو دهه موجب شد تا به جای بیکاری، شیوه سکونت بیکاران به مشخصه اصلی آنها در این دو دهه بدل شود» و این موضوع به تفصیل در متن کتاب از آن صحبت شده است.
بیکاری: شرایط امکان
عبدالهی بخش اول کتاب حاضر را با عنوان «بیکاری: شرایط امکان» نامگذاری کرده است. نویسنده در این بخش مباحثی همچون «وجه تاریخی کار، تاخیر در پذیرش بیکاری، تارخمندی بیکاری نزد مورخان اجتماعی و طرحی برای تاریخ بیکاری در ایران» را مورد نظر قرار میدهد و معتقد است که «اگر با نگاهی تاریخی به پدیده بیکاری نگریسته شود بیکاری در معنای جدید آن، پدیدهای ارادی نیست، بلکه مقولهای تحمیلی است که خارج از اراده و خواست فرد است و متاثر از ساخت اقتصادی و مناسبات تولیدی و دامنگیر گروهی از انسانهایی که از وسایل کسب و معاش خود جدا شده و با آنکه هم توان کار کردن دارند و هم خواهان کار هستند اما شرایط و امکانات جامعه چنین فرصتی را به آنها نمیدهد».(۲)
اگر با نگاهی تاریخی به پدیده بیکاری نگریسته شود بیکاری در معنای جدید آن، پدیدهای ارادی نیست، بلکه مقولهای تحمیلی است که خارج از اراده و خواست فرد است.
برآمدن بیکاری پنهان
«برآمدن بیکاری پنهان» عنوان فصل دوم کتاب حاضر است که به مباحثی همچون «امکانات تولید و جمعیت روستایی، بهرهبرداری از زمین پیش از اصلاحات ارضی و اصلاحات ارضی و تغییر نظام بهرهبرداری از زمین» اختصاص پیدا کرده است. نویسنده در این فصل مینویسد که «پیش از اصلاحات ارضی امکانات تولیدی، دیگر کفاف جمعیت روستایی را نمیداد و شدت یافتن بیکاری پنهان در روستاها خود نشان از همین موضوع داشت. اصلاحات ارضی با قرار دادن نسق زراعی به عنوان معیار تقسیم زمین در بهترین حالت میتوانست همان نظام ناعادلانه توزیع زمین را بازتولید کند».(۳)
از جا کنده شدن
عبدالهی فصل سوم از کتاب حاضر را با عنوان «از جا کنده شدن: مهاجرتهای داخلی پس از توزیع زمین» نامگذاری میکند و به مباحثی همچون «میزان و جهت مهاجرت، ویژگیهای مهاجرت در سال ۱۳۴۳ و ویژگیهای مهاجرت در سال ۱۳۵۲» اختصاص میدهد. نویسنده در این فصل در بررسی مهاجرتهای داخلی نشان میدهد که چگونه مازاد جمعیت روستایی که براساس منابع و مطالعات آن دوران بیشتر مردانی جوان و کمسواد و کممهارت بودند پس از اصلاحات ارضی به امید یافتن کار، راه مهاجرت به شهرها و به ویژه شهرهای بزرگ را در پیش گرفتند.
رویای صنعت: تحول بخشهای اقتصادی
«رویای صنعت: تحول بخشهای اقتصادی» عنوان دیگر این کتاب است که عبدالهی برای فصل چهارم کتاب برمیگزیند و در این فصل به توضیح در خصوص «بسط سرمایهداری دولتی، تحول در بخشهای اقتصادی: گسترش بخش صنعت و خدمات و ساختار اشتغال صنعتی» میپردازد. نویسنده در بحث از تحول بخشهای اقتصادی نشان میدهد که چگونه راهبرد برنامههای عمرانی برای جذب مهاجران در صنایع تازه تاسیس نمیتوانست چندان عملی باشد؛ مسالهای که بیشتر از سرمایهبر بودن این صنایع و بینیازی آنها از کارگران کممهارت ناشی میشد.
پدیدار شدن بیکاری
نویسنده فصل پنجم از کتاب را با عنوان «پدیدار شدن بیکاری» نامگذاری میکند و در این فصل مباحثی همچون «گسترش کارمزدی، پدیدار شدن بیکاری در شهرهای و تاخیر در پذیرش آن، پذیرش بیکاری، بازنمایی رسمی بیکاری و پدید آمدن بیکاری غیررسمی و بیکاری در آیینه فقر» را مورد نظر قرار میدهد. عبدالهی در این فصل مینویسد که «با عزم دولت برای انجام اصلاحات ارضی، منحل کردن و انکار بیکاری موضوعیت خود را از دست داد و بیکاری پنهان و آشکار به تدریج به رسمیت شناخته شد».(۱۵۸)
با عزم دولت برای انجام اصلاحات ارضی، منحل کردن و انکار بیکاری موضوعیت خود را از دست داد و بیکاری پنهان و آشکار به تدریج به رسمیت شناخته شد.
اجتماعات بیکاران در شهرهای بزرگ
«اجتماعات بیکاران در شهرهای بزرگ» عنوان فصل ششم از کتاب حاضر است که عبدالهی در این فصل به مباحثی همچون «شکلگیری تمایز در فضای سکونت، محدوده و خارج از محدوده، کوی نهم آبان و شورش علیه محدوده» میپردازد. وی در این فصل معتقد است که «با آنکه تلاش بیکاران و فقرای شهری برای اسکان یافتن بیشتر به شکل فردی یا در قالب گروههای کوچک انجام میگرفت، آن هنگام که تلاشهای آنها برای زندگی در شهرها از سوی دولت به چالش کشیده شد از تودهای منفعل به جمعیتی فعال تبدید شدند که به دنبال دفاع از شیوه حیات و امرار معاش خود برآمدند».(۲۵۰)
جمعبندی
نویسنده در «جمعبندی» از کتاب خود مینویسد که «تمام تلاش متن حاضر آن بود که نشان دهد چگونه بیکاری مفهومی بیزمان نیست و نباید به آن تنها به عنوان ابزاری اقتصادی برای سنجش سیاستهای اقتصادی دولت در حوزههای کلان نگریست. پذیرش این سخن به این معناست که بیکاری تاریخ و الگوی تحول خاص خود را دارد و برای سنجش این مفهوم باید آن را در نسبت با جامعه قرار داد زیرا با رنج و حیات جمعی بسیاری از مردم در ارتباط است».(۲۵۶)
پینوشت
عبدالهی، محمدجواد(۱۳۹۹) مواجهه با بیکاری در ایران(۵۶-۱۳۴۰) امتناع از پذیرش، اختلال در بازنمایی، تهران: انتشارات شیرازه، ص ۱۹.
همان، ص ۳۹.
همان، ص ۸۴.
همان، ص ۱۵۸.
همان، ص ۲۵۰.
همان، ص ۲۵۶.