نعمت جوانی

مقالات اجتماعی : غلام حیدر حسینی / امام صادق علیه‌السلام فرمودند: دوست ندارم جوانان شما را بیرون از دو حالت ببینم؛ یا دانشمند باشند یا دانشجو که اگر چنین نباشد تندروی می‌کنند و چون تندروی کنند ضایع و تباه شوند و چون تباه شوند گناهکار می‌گردند و اگر گناه کنند در آتش خواهند بود. قسم به آن کس که محمد (صلی‌الله علیه وآله) را به حق مبعوث فرمود. (بحارالانوار، ج۱، ص۱۷۰)
در نوشتار گذشته پیرامون شکر در برابر نعمت‌های پروردگار مطالبی ذکر گردید و اشاره شد که براساس آیات و روایات نعمت‌های الهی بسیار فراوان هستند و انسان از عهده حساب و شمارش و شکر آنها برنمی‌آید. در این قسمت فهرست‌وار به بعضی از آنها فقط اشاره می‌کنم؛ مانند نعمت وجود که ما نبودیم و خداوند ما را از عدم بوجود آورد.
نعمت عقل، نعمت عمر، نعمت سلامتی، نعمت مال و ثروت، نعمت همسر و فرزند، نعمت جاه و مقام و مسئولیت و نعمت فراغت و بسیاری از نعمت‌های خداوند که از حساب بیرون است.
یکی از نعمت‌هائی که بسیار با ارزش و از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، نعمت جوانی است که جوانان عزیز جداً باید قدرش را بدانند و این دوران از زندگی را به بطالت سپری نکنند. قبلا ذکر گردید که شکر هر نعمت این است که در همان راهی از آن استفاده کند که خداوند مقرر فرموده است. حضرت علی(ع) فرمود: قلب جوان مانند زمین خالی است که هر بذری را می‌پذیرد. بنابراین پدران و مادران و مربیان و خانه و مدرسه بیش از آنکه دشمن، قلب جوانان را از غذاهای تباه‌کننده‌اش پر کند باید جوانان را دریابند و در تعلیم و تربیت آنها تمام تلاش و کوشش‌شان را بکار گیرند. البته خود جوانان نیز باید بیدار باشند و بخواهند.
رسول خدا(ص) فرمود: بهترین جوانان شما کسی است که خود را در شیوه عقلانی شبیه سالمندان سازد و بدترین سالمندان شما آن کس است که خود را همانند جوانان کند. جوانان اگر بخواهند بهترین باشند باید شیوه بزرگمنشانه و رفتار سالمندان را در خود ایجاد کنند و هم‌زمان باید قدر جوانی را بدانند و از این دوران زندگیشان در راه رسیدن به کمال حداکثر استفاده را بنمایند.
حضرت علی(ع) فرمودند: فضیلت دو چیز شناخته نیست، مگر وقتی که از دست برود، جوانی و عافیت.
جوانی چنین گفت روزی به پیری
که چون است با پیریت زندگانی
بگفتا در این نامه حرفی است مبهم
که معنیش جز وقت پیری ندانی
جوانی نکو دار کاین مرغ زیبا
نماند در این خانه استخوانی
هر آن سرگرانی که من کردم اول
تو گر می‌توانی مکن سرگرانی
رسول خدا(ص) فرمود: همانا خداوند جوانی را که دوران جوانی خود را در اطاعت خدا به پایان ببرد دوست می‌دارد. لذا جوانان می‌بایست از همان آغاز جوانی مطیع پروردگار باشند و فرامین خدا را مو به مو عمل کنند. برای تحقق این معنا موانع زیادی جلوی راه آنها است که باید آنها را بردارند.
در جوانی جان فدای یار کردن همت است
خانه دل خالی از اغیار کردن همت است
باید جوانان در راه تحصیل علم و دانش و تهذیب و تزکیه بکوشند. در روایتی از امام کاظم(ع) آمده است که فرمود: اگر جوانی از جوانان شیعه را ببینم که علم دین فرا نمی‌گیرد، با شمشیر او را می‌زنم. از امامان دیگر نیز این تعبیر به «تازیانه» می‌زنم یا اینکه «او را ادب می‌کنم»، نقل شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *