موعود در کلام و بیان امام رضا (ع)

موعود در کلام و بیان معصوم دهم علیهما السلام: دوران غیبت و ظهور حضرت مهدی (عج) در بیان و کلام امام علی بن موسی الرضا (ع)

مقدمه

اعتقاد به وجود یک نجات بخش که ظهور خواهد کرد و همه نیروهای شر را منکوب و نابود خواهد ساخت، حکومت عدل را برپا خواهد نمود و مساوات را در سرتا سر زمین برقرار خواهد نمود، وجه مشترک همه ادیان مهم جهان است. مسیحیان، یهودیان و زرتشتیان در زمان های مختلف تحت سیطره کسانی قرارداشتند که اعتنایی به میراث وسنن مذهبی آنها نمی کردند و درانتظار نجات بخشی به سر می بردند تا سنن مذهبی مسیح (را در مورد مسیحیان) یا سوشیانت را در مورد زرتشتیان از یک سلسله برگزیده الهی گرامی دارد. این چنین منجی الهی مورد انتظار همگان بود تا ظهور کند و در زمانی که خدا مصلت می داند رجعت نماید تا رنج های مومنان را پایان بخشد، حکومت دشمنان خدا را خاتمه دهد وسلطنت الهی را بر تمام زمین حاکمیت بخشد(ساشادینا، ۱۳۸۳).

در دین مبین اسلام این منجی و نجات بخش شخصیتی الهی بنام مهدی است که رهبری با هویت شناخته شده و از پیش تعیین شده، است تا قیام کند و تحول بزرگ اجتماعی را پدیدار سازد و جامعه بشری را اصلاح نماید و همه امور را تحت هدایت الهی باز گرداند. منجی اسلام، الهام بخش پیروانش در اعاده خلوص اعتقادی است که بر مبنای آن هدایت حقیقی و عاری از فساد و تباهی را به همه مردم باز می گرداند و یک نظام عادلانه اجتماعی را می آفریند و جهانی آزاد از ظلم و جور پدید می آورد که در آن «وحی الهی » هنجار و معیار برای ملت ها خواهد بود.

مژده بـه ظـهور حضرت مـهدی(عـج ) از همـان سـالـهـای آغـازین ظـهور اسلـام آغـاز شد و پیـامبر گرامـی اسلام (ص ) در هر فرصت و منـــاسبتـــی کـــه پیش مـــی آمد مردم را بـــه ظـــهور عدالت گستر موعود درآخرالزمان بشارت می دادند و آنها را از نسل و تبار، تولد و غیبت، ویژگی های ظـاهری، نشـانـه هـای ظهور، شاخصه های قیام رهایی بخش و مولفه های حکومت جهانی آن حضرت آگاه می کردند تا آنجـا که امروز ما با صدها روایت که از طریق شیعه و اهل سنت از آن حضرت نقل شده است، مواجه ایم. نمونه های این سخنان بویژه در خطابه مهم و مستند غدیر خم موجود است.

در احادیث شیعه و سنی وارد است که پیغمبر فرمود:«امامان بعد از من دوازده تن می باشند که همه از قریش و خاندان من هستند! ».(م‍ج‍ل‍س‍ی، ۱۳۷۸، ص: ۱۴۰).

این سیر پس از رحلت نبـی مکرم اسلـام (ص ) در میـان اهل بیت طـاهرین او استمرار یـافت و هر یک از ایشان نیز در عصر خود تلاش کردند که باور مهدوی و فرهنگ انتظار را در میان امت اسلامـی زنده و پویا نگه دارند. حرکت رو به گسترش معارف مهدوی در زمان امام باقر(ع ) و امام صـادق (ع ) بـه اوج خود رسید و آن دو امام بزرگوار ضمن تبیین، تشریــح، پــالــایش و پیرایش آموزه هــای اسلــامــی در زمینــه هــای مختلف اعتقـادی، اخلـاقـی و فقـهـی و تحکیم پـایـه هـای ایمـانـی پیروان خود، تلـاش فراوانـی برای توسـعــه و تعمیق اندیشه مهدوی و فرهنگ انتظار در میان شیـعیـان نمودند و بـا بـه جـا گذاردن صدهـا روایت دراین زمینه این اندیشه و فرهنگ را تازگی و طراوت بیشتری بخشیدند.

پس از این دو امام (ع) و پیش از امام حسن عسگری(ع ) امامــی کــه بیش از همــه بر مواریث شیــعــی درزمینـه بـاور مـهدوی و فرهنگ انتظـار افزود و گنجینـه هـای گرانبـهـایـی برای امت اسلـام بــه یــادگــارگذاشت، امام رضا(ع ) است. براساس پژوهش های فراون صورت گرفته، روایات فراوانی درباره حضرت مهدی(عج) نقل شده که هر یک از آنها ما را با بعدی از ابعاد بی کران شخصیت امام مـهدی(عـج ) و قیـام رهـایـی بخش و عدالت گستر آن حضرت آگاه می سازد.(برای اطلاعات بیشتر نگاه کنید به منابع این مقاله و سایر منابع مفیدی که با موضوع مهدویت نگاشته شده اند.)

موعود در اندیشه اسلامی

اعتقاد به وجود دوازده امام (ع)، پس از رسول اکرم(ص) از اعتقادات پایه ای و وجه تمایز اندیشه شیعه است. اما بررسی ها نشان می دهد تفاوت دیدگاه دو فرقه اهل سنت و شیعیان دوازده امامی دربارۀ امام زمان (عج) در چهار مورد خلاصه می شود: نخست ولادت حضرت، دوم نام پدر حضرت، سوم تفسیر روایت های امامان دوازده گانه و چهارم نسب پدر آن حضرت است که آیا از نسل امام حسن علیه السلام است یا امام حسین علیه السلام (اکبرنژاد،۱۳۸۶، ص: ۱۸).

همچنین از فتاوای علمای اهل سنت بر می آید که « مهدی از اهل بیت رسول خدا (ص) است و او، فرمان روای شرق و غرب زمین خواهد شد و جهان را پر از دادکند که مانند آن شنیده نشده و. .. پیشوای امت خواهد شد»(همان، ص ۳۳۰)

فرزندان مکتب شیعی از کودکی؛ زمانی که اسامی ائمه و تاریخ امامت را یاد می گیرند با مفهوم غیبت دوازدهمین امام (ع) آشنا می شوند. در این مقاله آنچه از سوی ساحت قدس رضوی(ع) در زمینه ظهور وغیبت حضرت مهدی(عج) و فرهنگ انتظـار وارد شده، در هر یک از زمینه هـای مرتبط بـا این بـاور و فرهنگ با نقل یک یـا چند روایت از آن امام بزرگوار(ع) بیان و بـا توضیحـی مختصر ارائـه مـی شود، بـاشد کـه چراغ راهمان باشد.

غیبت چیست؟

واژه «غیبت» معمولاً در عرف ما در برابر «حضور» به کار می رود و کلمه «غایب » در برابر «حاضر» بنا براین هرگاه گفته می شود کسی غایب است در عرف یعنی «حاضر نیست». بر پایه این مبنا بسیاری میان غایب بودن امام دوازدهم(ع) و ظهور دیگر امامان تفاوت جدی قائل می شوند و غیبت امام (ع) را عدم حضور تلقی می کنند و شاید از همین جاست که به نتایج متفاوتی هم در این زمینه می رسند.

بعضی غیبت را محرومیت از فیض مجالست با امام و بهره مندی از محضرش تلقی می کنند که تنها می توان بر آن افسوس خورد و گروهی نیز غیبت را مانع کسب اجر و مجاهده در رکاب امام دانسته اند.

از سویی، نگاهی به سیر تاریخ امامت روشن می کند که بسیاری از امور که حاصل غیبت دانسته شده است در زمان ائمه گذشته(ع) نیز اتفاق افتاده است. آیا گروهی از مسلمانان در کنار علی(ع) در جنگ جمل نبودند که با دیدن طلحه و زبیر در برابر سپاه امیرالمومنین(ع) گرفتار تردید و سستی گشتند. آیا خیل عظیم مسلمانان نبودند که با وجود حضور و ظهور امام حسین(ع) جز اندکی در رکاب امام (ع) باقی نماندند. در طول سالها که امام موسی بن جعفر(ع) در زندان به سر می بردند جامعه محروم از دیدار امام چه واکنشی نشان دادند. اگر از این زاویه بنگریم همه آنچه را که به عنوان نتایج غیبت برشمرده می شود، در زمان ظهور ائمه نیز مشاهده می کنیم.

از سوی دیگر شواهدی در قرآن، تاریخ و روایات است که بر آن دلالت دارد که در شرایطی که غیبت نامیده می شود، بهره گیری از برکات و منافع وجود حجت الهی و استفاده از او ممکن و چه بسا قطعی است.

جَعَلَهُمُ اللَّهُ أَرْکانَ الْأَرْضِ أَنْ تَمِیدَ بِأَهْلِهَا* عالم تا زمانی برپاست که حجت الهی در زمین باقی باشد.(مجلسی، ۱۴۰۳، ج ۲۵، ص: ۳۵۴ )

«مَا مِنْ مَلَک یهْبِطُهُ اللَّهُ فِی أَمْرٍ مِمَّا یهْبِطُ لَهُ إِلَّا بَدَأَ بِالْامام (ع) فَعَرَضَ ذَلِک عَلَیه »«هیچ فرشته ای را خداوند برای امری فرو نمی فرستد مگر اینکه از امام (ع) آغاز کرده و آن امر را بر او عرضه می دارد.»(همان، ج ۲۶، ص ۳۵۷)

وجود امام معصوم در هر زمان، به حکم جایگاهش، منشا فواید و برکات بسیاری است . از سویی به لحاظ ماهیت وجودی اش عامل حفظ و بقای عالم خلقت، برپایی دین، واسطه رسیدن رحمت و فیض الهی بر مردم و مایه امان اهل زمین است. از سویی دیگر بر اساس مسئولیتی که بر عهده دارد، در هدایت مردم تلاش می کند، از وضعیت و اعمال آنها آگاهی کامل دارد و برای رفع گرفتاری و مشکلات مادی و معنوی ایشان قیام کرده ودعا می نماید. (دیالمه، ۱۳۸۳)

درحقیقت هستی، هدایت و همه نعمت ها یی که از آن بهره مندیم به برکت وجود مقدس حجت خدا است. با چنین دیدگاهی، در واقع حاضرترین عنصر در حیات انسان؛ انسان کامل یا همان حجت خدا در زمین خواهد بود.

آنچه که به طور متعارف در اذهان مردم در مورد غیبت حضرت ولی عصر(عج) وجود دارد، این است که امام مهدی (عج) در طول مدت غیبتش از نظر جسمی از انظار مردم دور بوده و اگر چه آن حضرت در این مدت مردم را می بیند و از حال آنها با خبر می شوند، اما کسی توان دیدن ایشان را نداشته و با حضرتش مواجه نمی شود.

بر اساس روایاتی از شیخ صدوق در کتاب کمال الدین نقل می کنند: امام رضا(ع) در پاسخ کسی که از آن حضرت در مورد قائم آل محمد علیه السلام سوال می کند می فرماید:

لا یُری جِسمُهُ، وَلایُسَمّی بِاسمِه…*جسم آن حضرت دیده نمی شود وبه اسم نام برده نمی شود. (ابن بابویه، ۱۳۹۵.ج ۲، ص: ۳۷۰ ).

حاصل روایت بالا این چنین است که: در طول زمان غیبت، به دلیل مصالحی که شرح آن خواهد آمد، امام (ع) به کلی از دیدگان مردم غایب می شود و جز در موارد اندکی و آن هم در مقابل بندگان خاص خداوند حاضر می شود. اما اگر چه آن حضرت در طول زمان غیبت در میان مسلمانان حضور می یابند و با آنها مواجه می شوند اما کسی آن امام (ع) را نمی شناسد و به هویت واقعی ایشان پی نمی برد.بنابراین فرض،امام مهدی (عج) در هر شهر و مکانی که اراده کند حضور می یابد و مانند سایر مردم به زندگی می پردازد اما کسی از حقیقت حال ایشان آگاه نمی شود

از ابی عبد اللَّه (امام صادق) علیه السّلام نقل شده است، که آن حضرت فرمود: قائم را دو گونه غیبت است که در یکی از آن دو در موسم های حجّ حاضر می شود و مردم را می بیند ولی مردم او را در موسم نمی بینند( نعمانی، ۱۳۶۲، ص: ۲۰۴)

علل غیبت

در روایات ائمه علل مختلفی را برای غیبت آن حضرت ذکر کرده اند که در اینجا به برخی از مهمترین آنها اشاره می کنیم.

حفظ جان آخرین امام:

بر اساس برخی از روایت می توان گفت حکمت و فلسفه غیبت در امان داشتن آخرین حجت حق از مکر و حیله دشمنان است.آنچنان که امام صادق(ع) می فرماید:

یَخافُ عَلی نَفسِهِ الذَّبَح.* او از قربانی شدن خویش هراس دارد.. (مجلسی، ۱۴۰۳، ج ۵۲، ص: ۹۷)

بر عهده نداشتن بیعت ظالمان:

در روایتی که شیخ صدوق در کتاب کمال الدین از امام رضا(ع) نقل می کند آن حضرت در پاسخ این پرسش که چرا امام مهدی (عج) از دیده های شیعیان پنهان می شود می فرماید:لِئَلا یَکُونَ لِاحَدٍ فی عُنُقِهِ بَیعَهٌ اِذا قامَ بِالسّیفِ.برای اینکه در هنگام ظهور و قیام به شمشیر، بیعت و عهد و پیمان کسی را بر گردن خویش نداشته باشد (اب‍ن ب‍اب‍وی‍ه، ۱۳۷۸ه.ق، ج ۱، ص: ۲۷۳).

بدین معنا که آن حضرت از این رو در غیبت به سر می برند که می خواهند در هنگام ظهور، بر خلاف اجداد خویش بیعت حکام جور را برگردن نداشته باشند. (شفیعی سروستانی، ۱۳۸۵).

امتحان مردم:

از برخی از روایات استفاده می شود که غیبت امام مهدی (عج) در واقع امتحانی الهی است که خداوند به وسیله آن مومنان راستین و ثابت قدم را از مدعیان دروغین و مسلمانان سست عنصر تمیز می دهد. (شفیعی سروستانی، ۱۳۸۵).

درزمینه غیبت امام عصر(ع) روایتی دیگراز حضرت رضا (ع ) به چشم می خورد آن حضرت می فرمایند:

« و هو صاحب الغیبه قبل خروجه» « او (امام عصر(ع)) قبل از قیام غیبتی خواهد داشت.»( طب‍رس‍ی، ۱۳۹۰ه.ق، ص: ۴۳۴)

البته امام (عج) در پاسخ به سؤالی در مورد غیبت فرموده اند:« علت وقوع غیبت را نمی توانید درک کنید، زیرا خداوند فرموده: لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْیاءَ إِنْ تُبْدَ لَکمْ تَسُؤْکمْ پدران من تحت بیعت خلفای جور زمان خود بودند، و لیکن من هرگاه خروج کنم بیعت احدی بر من نخواهد بود.»(طبرسی،۱۳۹۰، ص: ۵۸۱)

اوصاف و ویژگی های ظاهری و سیرۀ عملی حضرت مهدی(عج) در بیان و کلام امام رضا(ع)

رفتار با مردم:

از امام رضا(علیه السلام) نقل شده است که « یَکُونُ أولی بِالنّاسِ مِن انفُسِهِم، وَ اشفق علیهم من ابائهم و امها تم، و یکون اشد الناس تواضعا لله عزوجل، ویکون اخذ الناس بما یامر به، و اکف الناس عما ینهی عنه» « او برای مردم از خودشان اولی تر، از پدر و مادرشان مهربانتر، و در برابر خدا از همه متواضع تر است.آنچه به مردم فرمان می دهد خود بیش از دیگران به آن عمل می کند و آنچه مرد را از آن نهی می کند خود بیش از همگان از آن پرهیز می کند. (طب‍رس‍ی، ۱۴۰۳ه.ق، ج ۲، ص: ۴۳۷ )

دانش:

« دلالته فی خصلتین: فی العلم و استجابه الدعوه و کل ما اخبر به من الحوادث التی تحدث قبل کونها، فذلک بعهد معهود الیه من رسول الله (ص) توارثه عن آبائه عنه علیه السلام» « ( دو نشانه بارز دارد که با آنها شناخته می شود:۱- دانش بیکران۲- استجابت دعا، آنچه از رویدادها پیش از وقوع آنها سخن بگوید، به صورت پیمانی است که توسط پدران خود از رسول اکرم (ص) به ارث برده است. ( اب‍ن ب‍اب‍وی‍ه، ۱۳۷۸ه.ق. ج ۱، ص: ۲۱۴)

اخلاق:

« هو شبیهی و شبیه موسی بن عمران (ع). ..یشبه رسول الله فی الخلق» « اخلاق حمیده او چون جدش رسول اکرم (ص) است.» (مجلسی،۰۱۴۰۳ه.ق.، ج ۵۱، ص: ۱۰۸و۱۰۹)

زندگی اجتماعی:

معمر بن خلاد گوید: وقتی در محضر امام علی بن موسی الرضا(ع) از قائم (ع) سخن به میان آمد فرمود:

« و ما لباس القائم (ع) الا الغیظ، و ما طعامه الا الجشب» « لباس قائم (ع) چیزی جز پارچه خشن نیست و غذای او نیز تنها غذایی ساده و ناچیز است(مجلسی،۰۱۴۰۳ه.ق.، ج ۵۲، ص: ۳۵۴به نقل از الغیبه نعمانی)

مدیریت امور:

« مُضْطَلِعٌ بِالْامام (ع)هِ عَالِمٌ بِالسِّیاسَهِ مَفْرُوضُ الطَّاعَه» « مهدی بر امر امامت توانا و قدرتمند و به نحوه اداره امور امت عالم و آگاه است(طب‍رس‍ی، ۱۴۰۳ه.ق.، ج ۲، ص: ۴۳۶)

سیمای جوانان و قدر ت جسمانی:

« علامته ان یکون شیخ السن، شاب المنظر، حتی ان الناظر لیحسبه ابن اربعین سنه او دونها. و ان من علامته ان لا یهرم بمرور الایام و اللیالی علیه حتی یاتی اجله» « از نشانه های او سیمای جوانی او در سن کهولت است که هر کس او را ببیند او را چهل ساله یا کمتر تصور می کند. و از نشانه های او اینست که گذشت زمان در او اثر نکند و تا فرا رسیدن اجلش آثار پیری در او ظاهر نشود.» (طب‍رس‍ی، ۱۳۹۰ه.ق. ص: ۴۶۵ و مجلسی،۰۱۴۰۳ه.ق. ج ۵۲، ص: ۲۸۵)

ریان بن صلت گوید: به امام رضا (ع) گفتم آیا شما صاحب الامر هستید؟ فرمود:« أَنَا صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ وَ لَکنِّی لَسْتُ بِالَّذِی أَمْلَؤُهَا عَدْلًا کمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ کیفَ أَکونُ ذَلِک عَلَی مَا تَرَی مِنْ ضَعْفِ بَدَنِی وَ إِنَّ الْقَائِمَ هُوَ الَّذِی إِذَا خَرَجَ کانَ فِی سِنِّ الشُّیوخِ وَ مَنْظَرِ الشُّبَّانِ قَوِیاً فِی بَدَنِهِ حَتَّی لَوْ مَدَّ یدَهُ إِلَی أَعْظَمِ شَجَرَهٍ عَلَی وَجْهِ الْأَرْضِ لَقَلَعَهَا وَ لَوْ صَاحَ بَینَ الْجِبَالِ لَتَدَکدَکتْ صُخُورُهَا» «من صاحب الامر هستم اما آن کسی که زمین را از عدل آکنده سازد همچنان که پر از جور شده باشد نیستم و چگونه او باشم در حالی که ضعف بدن مرا می بینی، و قائم کسی است که در سن شیوخ و منظر جوانان قیام کند و نیرومند باشد به غایتی که اگر دستش را به بزرگترین درخت روی زمین دراز کند آن را از جای برکند و اگر بین کوهها فریاد برآورد صخره های آن فرو پاشد.» (ابن بابویه،۱۳۹۵ه.ق.، ج ۲، ص: ۳۷۶؛ طب‍رس‍ی، ۱۳۹۰ه.ق.، ص: ۴۳۴؛ مجلسی،۰۱۴۰۳ه.ق.، ج ۵۲، ص: ۳۲۲؛ اربلی، ۱۳۸۱ه.ق.، ج ۲، ص: ۵۲۴)

شباهت های امام مهدی (عج) با اولیاء و انبیا:

«بِأَبِی وَ أُمِّی سَمِی جَدِّی (ص) وَ شَبِیهِی وَ شَبِیهُ مُوسَی بْنِ عِمْرَانَ (ع) عَلَیهِ جُیوبُ النُّورِ یتَوَقَّدُ مِنْ شُعَاعِ ضِیاءِ الْقُدْسِ یحْزَنُ لِمَوْتِهِ أَهْلُ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ کمْ مِنْ حَرَّی مُؤْمِنَهٍ وَ کمْ مِنْ مُؤْمِنٍ مُتَأَسِّفٍ حَرَّانَ حَزِینٍ عِنْدَ فِقْدَانِ الْمَاءِ الْمَعِینِ کأَنِّی بِهِمْ آیسٌ مَا کانُوا قَدْ نُودُوا نِدَاءً یسْمَعُ مَنْ بَعُدَ کمَا یسْمَعُ مَنْ قَرُبَ یکونُ رَحْمَهً عَلَی الْمُؤْمِنِینَ وَ عَذَاباً عَلَی الْکافِرِین.» «پدر و مادرم فدای او باد همنام جدم و شبیه من و شبیه موسی بن عمران است و بر او گریبان و طوقهای نور است که از شعاع نور قدس پرتو گرفته است، گویا آنان را در ناامیدترین حالشان می بینم که ندا می شوند به ندایی که از دور همانگونه شنیده می شود که از نزدیک: او رحمتی بر مومنان و عذابی بر کافران است.» ) ابن بابویه،۱۳۹۵ه.ق.، ج ۲، ص: ۳۷۱)

چهره نورانی:

« عَلَیهِ جُیوبُ النُّورِ یتَوَقَّدُ مِنْ شُعَاعِ ضِیاءِ الْقُدْسِ » « بر او پوششی است از نور که از پرتو قدس روشنایی می گیرد.»(همان جا)

گسترش دین حق و عدالت:

امام رضا (ع) در تفسیر آیه ۸۳ آل عمران ” و له اسلم من فی سموات و الارض طوعا و کرهأ ” طبق روایت «ابوبکیر» فرمود: « أُنْزِلَتْ فِی الْقَائِمِ ع إِذَا خَرَجَ بِالْیهُودِ وَ النَّصَارَی وَ الصَّابِئِینَ وَ الزَّنَادِقَهِ وَ أَهْلِ الرِّدَّهِ وَ الْکفَّارِ فِی شَرْقِ الْأَرْضِ وَ غَرْبِهَا فَعَرَضَ عَلَیهِمُ الْإِسْلَامَ فَمَنْ أَسْلَمَ طَوْعاً أَمَرَهُ بِالصَّلَاهِ وَ الزَّکاهِ وَ مَا یؤْمَرُ بِهِ الْمُسْلِمُ وَ یجِبُ لِلَّهِ عَلَیهِ وَ مَنْ لَمْ یسْلِمْ ضَرَبَ عُنُقَهُ حَتَّی لَا یبْقَی فِی الْمَشَارِقِ وَ الْمَغَارِبِ أَحَدٌ إِلَّا وَحَّدَ اللَّهَ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاک إِنَّ الْخَلْقَ أَکثَرُ مِنْ ذَلِک فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ إِذَا أَرَادَ أَمْراً قَلَّلَ الْکثِیرَ وَ کثَّرَ الْقَلِیل »

« در حق قائم (عج) نازل شده است. چون ظهور کند به کافران و مرتدان مشرق و مغرب اسلام را عرضه می کند، هر کس از روی علاقه بپذیرد او را به نماز و زکات و دیگر فرائض اسلام فرمان می دهد. و هر کس اسلام را نپذیرد گردنش را می زند، تا در مشرق و غرب جهان کسی باقی نباشد جز معتقدین به یکتائی خدا.

ابوبکیر گفت: تعداد مردمانی که یکتا پرست نیستند خیلی بیش از اینهاست!!. فرمود: چون خدا اراده کند، اکثریت را کاهش می دهد و اقلیت را افزایش می بخشد.» (مجلسی،۰۱۴۰۳ه.ق. ج ۵۲، ص: ۳۴۰)

از اباصلت نقل شده است که امام رضا (ع) در پاسخ به دعبل فرمود:« یا دِعْبِلُ الْامام (ع) بَعْدِی مُحَمَّدٌ ابْنِی وَ بَعْدَ مُحَمَّدٍ عَلِی وَ بَعْدَ عَلِی ابْنُهُ الْحَسَنُ وَ بَعْدَ الْحَسَنِ ابْنُهُ الْحُجَّهُ الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ الْمُطَاعُ فِی ظُهُورِهِ لَوْ لَمْ یبْقَ مِنَ الدُّنْیا إِلَّا یوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِک الْیوْمَ حَتَّی یخْرُجَ فَیمْلَأَهَا عَدْلًا کمَا مُلِئَتْ جَوْرا ».

ای دعبل امام بعد از من محمد پسرم و بعد از محمد، علی و بعد از علی، پسرش حسن و بعد از حسن، پسرش حجت قائم(ع) است که ظهورش منتظر و مورد اطاعت است حتی اگر از دنیا باقی نمانده باشد مگر یک روز خداوند آن روز را آنقدر طول خواهد داد تا او قیام کند و آن(زمین) را از عدل پرکند همانطور که از ظلم پرشده بود. (طب‍رس‍ی، ۱۳۹۰ه.ق. ص: ۳۳۱)

امام رضا(ع) به نقل از حضرت علی(ع) می فرماید: پیغمبر (ص) فرمود: نگذرد دنیا تا آنکه مردی از فرزندان حسین (ع) قائم شود به امر امت من و پر کند دنیا را از عدل بعد از آنکه پر شده باشد از ظلم و جور( اب‍ن ب‍اب‍وی‍ه، ۱۳۷۸ه.ق.، باب ۳۰، ص۳۰۲)

امام علی بن موسی الرضا(ع) در پاسخ به ریان بن صلت می فرماید: « ذاک الرابع من ولدی،…..ثم یظهره فیملا الارض قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما» «او چهارمین از فرزندان من است،… سپس او را ظاهر کند و به واسطه او زمین را از عدل و داد آکنده سازد همچنان که پر از ظلم و ستم شده باشد.»(ابن بابویه،۱۳۸۶،ج۲،باب۳۵،ص۶۹)

امام رضا(ع) به نقل از پیامبر اکرم (ص) می فرماید: « قیامت قیام نکند تا آنکه قائم از ما بحق قیام کند و این هنگامی باشد، حقتعالی او را اذن دهد. هر کس او را متابعت کند نجات یابد و هر کس از او تخلف کند خدا او را هلاک کند. ای بندگان خدا بروید نزد او گر چه از روی برف باشد زیرا که اوست خلیفه خدا و جانشین من.» ( اب‍ن ب‍اب‍وی‍ه، ۱۳۷۸ه.ق.، جلد ۲، ص۲۹۷و۲۹۶)

غیبت امام مهدی(عج) در بیان و کلام امام رضا(ع)

امام رضـا(ع ) نیز چون دیگر اجداد طـاهرینش موضوع غیبت آخرین حجت حق را پیش بینـی و شیـعیـان را برای برخورد با این پدیده آماده نموده است. در یکی از روایاتی کـه حسن بن علـی بن فضـال از آن حضرت نقل کرده، در این زمینه چنین می خوانیم: کأَنِّی بِالشِّیعَهِ عِنْدَ فَقْدِهِمُ الثَّالِثَ مِنْ وُلْدِی یطْلُبُونَ الْمَرْعَی فَلَا یجِدُونَهُ قُلْتُ لَهُ وَ لِمَ ذَلِک یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ لِأَنَّ امام هُمْ یغِیبُ عَنْهُمْ فَقُلْتُ وَ لِمَ قَالَ لِئَلَّا یکونَ فِی عُنُقِهِ لِأَحَدٍ بَیعَهٌ إِذَا قَامَ بِالسَّیف گویا شیعیان را می بینم که به هنگام فقدان سومین فرزند من، مانند رمه ای کـه بـه دنبـال شبـان مــی گردند سرگردانند و او را نمــی یــابند. گفتم: چرا این گونــه است، ای پسر رسول خدا فرمود: زیرا امامشان از آنها غایب شده است. پرسیدم، چرا؟ فرمود: برای اینکه به هنگام قیامش با شمشیر، بیـعت هیچ کس بر گردنش نباشد. ( اب‍ن ب‍اب‍وی‍ه، ۱۳۷۸ه.ق.، ج ۱، ص: ۲۷۳ )

همچنین امام هشتم شیعیـان (ع ) در زمینـه غیبت آخرین امام (ع)، بـه نقل از پدران بزرگوار خود از رسول اکرم (ص ) چنین روایت می کند:

وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ بَشِیراً لَیغِیبَنَّ الْقَائِمُ مِنْ وُلْدِی بِعَهْدٍ مَعْهُودٍ إِلَیهِ مِنِّی حَتَّی یقُولَ أَکثَرُ النَّاسِ مَا لِلَّهِ فِی آلِ مُحَمَّدٍ حَاجَهٌ وَ یشُک آخَرُونَ فِی وِلَادَتِهِ فَمَنْ أَدْرَک زَمَانَهُ فَلْیتَمَسَّک بِدِینِهِ وَ لَا یجْعَلْ لِلشَّیطَانِ إِلَیهِ سَبِیلًا بِشَکهِ فَیزِیلَهُ عَنْ مِلَّتِی وَ یخْرِجَهُ مِنْ دِینِی فَقَدْ أَخْرَجَ أَبَوَیکمْ مِنَ الْجَنَّهِ مِنْ قَبْلُ وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ الشَّیاطِینَ أَوْلِیاءَ لِلَّذِینَ لا یؤْمِنُون.

سوگند بـه آنکـه مرا به حق به عنوان بشارت دهنده برگزید، امام قـائم (ع) از فرزندان من براسـاس پیمـانـی کـه از جـانب من بر عـهده اوست، از دیده هـا پنـهـان مـی شود تـا آنجـا کــه بیشتر مردم مــی گویند: خدا نیــازی بــه خاندان محمد ندارد و گروهی دیگر در ولادت او شک می کنند. (ابن بابویه،۱۳۹۵ه.ق.، ج ۱، ص: ۵۱).

« ذاک الرابع من ولدی.یغیبه الله فی ستره ماشاء» « او چهارمین از فرزندان من است، خداوند او را در ستر خود نهان سازد(طب‍رس‍ی، ۱۳۹۰ه.ق.، ص: ۴۳۴).

امام علی بن موسی الرضا علیه السلام می فرمایند:« لِلْقَائِمِ مِنَّا غَیبَهٌ أَمَدُهَا طَوِیلٌ کأَنِّی بِالشِّیعَهِ یجُولُونَ جَوَلَانَ النَّعَمِ فِی غَیبَتِهِ یطْلُبُونَ الْمَرْعَی فَلَا یجِدُونَهُ أَلَا فَمَنْ ثَبَتَ مِنْهُمْ عَلَی دِینِهِ وَ لَمْ یقْسُ قَلْبُهُ لِطُولِ أَمَدِ غَیبَهِ امامهِ فَهُوَ مَعِی فِی دَرَجَتِی یوْمَ الْقِیامَهِ ثُمَّ قَالَ ع إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا إِذَا قَامَ لَمْ یکنْ لِأَحَدٍ فِی عُنُقِهِ بَیعَهٌ فَلِذَلِک تَخْفَی وِلَادَتُهُ » « برای قائم عج غیبتی است که مدتش طولانی است. گویی شیعیان را با چشم خود می بینم که همچون گوسفند بی شبان به دنبال چراگاهی می گردند و نمی یابند. آگاه باشید! کسی که آن روز بر دین خود ثابت قدم باشد، قلبش از طولانی شدن غیبت امامش به قساوت نمی گراید و در روز رستاخیز در بهشت با من و در مقام من باشد.» ( اب‍ن ب‍اب‍وی‍ه، ۱۳۷۸ه.ق. جلد ۱،ص ۲۱۳)

امام (ع) هشتم در مورد حفاظت از جان حضرت ولی عصر (عج) به عنوان دلیل غیبت حضرتش می فرماید:

« جَمِیعُ الْأَئِمَّهِ الْأَحَدَ عَشَرَ بَعْدَ النَّبِی ص قُتِلُوا مِنْهُمْ بِالسَّیفِ وَ هُوَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْحُسَینُ وَ الْبَاقُونَ قُتِلُوا بِالسَّمِّ قَتَلَ کلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ طَاغِیهُ زَمَانِهِ وَ جَرَی ذَلِک عَلَیهِمْ عَلَی الْحَقِیقَهِ وَ الصِّحَّهِ » « همه امامان کشته شدند، گروهی به شمشیر چون امیرمومنان و امام حسین(ع) ، و گروهی با سم چون دیگران امامان.هر یک از آنها را طاغوتهای زمانشان کشته است.این جنایتها واقعا انجام یافته است در حالی که آنها سالم و تندرست بودند.». ( اب‍ن ب‍اب‍وی‍ه، ۱۳۷۸ه.ق. ج ۱، ص: ۲۱۴ و ۲۱۵)

اما این غیبت به گونه ای نیست که منجر شود مؤمنان به هنگام ظهور امام (ع) را نشناسند. در این باره به نقل از ایوب بن نوح بیان شده است که امام رضا (ع) فرموده اند:« حَتَّی یبْعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهَذَا الْأَمْرِ رَجُلًا خَفِی الْمَوْلِدِ وَ الْمَنْشَإِ غَیرَ خَفِی فِی نَسَبِه و نفسه» خداوند برای این امر مردی را برمی انگیزد که ولادتش بر مردمان پوشیده است ولی نسب و شخصیت او بر کسی پوشیده نیست» (طب‍رس‍ی، ۱۳۹۰ه.ق. ص: ۴۳۴)

همچنین در حدیث دیگری روایت شده است که امام رضا (ع) فرموده اند: « الرَّابِعُ مِنْ وُلْدِی ابْنُ سَیدَهِ الْإِمَاءِ یطَهِّرُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ مِنْ کلِّ جَوْرٍ وَ یقَدِّسُهَا مِنْ کلِّ ظُلْمٍ وَ هُوَ الَّذِی یشُک النَّاسُ فِی وِلَادَتِهِ وَ هُوَ صَاحِبُ الْغَیبَهِ قَبْلَ خُرُوجِهِ فَإِذَا خَرَجَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِهِ وَ وَضَعَ مِیزَانَ الْعَدْلِ بَینَ النَّاسِ فَلَا یظْلِمُ أَحَدٌ أَحَداً وَ هُوَ الَّذِی تُطْوَی لَهُ الْأَرْضُ وَ لَا یکونُ لَهُ ظِلٌّ » « چهارمین فرزند من، پسر بانوی کنیزان است، که خداوند به وسیله او روی زمین را از هرگونه ظلم و ستم پاک و پاکیزه گرداند.در مورد ولادت او دچار شک و تردید می شوند. او پیش از ظهور، از دیده ها غایب می شود. و به هنگام ظهورش، جهان با نور پروردگارش می درخشد.اومیزان را به عدل در میان مردم قرار می دهد.دیگر کسی در حق کسی ستم نمی کند. او کسی است که زمین برای او طی می شود. و سایه اش بر زمین نیفتد.» (ابن بابویه،۱۳۹۵ه.ق. ج ۲، ص: ۳۷۲)

ظهور حضرت مهدی(عج) در بیان و کلام امام رضا(ع)

موضوع دیگری کـه در روایـات رضوی بــه آن پرداختــه شده، موضوع ظــهور امام مــهدی(عــج ) و آثــار و پیامدهای آن است. از جمله در روایتی که حسین بن خالد آن را نقل می کند آن حضرت در پاسـخ این پرسش که: یا ابن رسول الله و من القائم منکم اهل البیت ای فرزند رسول خدا قائم شما اهل بیت، کیست می فرماید:« الرَّابِعُ مِنْ وُلْدِی ابْنُ سَیدَهِ الْإِمَاءِ یطَهِّرُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ مِنْ کلِّ جَوْرٍ وَ یقَدِّسُهَا مِنْ کلِّ ظُلْمٍ وَ هُوَ الَّذِی یشُک النَّاسُ فِی وِلَادَتِهِ وَ هُوَ صَاحِبُ الْغَیبَهِ قَبْلَ خُرُوجِهِ فَإِذَا خَرَجَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِهِ وَ وَضَعَ مِیزَانَ الْعَدْلِ بَینَ النَّاسِ فَلَا یظْلِمُ أَحَدٌ أَحَداً وَ هُوَ الَّذِی تُطْوَی لَهُ الْأَرْضُ وَ لَا یکونُ لَهُ ظِلٌّ وَ هُوَ الَّذِی ینَادِی مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ یسْمَعُهُ جَمِیعُ أَهْلِ الْأَرْضِ بِالدُّعَاءِ إِلَیهِ یقُولُ أَلَا إِنَّ حُجَّهَ اللَّهِ قَدْ ظَهَرَ عِنْدَ بَیتِ اللَّهِ فَاتَّبِعُوهُ فَإِنَّ الْحَقَّ مَعَهُ وَ فِیهِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیهِمْ مِنَ السَّماءِ آیهً فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ لَها خاضِعِین »«چهـارمین از فرزندان من کسـی است کـه خداوند بـه واسطـه وی زمین را از هر ستمی پـاک و از هر ظلمـی پیراستـه مـی سـازد و او کسـی است کـه مردم در ولـادتش شک مـی کنند و او کسـی است کـه پیش از خروجش غیبت مــی کند و آنگــاه کــه خروج کند زمین بــه نورش نورپروردگــارش روشن گردد در میــان مردم میزان عدالت را برقرار کند و هیچکس بــه دیگری ستم نکند و او کسی است که زمین برای او درهم پیچیده می شود و سایه ای برای او نبـاشد و او کسـی است کـه از آسمان ندا کننده ای او را به نام ندا کند و به وی دعوت نماید به گونـه ای کـه همـه اهل زمین آن ندا را بشنوند، می گوید: آگـاه بـاشید کـه حجت خدا در کنـار خـانـه خدا ظـهور کرده است پس او را پیروی کنید که حق با او و در اوست و این همان سخن خدای تـعـالـی است کـه فرمود: اگر بخواهیم از آسمـان برایشان آیتی نازل می کنیم که در برابر آن به خشوع سرفرود آورند».(همانجا)

و در حدیث دیگری پیرامون زمان ظهور به دعبل می فرماید: « یا دِعْبِلُ الْامام بَعْدِی مُحَمَّدٌ ابْنِی وَ بَعْدَ مُحَمَّدٍ ابْنُهُ عَلِی وَ بَعْدَ عَلِی ابْنُهُ الْحَسَنُ وَ بَعْدَ الْحَسَنِ ابْنُهُ الْحُجَّهُ الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ فِی غَیبَتِهِ الْمُطَاعُ فِی ظُهُورِهِ وَ. .. وَ أَمَّا مَتَی فَإِخْبَارٌ عَنِ الْوَقْتِ » «امام (ع) بعد از من پسرم محمد، و بعد از او پسرش علی، و بعد از او پسرش حسن، و بعد از او پسرش قائم است که در زمان غیبتش در انتظار مقدم او می نشینند و به هنگام ظهورش از او فرمان می برند… اما اینکه چه وقت ظهور می کند؟ آن اخبار به وقت است»(که جز خدا کسی آن را نمی داند.) (مجلسی،۱۴۰۳ه.ق. ج ۴۹،ص ۲۳۸)

و امام رضا(ع) در همان روایت زمان ظهور را مانند قیامت ناگهانی بیان می کنند:

«… وَ لَقَدْ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِی عَلَیهِمُ الصَّلَاهُ وَ السَّلَامُ: أَنَّ النَّبِی ص قِیلَ لَهُ یا رَسُولَ اللَّهِ مَتَی یخْرُجُ الْقَائِمُ مِنْ ذُرِّیتِک فَقَالَ مَثَلُهُ مَثَلُ السَّاعَهِ لا یجَلِّیها لِوَقْتِها إِلَّا هُوَ ثَقُلَتْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا تَأْتِیکمْ إِلَّا بَغْتَه»« به پیامبر اکرم (ص) عرض کردند چه وقت قائم(ع) از فرزندان شما ظهور می کند فرمود:مثل او همچون قیامت است که در موقعش انجام می شود یک مرتبه خواهد شد. (همانجا)

وظایف و تکالیف منتظران /شیعیان در عصر غیبت در بیان امام رضا (ع)

آنچه در شرح وظایف و تکالیف شیعیان و مسلمانان در عصر غیبت و انتظار حضرت ولی عصر(عج) بیان شده است را می توان در دو دسته کلی تقسیم بندی کرد. نخست آنکه وظیفه شرعی و واجب هر مسلمان است که امام عصر خود را بخوبی بشناسد. این امر مسلماً راهی برای یاوری و اطاعت او خواهد بود. چنانکه امام رضا(ع) از پدران خود نقل می کند: « هر کس که بمیرد و او را امامی از فرزندان من نباشد بمردن جاهلیت مرده است.». ( اب‍ن ب‍اب‍وی‍ه، ۱۳۷۸ه.ق.، ص:۲۹۵ ) و در جای دیگر تمیمی از حضرت رضا (ع) نقل کرد که پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله و سلم فرمود: هر کس بمیرد با اینکه امامی از فرزندان من نداشته باشد بمثل جاهلیت مرده و از او مؤاخذه و بازخواست می شود نسبت به کرداری که در جاهلیت انجام داده و آنچه در اسلام عمل کرده (م‍ج‍ل‍س‍ی، ۱۳۷۸ه.ق، ج ۱، ص: ۵۴)

از امام رضا (ع) نقل شده است که فرمود: « لا دین لمن لا ورع له، و لا ایمان لمن لا تقیه له، ان اکرمکم عند الله اعملکم بالتقیه. فقیل: یا ابن رسول الله الی متی؟ قال: الی یوم الوقت المعلوم، و هو خروج قائمنا.فمن ترک التقیه قبل خروج قائمنا فلیس منا» «کسی که تقوی ندارد دین ندارد. کسی که تقیه نکند ایمان ندارد. گرامی ترین شما در پیش خدا کسی است که بیش از دیگران تقیه را رعایت کند.گفته شد ای فرزند پیامبر!تا به کی؟ فرمود: تا روز وقت معلوم، که آن هم روز خروج قائم ماست. آن کس دست از تقیه بشوید، پیش از اینکه قائم ما قیام کند پس از ما نیست.» (طب‍رس‍ی، ۱۳۹۰ه.ق، ص: ۴۳۴)

چنانکه این حدیث نورانی نشان می دهد این سخنان بی شک از ناحیه حضرت ختمی مرتبت و شجره طیبه اش بیان شده اند، که بر هر مسلمانی اطاعت از امر آن حضرت و اوصیای او واجب است. همچنین در حدیث دوم بر این نکته تأکید شده است که حفظ تقیه از وظایف منتظران واقعی است که مربوط به دومین بخش تکالیف می شود. دسته دوم از وظایف منتظران مربوط به زمینه سازی برای ظهور حضرت (عج) و تشکیل حکومت حق است.

« ان الله جل ذکره اخذ میثاق اولیائنا بالصبر علی دوله الباطل. واصبر لحکم ربک» « خداوند از شیعیان ما پیمان گرفته است که بر دولتهای باطل صبر کنند. تو نیز به فرمان پروردگارت شکیبا باش.»(سلیمان،۱۳۸۱، ص۳۹۰)

مَا أَحْسَنَ الصَّبْرَ وَ انْتِظَارَ الْفَرَجِ أَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ارْتَقِبُوا إِنِّی مَعَکمْ رَقِیبٌ فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِینَ فَعَلَیکمْ بِالصَّبْرِ فَإِنَّهُ إِنَّمَا یجِی ءُ الْفَرَجُ عَلَی الْیأْسِ فَقَدْ کانَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکمْ أَصْبَرَ مِنْکم»«و چه نیکوست صبر و انتظار فرج، مگر نشنیده اید گفتار خدا را که فرموده است:{منتظر باشید که من نیز همراه شما از منتظرانم} پس صبر و شکیبایی را پیشه خود سازید که فرج بعد از یاس و نومیدی خواهد آمد. اقوامی که پیش از شما بودند از شما شکیباتر بودند.»(ابن بابویه،۱۳۹۵ه.ق.، ج ۲، ص: ۶۴۵؛ مجلسی،۰۱۴۰۳ه.ق.ج۵۲، ص۱۲۹؛صافی گلپایگانی،۱۳۸۸، ص۴۹۶)

او مورد اطاعت است. «الامام. .. بعد الحسن ابنه القائم، المنتظر فی غیبته، المطاع فی ظهوره » امام (ع) بعد از حسن پسرش« قائم» است که در زمان غیبتش در انتظار مقدم او می نشینند و به هنگام ظهورش از او فرمان می برند»(کلینی، بی تا، ج ۱،ص۳۳۳؛صافی گلپایگانی،۱۳۸۸، ص۲۶۲؛ طب‍رس‍ی، ۱۳۹۰ه.ق.، ص: ۳۳۱)

و این همه برای امتحان مردم و شناخت مؤمنان واقعی است.

« وَ اللَّهِ مَا یکونُ مَا تَمُدُّونَ أَعْینَکمْ إِلَیهِ حَتَّی تُمَحَّصُوا وَ تُمَیزُوا وَ حَتَّی لَا یبْقَی مِنْکمْ إِلَّا الْأَنْدَرُ فَالْأَنْدَر!{ام حسبتم ان تترکوا و لما یعلم الله الذین جاهدوا منکم سوره توبه،آیه ۱۰۴}». «به خدا قسم آنچه انتظار می کشید و گردنهایتان را به سوی آن دراز می کنید واقع نمی شود مگر بعد از آنکه امتحان شوید و از شما چیزی جز اندک اندک باقی نماند:{ آیا پنداشتید که شما را بدون امتحان ترک می کنند در حالیکه هنوز خدا ندانسته که چه کسی از شما مجاهده می کند.} (کاظمی،؟۱۳،ص۱۶۰؛ مجلسی،۰۱۴۰۳ه.ق.، ج ۵۲، ص: ۱۱۴)

فضیلت انتظار و چشم به راه بودن حضرت مهدی(عج) در بیان و کلام امام رضا(ع)

موضوع دیگری که در زمینه باور مهدوی در کلـام امام رضـا(ع ) یـافت مـی شود، موضوع انتظـار فرج یـا چشم به راه گشـایش بودن است. آن حضرت در روایـات متـعددی بـه موضوع فضیلت انتظـار فرج اشـاره کرده اند، از جملـه در روایتـی خطــاب بــه حسن بن جــهم کــه از ایشــان در مورد فرج مــی پرسد، مــی فرماید:«أو لست تعلم أنّ انتظار الفرج من الفرج، قلت: لا أدری إلّا أن تعلّمنی، فقال: نعم انتظار الفرج من الفرج»« آیا مـی دانـی کـه انتظـار فرج جزیـی از فرج است گفتم: نمـی دانم مگر این کـه شمـا بـه من بیـاموزید. فرمود: آری انتظار فرج، جزیی از فرج است. (ع‍طاردی ق‍وچ‍ان‍ی ، ۱۴۰۶ق، ج ۱، ص: ۲۲۷)

در روایت دیگری نیز می فرماید:

ما احسن الصبر و انتظار الفرج اما سمعت قول العبد الصالـح: و ارتقبوا انـی مـعکم رقیب و انتظروا انـی مـعکم من المنتظرین فـعلیکم بـالصبر انمـا یجـی الفرج علـی الیـاس و قد کـان الذین من قبلکم اصبر منکم. ..*چه نیکوست صبر و انتظار فرج، آیا سخن بنده صـالـح خداشـعیب را نشنیدی کـه فرمود: و انتظـار برید کـه منـهم بـا شمـا منتظرم و پس منتظر بـاشید کـه من هم بـا شمـا از منتظرانم، بر شمـا بـاد بـه صبر وبردباری چرا گشایش بعد از ناامیدی فرا می رسد و به تحقیق کسـانـی کـه پیش از شمـا بودند از شمـا بردبارتر بودند. (ابن بابویه،۱۳۹۵ه.ق.، ج ۲، ص: ۶۴۵)

و بالاخره در روایت بسیار زیبایی فضیلت انتظار را این گونه بیان می کنند:

«… أَ مَا یرْضَی أَحَدُکمْ أَنْ یکونَ فِی بَیتِهِ ینْفِقُ عَلَی عِیالِهِ ینْتَظِرُ أَمْرَنَا فَإِنْ أَدْرَکهُ کانَ کمَنْ شَهِدَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص بَدْراً وَ إِنْ لَمْ یدْرِکهُ کانَ کمَنْ کانَ مَعَ قَائِمِنَا فِی فُسْطَاطِهِ»«آیا هیچ یک از شما خوش ندارد که در خانه خود بمـاند، نفقـه خـانواده اش را بپردازد و چشم بـه راه امر ما باشد پس اگر در چنین حالی از دنیا برود مانند کسی است که بـه همراه رسول خدا(ص ) در (نبرد) بدر بـه شـهـادت رسیده است. و اگر هم مرگ بـه سراغ او نیـاید مـانند کسـی است کـه بــه همراه قائم ما و در خیمه او باشد(کلینی، بی تا،، ج ۴، ص: ۲۵۹ و ۲۶۰؛ ع‍طاردی ق‍وچ‍ان‍ی ، ۱۴۰۶ق، ج ۲، ص: ۲۱۵)

«الامام. .. بعد الحسن ابنه القائم، المنتظر فی غیبته، المطاع فی ظهوره » امام (ع) بعد از حسن پسرش« قائم» است که در زمان غیبتش در انتظار مقدم او می نشینند و به هنگام ظهورش از او فرمان می برند»(کلینی، بی تا، ج ۱،ص۳۳۳؛صافی گلپایگانی،۱۳۸۸، ص۲۶۲؛ طب‍رس‍ی، ۱۳۹۰ه.ق.، ص: ۳۳۱)

منابع و مآخذ:

ابن بابویه، محمد بن علی (۱۳۹۵ه.ق). کمال الدین و تمام النعمه. تهران: دارالکتب الاسلامیه.

اب‍ن ب‍اب‍وی‍ه، محمد بن علی (۱۳۷۸ه.ق). ع‍ی‍ون اخ‍ب‍ارال‍رض‍ا(ع).تهران: نشر جهان.

ارب‍ل‍ی، ع‍ل‍ی ب‍ن ع‍ی‍س‍ی (۱۳۸۱ه.ق). کشف الغمه فی معرفه الائمه.تبریز: بنی هاشمی.

اکبرنژاد، مهدی( ۱۳۸۶). بررسی تطبیقی مهدویت در روایات شیعه و اهل سنت. قم: موسسه بوستان کتاب.

دیالمه، نیکو( ۱۳۸۳). نعمت در پس پرده غیب. انتظار. سال چهارم. شماره ۱۱و ۱۲.

ساشادینا، عبدالعزیز(۱۳۸۳).امام مهدی (عج ). منجی اسلام. انتظار. ترجمه و بررسی سید محمد تقی آیت اللهی. سال چهارم. شماره ۱۱و ۱۲.

سلیمان،کامل (۱۳۸۱). روزگار رهایی. ترجمه علی اکبر مهدی پور. تهران: آفاق.

شفیعی سروستانی، ابراهیم (۱۳۸۳). آثار ظهور امام مهدی (عج) در کلام امام رضا (ع ). قدس. ۱۵/۷/۱۳۸۳.

صافی گلپایگانی،لطف الله (۱۳۸۸). منتخب الاثر. قم. مسجد مقدس جمکران.

طب‍رس‍ی، اح‍م‍د ب‍ن ع‍ل‍ی(۱۴۰۳ه.ق). الاحتجاج علی اهل اللجاج. مشهد: مرتضی.

طب‍رس‍ی، ف‍ض‍ل ب‍ن ح‍س‍ن ‫(۱۳۹۰ه.ق). اعلام الوری باعلام الهدی.چاپ سوم. تهران: اسلامیه.

طبرسی، فضل بن حسن (۱۳۹۰ه.ق.). زندگانی چهارده معصوم(ع): ترجمه کتاب اعلام الوری باعلام الهدی. ترجمه عزیزالله عطاردی. تهران: اسلامیه.

طبرسی،فضل بن حسن(۱۳۹۰ه.ق.).زندگانی چهارده معصوم(ع): ترجمه کتاب اعلام الوری باعلام الهدی. ترجمه عزیزالله عطاردی. تهران:اسلامیه.

ع‍طاردی ق‍وچانی، ع‍زی‍زال‍ل‍ه(۱۴۰۶ق).مسند الامام رضا(ع). مشهد: آستان قدس.

قرآن کریم.

کاظمی،مصطفی بن ابراهیم(؟۱۳). بشاره الاسلام فی علامات المهدی علیه السلام. قم: مکتبه الامین،موسسه عاشورا.

کلینی، محمد بن یعقوب(بی تا).اصول کافی. ترجمه جواد مصطفوی. تهران: کتابفروشی علیه اسلامیه.

م‍ج‍ل‍س‍ی، م‍ح‍م‍دب‍اق‍ر(۱۳۷۸). م‍ه‍دی م‍وع‍ود: ت‍رج‍م‍ه ج‍ل‍د س‍ی‍زده‍م ب‍ح‍ار الان‍وار. ترجمه ع‍ل‍ی دوان‍ی. چاپ بیست و هشتم. تهران: دارالکتب الاسلامیه.

مجلسی،محمد باقر(۰۱۴۰۳ه.ق). بحار الانوار الجامعه لدرر اخبار ائمه الاطهار. بیروت: موسسه الوفاء.

نعمانی، م‍ح‍م‍دب‍ن اب‍راه‍ی‍م (۱۳۶۲). الغیبه (غیبت نعمانی). ترجمه اح‍م‍د ف‍هری زن‍ج‍ان‍ی. طه‍ران: دار ال‍ک‍ت‍ب الاس‍لام‍ی‍ه.

منبع : مجله موعود مهرماه سال ۱۳۹۱ شماره ۱۳۱ / زهرا رستگار هروکی – میثم جوان بخت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *