روزنامه جمهوری اسلامی / در روزهای اخیر، اخبار متعددی درباره تلاش گروه تروریستی طالبان برای برقراری رابطه با رژیم صهیونیستی منتشر شده و بخش دیگری از چهره وابسته و خشن این گروه برملا شده است.
اطلاعات موثق دیگری نیز وجود دارند که نشان میدهند طالبان، از مرحله مخفی نگهداشتن روابط خود با آمریکا عبور کرده و اکنون مصلحت را در آشکار ساختن این روابط میدانند. همکاری با سازمان «سیا» برای به قتل رساندن ایمن الظواهری رهبر القاعده در کابل و در منزل یکی از سران حکومت خودخوانده طالبان و آنچه سخنگوی این گروه درباره همکاری با دولت آمریکا در روزهای اخیر به زبان آورده، نشان دهنده ورود حکومت خودخوانده طالبان به مرحله جدیدی از اجرائی ساختن پیمان محرمانه این گروه با آمریکاست که در دوران ریاست جمهوری ترامپ در دوحه قطر امضا شد و بخشهای مهمی از آن هنوز اعلام نشده است.
مرحله اول اجرائی شدن پیمان قطر این بود که قرار بود ارتش آمریکا بعد از آنکه افغانستان را بطور کامل در اختیار گروه تروریستی طالبان قرار داد، این کشور را ترک کند ولی در ظاهر اینگونه وانمود شود که آمریکا از طالبان شکست خورده و ارتش این کشور از افغانستان فرار کرده است. گروه طالبان نیز قرار بود با یک ادعاهای فریبنده اعلام کند که ارتش آمریکا را فراری داده و درصدد تشکیل حکومتی صلح طلب در افغانستان است، خشونت را کنار گذاشته و درصدد است براساس معیارهای بینالمللی عمل کند و با همسایگان نیز روابط حسنه داشته باشد.
با گذشت یکسال و دو ماه از سلطه طالبان بر افغانستان، عملکرد این گروه کاملاً نشان داد که تمام ادعایش دروغ بوده و هیچیک از ویژگیهای این گروه خشن، تروریست، متحجر و انحصارطلب تغییر نکرده است. علاوه بر اینها، طالبان همواره از پاسخ دادن به این سوال که چرا تاکنون حتی یک گلوله به سوی اسرائیل و عوامل رژیم صهیونیستی شلیک نکردهاید طفره رفته و حاضر نبودند در این زمینه سخنی بگویند. در تمام این مدت برای صاحبنظران روشن بود که تمام گروههای تروریستی تکفیری ازجمله داعش و طالبان، روابط پنهانی مستحکمی با رژیم صهیونیستی دارند و اصولاً یکی از ویژگیهای این گروههای آمریکا ساخته همکاری با این رژیم غاصب و اشغالگر و نامشروع است.
همگان به یاد دارند که مجروحین داعش و سایر گروههای تروریستی تکفیری در جنگهای سوریه و عراق و لبنان به سرزمینهای اشغالی منتقل و در بیمارستانهای رژیم صهیونیستی مداوا میشدند. اکنون که سخن از روابط طالبان با رژیم صهیونیستی به میان آمده، در واقع بخشی از وابستگی این گروه تروریستی به صهیونیسم بینالملل و سازمانهای جاسوسی موساد و سیا برملا شده است. این وابستگی به معنای باز شدن پای عناصر رژیم صهیونیستی به مرزهای شرقی ایران است که یک زنگ خطر است.
برخورد خشن طالبان با پیروان اقوام و مذاهب در افغانستان به ویژه نسلکشی هزارهها و شیعیان که انفجارهای غرب کابل در مدرسه سیدالشهدا و موسسه کاج بخشی از آنست، حذف حقوق پیروان مذاهب غیرحنفی از دستورالعملهای حکومتی و انحصاری کردن حکومت در قوم پشتون از دیگر مظاهر دروغگوئی و ادعاهای کذب طالبان در یکسال گذشته هستند. پایمال کردن حقابه ایران از هیرمند و ستیز با زبان فارسی نیز بخشی از پاسخی است که طالبان به ایران و کسانی در ایران دادهاند که تلاش کردند این گروه خشن، وابسته به آمریکا و صهیونیسم و متحجر را تطهیر کنند. گزارش دیروز نماینده سازمان ملل که گفت: «وضعیت انسانی در افغانستان وخیم است» نشان میدهد حکومت خودخوانده طالبان چه بلائی بر سر مردم افغانستان آورده است.
اکنون که پرده تزویر از چهره طالبان کنار زده شده و هیچ تردیدی در وابستگی آنها به آمریکا و رژیم صهیونیستی باقی نمانده، زمان آن فرا رسیده که تطهیرکنندگان این گروه تروریست به اشتباه خود اعتراف کنند و درصدد جبران آن برآیند. خطر حضور صهیونیستها در مرزهای شرقیمان را نباید کماهمیت بدانیم. این حضور به معنای افزوده شدن یکی دیگر از حلقههای محاصره کشورمان توسط صهیونیستهاست و ما نمیتوانیم نسبت به تکمیل این محاصره بیتفاوت باشیم.