قاسم ابن الحسن از نوادگان امام علی علیه السلام و فرزند امام مجتبی علیه السلام است که در واقعۀ کربلا حضور داشت. حضرت قاسم علیه السلام در پاسخ عموی بزرگوار خود امام حسین علیه السلام که نظر او را در مورد مرگ پرسید با شجاعت کامل و اعتقاد و باور حقیقی، مرگ را شیرین تر از عسل دانست و در روز عاشورا شربت شیرین شهادت را چشید و به فوز عظیم شهادت نائل آمد.
در بِین روضه ایم
در بِین روضه ایم و به ما شد عنایتی
جز گریه بر حسین نداریم عادتی
ما وارثان گریه آدم شدیم پس
داریم تا ابد به خلائق شرافتی
این افتخار ماست که در زیر آسمان
فرموده فاطمه که به روضه تو دعوتی
در نامه عمل چه هراسی است روز حشر
که غیر آه و گریه نباشد عبادتی
این اشک ها دوای تمامیِ زخم هاست
اشکی ببار تا که نماند جراحتی
جز مهر و لطف چیز دگر ما ندیده ایم
در این بساط شامل خیر و محبّتی
این خانه، خانه ای ست که جُونِ سیاه رو
گردد سفید رو و شود دُرِّ قیمتی
آقای خانه بر سر هر چه شهید رفت
بهتر از این کجاست چنین اُوج عزّتی
این خانه ایست مرگ عسل می شود در آن
بر کام هر که کرد ز جانان حمایتی
قاسم اگر به معرکه آمد اراده بود
تا که حسن به جلوه نماید قیامتی
قاسم به معرکه رُخِ بابا سفید کرد
اَزرق دو نیمه شد چه خروشی چه هیبتی
پایش نمی رسید اگر بر رکاب اسب
شد قد کشیده مثل عمو بعدِ ساعتی
با نعل ها زبس به رُخش بوسه ها نشست
دیگر چه چهره ای چه جمالی چه صورتی
بالا سرش صدای شکستن زیاد بود
شد کربلا مدینه که دارد حکایتی
مجتبی صمدی شهاب