مقالات سیاسی / به تجربه بسیار گران و تلخ، نقش تخریبی و فتنهانگیزی آمریکا در میان ملتهای مسلمانان به اثبات رسیده است. آنها گاهی افراطگرایی را برای منافع خویش در این کشورها ایجاد کردهاند و گاهی مبارزه علیه افراط گرایی را نیز برای منافع خود تبلیغ کردهاند.
چنین بازیهائی سبب گردیدهاند ملتهای مسلمان و حتی روشنفکران آنها در تعریف و نقش آمریکا متحیر و سرگردان بمانند. به عنوان مثال آمریکا، سازمان جهانی القاعده، تحریک طالبان را در افغانستان و داعش را در کشورهای عربی، و دهها سازمان افراطی دیگر را در جهان به وجود آورد و گاهی هم آنها را زیر ضربات سنگین خویش قرار داد.
آمریکا با این نقش و نقشه، اختلافات عمیقی را میان کشورهای اسلامی و کشورهای عرب ایجاد نمود. به اثر جنگهای خانمانسوز، اقتصاد و پیش رفتهای علمی و رفاه و آسایش را از آنها سلب ساخت و همگی را گرفتار جنگ و خرید اسلحه نمود.
یکی از نقشههای مخرب آمریکا در افغانستان، ایجاد حرکت طالبان است که توسط سازمان اطلاعات پاکستان ایجاد گردید؛ چرا آمریکا توسط پاکستان چنین حرکتی را در افغانستان به وجود آورد؟
این حرکت در اثر اشتباه خود آمریکا ایجاد شد، هنگامی که ملت افغانستان اتحاد جماهیر شوروی را با کمک خود آمریکا شکست دادند و تصمیم تاسیس حکومتهای انقلابی اسلامی در منطقه بویژه در کنار پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی، به عمل و قوت منطقه تبدیل گردید و حرکتهای انقلابی در ذهنیت جوانان مسلمان توسعه یافت، آمریکا از عملکرد خویش سخت منصرف گردید.
چیزی که از همه بیشتر ذهنیت سازمان اطلاعات آمریکا را سخت مشغول نموده بود، انقلاب اسلامی ایران و پیوندهای دینی، مذهبی و زبانی مردم افغانستان و برخی کشورهای منطقه با ایران بود که آمریکا را متوجه خطر و نیز دشمنی با فارسی زبانان افغانستان قرار داد.
در قدم اول حضور قدرتمند انقلابی و فرهنگی و حتی اقتصادی فارسی زبانان افغانستان، اعم از مردم تاجیک، ازبک و هزاره و شیعیان و سنیان این کشور، که با فکر و فرهنگ و وارد کردن فرآوردهای اقتصادی ایران سخت علاقهمند و وابسته بودند، به نحوی که خانهای نبود و نیست که قفسه کتابخانه آن مملو از کتابهای چاپ و نشر ایران، و مواد خوراکی و پوشاکی ایرانی نباشد.
این وضعیت برای آمریکا زنگ خطر را به صدا درآورد. سازمان اطلاعات آمریکا در کنار دشمنی با ایران، سران قدرتمند فارسی زبانان همانند احمد شاه مسعود، استاد ربانی، و مزاری و دهها و صدها چهره فرهنگی را توسط عوامل خویش ترور نمود و آنها را در افغانستان از بین برد.
عوامل آمریکا استاد ربانی را هنگامی ترور نمودند که به تازگی او از استقبال گرم و بغلکشی و روبوسی آیتالله خامنهای از کنفرانس وحدت اسلامی به خانه خود برمیگشت.
آمریکا در آوردن حرکت طالبان در افغانستان توسط پاکستان و زلمی خلیلزاد و کرزای و اشرف غنی فراری و برخی کشورهای عربی همانند امارات متحده عربی و قطر، به نیت و آرمانهای تخریبی خویش دست یافت و عوامل عمده و مهمی که موجب ترس آمریکا و عوامل آن بودند را در افغانستان قربانی آمدن طالبان نمود.
این عوامل قدرتمند و سر نوشت ساز همانند زبان فارسی، و فارسی زبانان و اقوام مقتدر تاجیک و ازبک و هزاره و جریانهای روشنفکری و فرهنگی که در بین این عوامل وجود داشت، و در طول تاریخ آنها از حرکتهای فکری و فرهنگی ایران الهام میگرفتند میباشند.
بدون شک هرگاه جریان طالبان در حکومت خویش، مشروعیت بینالمللی پیدا نماید، قلم رو فارسی زبانان را آرام نخواهد گذاشت چنانکه گاهی از زبان سران آنها شنیده میشود و بلاد «رافضه» و «مرتدین» را در سخنان خویش تکرار میکنند و خلافت جهانی خویش را تبلیغ میکنند.
*محمد عثمانی