نقش تربیتى و سیاسى امام عسکری علیه السلام

حضرت امام حسن عسکری (ع)

ویژه شهادت حضرت امام حسن عسکری / از روزگاران بسیار دور تا به امروز، همواره زندگانى و رفتار مردان بزرگ که ابعاد انسانی برجسته ای داشته‌اند، مورد توجه بوده است. در این میان، پیامبران الهى و پیشوایان مکتب علوى، یگانه افرادى هستند کهجامعتمام صفات برجستههستند و از سوى پروردگار به عنوان الگوهایى شایسته براى همگان معرفى شده‏اند.

این نوشتار، نگاهى است گذرا به گوشه‏هایى از تلاش فرهنگى «امام حسن عسکرى علیه‏السلام »، همراه با بررسى کوتاهى از اوضاع سیاسى و اجتماعى آن دوران.

پیکار امام حسن عسکرى علیه‏السلام، از پسوند «عسکر» در نام مبارکشان پیداست. عسکر، در زبان فارسى به معناى لشکر و پادگان به کار برده مى‏شود. آن حضرت به خاطر ترسى که در دل حاکمان بنى‏عباس ایجاد شده بود، تمام مدت امامت خود را بالاجبار در محله نظامیان، سکونت داشت. «متوکل»، خلیفه عباسى به خاطر ترس شدیدى که از امام هادى علیه‏السلام و فرزند بزرگوارش امام حسن علیه‏السلام داشت، آن دو وجود پر برکت را از مدینه به سامرا تبعید نمود و تا پایان عمر در حلقه مراقبت لشکریانش نگه داشت.

حضرت امام حسن عسکری (ع)
حضرت امام حسن عسکری (ع)

تولد و شهادت

امام حسن عسکرى علیه‏السلام یازدهمین پیشواىشیعیانجهان، به سال ۲۳۲ ق. در شهر «مدینه» دیده به جهان گشود. پدر بزرگوارش «امام هادى علیه‏السلام » است.

مادر گرامى آن حضرت، «سوسن»(۱) یا «حُدَیْثه»(۲) بانویى نیکوکار، پارسا و دانشمند بود که پس از شهادت امام هادى و امام عسکرى علیهما‏السلام چندى مسئولیت امور شیعیان را به عهده داشت و پناهگاه شیعیان شمرده مى‏شد.

از آنجا که امام علیه‏السلام همچون پدرش به دستور خلفاى عباسى در محله «عسکر» (منطقه نظامى) سامرا ساکن بود، به «عسکرى» معروف گردید.(۳) کنیه‏اش «ابومحمّد» و القاب معروفش «نقى» و «زکى»است.آن حضرتشش سال امامت نمود و در ۲۸ سالگى به دست «معتمد» عباسى به شهادت رسید.(۴)

جهاد فرهنگى و سیاسى

امام حسن عسکرى علیه‏السلام در هدایت مردم و دفاع از اسلام، لحظه‏اى قرار نداشت. سراسر عمر کوتاه خود را به جهاد و مبارزه در راه خدا اختصاص داد. اگرچه امام عسکرى علیه‏السلام در اوج جوانى به شهادت رسید، لیکن تلاش و مبارزات فراوان آن حضرت در دو جبهه «فرهنگى» و «سیاسى»، ثمرات گوناگونى به همراه داشت.

در بعد فرهنگى، باعث نجات اسلام از کجروى‏هاى فکرى و بروز عقاید خرافى شد و در بُعد سیاسى نیز چهره شوم حکومت‏هاى عباسى را ـ که به نام امیرالمؤمنین و خلیفه مسلمین، ریاست مى‏نمودند ـ آشکار ساخت.

حضرت امام حسن عسکری (ع)
حضرت امام حسن عسکری (ع)

پیکار سیاسى

پیکار امام حسن عسکرى علیه‏السلام، از پسوند «عسکر» در نام مبارکشان پیداست. عسکر، در زبان فارسى به معناى لشکر و پادگان به کار برده مى‏شود. آن حضرت به خاطر ترسى که در دل حاکمان بنى‏عباس ایجاد شده بود، تمام مدت امامت خود را بالاجبار در محله نظامیان، سکونت داشت. «متوکل» خلیفه عباسى به خاطر ترس شدیدى که از امام هادى علیه‏السلام و فرزند بزرگوارش امام حسن علیه‏السلام داشت، آن دو وجود پر برکت را از مدینه به سامرا تبعید نمود و تا پایان عمر در حلقه و مراقبت لشکریانش نگه داشت.(۵) بدین ترتیب، امام حسن عسکرى علیه‏السلام تمام دوران امامت خود را در تبعید، محاصره مأموران عباسى یا در زندان سپرى نمود. با این همه، در مدار مخالفت حکومت بنى‏عباس گام برمى‏داشت. نه چون عالمان دربارى براى ماندگارى حکومت، دعا مى‏کرد و نه در اعیاد سلطنتى مانند دیگر شخصیت‏هاى مذهبى، به دست بوسى خلیفه مى‏شتافت. حتى وقتى که خلیفه به مسافرت مى‏رفت، در هنگام بازگشت که همه چهره‏هاى علمى، فرهنگى، نظامى و سیاسى به پیشوازش مى‏رفتند و همه قبایل به ترتیب منزلت خانوادگى بر سر راهش، همراه با پرچم‏هاى ویژه مى‏ایستادند، امام عسکرى علیه‏السلام حضور نمى‏یافت و بدین گونه، مشروعیت حکومت ظالم عباسى را زیر سؤال مى‏برد.

حضرت امام حسن عسکری (ع)
حضرت امام حسن عسکری (ع)

مبارزه دلیرانه و تلاش خستگى‏ناپذیر حضرت عسکرى علیه‏السلام باعث شد تا نیمى از شش سال امامتش، در زندان سپرى گردد و در زندان مخوف عباسى زیر شدیدترین شکنجه قرار گیرد.

ترس حکومت از امام تا بدانجا بود که جاسوسان مرتب نزد امام عسکرى علیه‏السلام آمد و شد داشتند و تمام رفتار و گفتار آن حضرت را مو به مو گزارش مى‏کردند. هیچ کس اجازه ورود نزد آن حضرترانداشت. برخى مأموران براى چاپلوسى، امام را نزد پادشاه عباسى خطرناک و در پى دست یازیدن به حکومت، معرفى مى‏کردند و از فعالیت‏هاى سیاسى و ارتباط ایشان با برخى شیعیان و مخالفان حکومت خبر مى‏دادند.

مبارزه دلیرانه و تلاش خستگى‏ناپذیر حضرت عسکرى علیه‏السلام باعث شد تا نیمى از شش سال امامتش، در زندان سپرى گردد و در زندان مخوف عباسى زیر شدیدترین شکنجه‌ها قرار گیرد.

یکى از روش‏هاى شکنجه، تنورى بود از چوب و پر از میخ؛ بدین گونه که میخ‏ها را از بیرون کشیده بودند، چنانکه نوک تیز آن به مقدار دو یا سه سانتى‏متر از جداره داخل تنور پیدا بود. امام عسکرى علیه‏السلام و برخى شیعیان آن حضرت را درونتنور قرار مى‏دادند و درپوشى بر آن مى‏نهادند و آن را به سرعت روى زمین مى‏غلطانیدند. میخ‏ها در بدن فرو مى‏رفت و دردى جانکاه داشت.(۶)

حضرت امام حسن عسکری (ع)
حضرت امام حسن عسکری (ع)

عوامل دشمنى با امام عسکرى علیه‏السلام

دشمنى بنى‏عباس با امام علیه‏السلام در سه محور کلى قابل بررسى است:

  1. عزّت نفس، آزاد اندیشى، مسئولیت‏پذیرى و مبارزه خستگى‏ناپذیر امام حسن عسکرى علیه‏السلام بر ضد خلفاى ستمگر.
  2. دشمنى دیرینه بنى‏عباس با علویان.

عباسیان کسانى بودند که با شعار «الرّضاء من آل محمّد صلى‏ الله ‏علیه ‏و ‏آله‏» حمایت مردم را به خود جلب کرده و بر اریکه قدرت تکیه زدند. بزرگ‏ترین دست‏آویز آنان نیز در مدت شصت سال تلاش و تبلیغ، بهره‏گیرى از خون پاک سرور شهیدان، حضرت امام حسین علیه‏السلام بود. آنان به خوبى مى‏دانستند که وارثان حقیقى خلافت رسول خدا صلى ‏الله ‏علیه‏ و ‏آله‏ و سلم «امامان شیعه»هستند. از این رو، علویان را همواره یگانه رقیب خویش در حکومت مى‏شمردند و تمام سعى خود را در نابودى آنها به کار مى‏گرفتند. زندان‏هاى خود را از مردان و زنان علوى پرکرده بودند و حتى بزم عیاشى خود را در کاخ‌هایى مى‏چیدند که دیوارهاى آن، مدفن جوانان علوى بود و در زیر سنگفرش‌هاى ایوان و تالارهاى آن، صدها علوى زنده به گور شده بودند.

خلفا و کارگزاران بنى‏عباس تمام دارایى علویان را گرفته بودند، چنانکه از فقر و نادارى، چهره‏اى رنجور و قامتى ضعیف داشتند. با این همه، آتش دشمنى عباسیان جز با نابودى کامل و حتى زدودن نام و یاد علویان از دل‌ها، خاموش نمى‏شد.

  1. ویژگى‏هاى شخصى امام حسن عسکرى علیه‏السلام .

ویژگى‏هاى برجسته آن حضرت فراوان است، اما دو چیز بیشتر از همه موجب دشمنى بنى‏عباس مى‏شد:

حضرت امام حسن عسکری (ع)
حضرت امام حسن عسکری (ع)

الف) شخصیّت آن حضرت

امام حسن عسکرى علیه‏السلام در میان مسلمانان آگاه و دیندار، مقامى بلند و منزلتى نیکو داشت. آوازه دانش و فضل وى در سراسر بلاد پهناور اسلام پیچیده بود. مقام معنوى امام در گستره جهان اسلام، براى خلفاى عباسى بسیار گران مى‏آمد؛ به ویژه این که مى‏دیدند بسیارى از درباریان، فرماندهان و بزرگان مسلمان از حجاز، عراق و ایران و حتى برخى شخصیت‏هاى عباسى شیفته آن بزرگوار شده و از ایشان به چشمه‏سار علم، زهد، پارسایى، سخاوت، فتوت، سیادت و عظمت یاد مى‏نمایند، در آتش رشک و حسد مى‏سوختند.

ب) وجود مبارک امام زمان علیه‏السلام

در میان مردم، اخبارى که از وجود مبارک امام زمان علیه‏السلام خبر مى‏داد، به تواتر مى‏رسید. و از این که همگان شنیده بودند که به وسیله ایشان جهان پر از عدل و داد مى‏گردد، موجى از شادى و افقى از امیدوارى در میان آگاهان و ستمدیدگان مى‏گشود.

این اخبار، ذهن حاکمان بنى‏عباس را نیز به خود مشغول مى‏نمود. چنان که جاسوسان فراوانى در اطراف خانه امام گماشته بودند تا بلکه خبر میلاد «مهدى موعود» را به گوش آنان برسانند. با این همه، امام عسکرى علیه‏السلام هم ارتباط خود با شیعیان را حفظ مى‏نمود و هم در پنهان ساختن وجود مبارک امام زمان علیه‏السلام موفق بود.(۷)

پی نوشت‌ها:

  1. اصول کافى، ج ۱، ص ۵۰۳/ کشف الغمّه فى‏معرفه الائمه، ج ۳، ص ۲۸۴.
  2. ارشاد، شیخ مفید، ص ۶۵۴، البته نام‌هاى دیگرى نیز براى مادر آن حضرت نوشته‏اند. (اعلام الورى، علامه طبرسى، ص ۳۶۶.)
  3. معانى الاخبار، شیخ صدوق، ص ۶۵.
  4. دلائل الامامه، محمد بن جریر طبرى، ص ۲۲۳.
  5. مناقب آل ابیطالب، ابن شهرآشوب، ج ۴، ص ۴۲۹/ اعلام الورى، ص ۳۵۱.
  6. المحاسن و المساوى، ص ۵۳۱/ تاریخ الفخرى، ابن طقطقا، ص ۲۱۴.
  7. مناقب آل ابیطالب، ج ۴، ص ۱۹۴.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *