هیچ فکر کردهاید چرا بعضی از افراد در زندگی موفقتر از دیگران به نظر میرسند؟
نه اینکه اینها مشکلی نداشته باشند بلکه میدانند چطور با مشکلاتشان برخورد کنند . این افراد مهارتهایی دارند که شاید بقیه نداشته باشند . بعضی از آنها ذاتا یا به دلیل نوع تربیت خانوادگی، این ویژگی را دارند و برخی آموزش دیده و روی خود کار کردهاند. استعدادها و نقاط قوت خود را به خوبی شناختهاند و آنها را پرورش داده اند. میتوانند با دیگران روابط خوب و صمیمانه برقرار کنند، احساسات، آرزوها و خواستههای خود را بیان کنند، مسائلی را که در زندگی با آنها مواجه میشوند حل کنند، برای زندگی خود تصمیمات درست بگیرند. میتوانند وقتی دچار هیجانهایی مثل ترس، خشم، خجالت یا غم شدند، با آنها کنار بیایند و هیجان خود را به شکل درست ابراز کنند تا به خود و دیگران صدمه نزنند.
تعریف سازمان بهداشت جهانی از مهارتهای زندگی یا Life Skills عبارت است از: مهارتهای روانی- اجتماعی که به ما کمک میکند با نیاز ها و چالشهای زندگی روزمره بهتر کنار بیاییم.
مهارتهایی که به ما برای زندگی بهتر کمک میکنند و کسب آنها، زندگی موفق را تشکیل میدهد.
این مهارتهای دهگانه زندگی عبارتند از:
۱. خودآگاهی
۲. تصمیم گیری
۳. حل مسئله
۴. تفکر خلاقانه
۵. تفکر نقادانه
۶. مهارت ارتباطی
۷. مهارت مدیریت رابطه
۸. همدلی
۹. مدیریت احساسات و هیجان
۱۰. مدیریت استرس
همه این مهارتها آموختنی هستند؛ آموختن در سطوح گوناگون به کودکان و بزرگترها.
مهارت حل مسئله
آموزش مهارت حل مسئله به کودکان:
مهارت حل مسئله، بنیاد تمام زمینههای دانش مانند ریاضیات، علوم و هنر است. چه کودک خردسالی که در پی یافتن پاسخ به پرسشهای ساده خود باشد و چه دانشمندی که در پی کشف مسائل مهم فیزیک و شیمی و ریاضی باشد، هر دو یک فرایند یکسان تفکر و حل مسئله را بکار میگیرند.
از طریق یادگیری حل مسئله است که کودکان مهارتهای فکریشان را میسازند.
همچنین آموزش مهارت حل مسئله به کودکان باعث افزایش توانمندیهای عاطفی، اجتماعی، بدنی، زیبا شناسی و اخلاقی آن ها میشود.
یادگیری مهارت حل مسئله چه چیزی به کودک میآموزد؟
خلاقیتشان افزایش مییابد.
توانمندیشان در ریاضیات بالا میرود.
اعتماد به نفسشان در انجام کارهایی که تا کنون نکردهاند زیاد میشود.
در رهبری توانمند میشوند.
چگونه مهارت حل مسئله را به فرزندمان آموزش دهیم؟
این آموزش در واقع باید از طریق آموزشی که مبتنی بر کشف است صورت بگیرد؛ یعنی کودک بر اساس فرایند پرسشگری و کاویدن، یاد بگیرد چگونه پاسخ معماها، پرسشها و معضلاتی که در زندگی روزانهاش با آن ها رو به رو میشود را پیدا کند. این یادگیری هم در تمرینهای فردی و هم در تمرینهای گروهی، محقق میشود. پروژهی گروهی(کار تیمی) خیلی مهم است زیرا فرایند انضباط در آن آموزش داده میشود.
شش اقدام عملی برای آموزش مهارت حل مسئله
کودکان باید در یک فرایند تکرار شونده و منظم، مهارت حل مسئله را یاد بگیرند. برای این منظور، لازم است که اقدامهای زیر صورت گیرد:
فراهم کردن یک محیط حل مسئله
کودکتان باید بداند که اشکالی ندارد اگر اشتباه کرد و به این خاطر تنبیه نشود. و این که کودک متوجه شود که قضاوتها و راهحلهایش ارزشمند است؛ حال چه درست باشد چه غلط.
به خاطر داشته باشید که شما میخواهید تفکر حل مسئله را تقویت کنید که نیازمند این است که تمامی گزینههای حل یک مسئله باید استخراج شود.اگر کودکتان جواب به ظاهر بی ارتباطی داد، هرگز او را مسخره نکنید و به او نخندید. کودک شما میخواهد که عقایدش شنیده شود. اگر شما به راه حلهای کودکتان توجه کرده و او را تشویق کنید که راه حلهای خلاقانهتر ارائه دهد، علاقه کودک به حل مسئله، افزایش مییابد.
ایجاد زمان برای حل مسئله
فرایند یافتن راه حل برای مسئله و آزمون راه حل در عمل، نیاز به زمان دارد .سعی و خطا، یکی از بخشهای حیاتی برای یادگیری حل مسئله است. زمانی را بر اساس یک دوره منظم، مانند بعد از ظهرهای آخر هفته، کنار بگذارید تا به همراه فرزندتان در یک فعالیت حل مسئله، مشغول شوید.
فراهم کردن مکانی برای حل مسئله
آزمون راه حلها باید در محیطی ایمن انجام شود مانند چاله ماسه یا محوطه باغچه که بتوانید همراه با کودکتان بازی کنید. چاله ماسه، جای خوبی است برای ایجاد موقعیتهایی مانند حفر تونل و یا ساختن یک رمپ. اجازه دهید که کودکتان از وسایلی که در اطرافش هست استفاده کند. همچنین اگر بتوانید چند کودک هم سن و سالش را نیز وارد بازی کنید سودمند است زیرا باعث تقویت تعاملات اجتماعی میشود؛ چون کودکان با یکدیگر گفتگو میکنند.
تدارک وسایل لازم
کودک برای حل مسئله نیاز به انواع ابزار و مصالح دارد.انعطافپذیری مصالحی همچون ماسه، آب، بلوک و مواد هنری برای کشف روشهای گوناگون، ایده آل هستند. کودکان میتوانند به راحتی راه حلهایشان را تست کنند و به مصالحشان، شکلهای مختلفی بدهند.
آشنایی با روش حل مسئله
مهارت حل مسئله دارای یک فرایند منطقی است که باید آن را به کودک یاد داد:
تشخیص مسئله
یافتن گزینههای گوناگون
تست گزینهها
ارزیابی آنچه که رخ میدهد
فهمیدن فرایند تفکر حل مسئله، باعث میشود که کودکان مهارت حل مسئلهشان را تقویت کنند. میتوانید با توضیح این فرایند در زمانی که خودتان مشغول حل یک مسئله هستید، این استراتژی را برای کودکتان مدل کنید.برای اینکه به توجه کودکتان در فهم این فرایند جهت دهید، خوب است که پرسشهایی را از او بپرسید. بهترین پرسشها در این زمینه، پرسشهای باز هستند. مثلا بپرسید: برای اینکه فلان وسیله کار کند، چطوری باید ساخته میشد؟ چه کار دیگهای میشه کرد؟ اگر این کار را انجام دهیم، به نظرت چه اتفاقی میافته؟ به نظرت آیا راه دیگهای هم وجود داره؟
انتخاب مسائل مناسب برای حل
از آنجایی که کودکان به خاطر طبیعتشان بسیار تمایل دارند دنیای اطرافشان را بیابند، یافتن مسئله مناسب، چندان سخت نیست.مسائلی که میتوانید برای کودکان انتخاب کنید میتواند این باشد که دنیای فیزیکی یا دنیای اجتماعی چگونه کار میکند.
مثالهایی از دنیای فیزیکی
چگونه بند یک کفش را ببندیم؟
چطوری به بالای کابینت برسیم؟
چطوری یک تونل بزنیم زیر قصر ماسهای، بدون این که خراب بشه؟
مثالهایی از دنیای اجتماعی:
چطور به دوستمان کمک کنیم تا گریهاش قطع شود؟
چطور با دوستی که زبان مارابلد نیست، صحبت کنیم.
برای مهمانیات چه کسانی را دعوت کنیم.
در این قسمت تعدادی از بازیهایی که میتوان به ما در یادگیری مهارت حل مسئله کمک کنند را مورد بررسی قرار میدهیم.
بازی ساختن ماز
با استفاده از بلوکها، صندلیها، جعبههای مقوایی و…
میتوانید یک ماز یا مسیر پر پیچ و خم ایجاد کنید.
این ماز یا مسیر پر پیچ و خم میتواند به اندازهای کوچک باشد که اتومبیلهای کوچولوی اسباببازی از آن عبور کند یا به اندازه کافی بزرگ شود که خود فرد بتواند از آن رد شود.
بازی بیست سؤالی
یک راه عالی برای کمک به حافظه و مهارتهای اجتماعی کودکان بازی بیست سؤالی است.
برای شروع، یک بازیکن به یک شخص خاصی فکر میکند و بقیه خانواده باید حدس بزند که آن شخص کیست؟ آنها میتوانند بیست سوال در مورد آن شخص بپرسند و سوالات باید با«بله» یا «نه» پاسخ داده شود. بعد از این که هر سوال پرسیده شد، هر بازیکن میتواند حدس بزند، کسی که درست حدس بزند برنده بازی خواهد بود.
بازی کودک کارآگاه
در این بازی، مامان یک سر نخ و راهنمایی در مورد یک شی را به کودک خود میدهد، پس از آن کودک باید یک حدس بزند. اگر کودک موفق نشود حدس بزند مامان باید یک سر نخ دیگر به او بدهد. این بازی تا زمانی ادامه پیدا میکند که کودک به درستی حدس بزند. مثلا بازی به این صورت شکل میگیرد.
مامان: یک شی که بزرگ و نرمه؟
کودک: یک خرس؟
مامان: نه یک چیزی که شما در خانه دارید؟
کودک: فرش؟
و همینطور ادامه میدهند تا به نتیجه برسند.
این نمونه بازی حل مسئله برای کودکان، مهارتهای حل مسئله کودک شما را به شدت افزایش میدهد. سرنخها را میتوان سختتر کرد، تا کودک سوالات بیشتری بپرسد.
بازی با کارتهای« فرض کن …»
در این بازی دانشآموز از داخل پوشه یک کارت حاوی جملاتی که با « فرض کن …» آغاز میشود و در آن تصور و توصیفی از مشکل مطرح شده است برمیدارد. دانشآموز کارت را میخواند و کلاس سعی در ارائه راه حلهای ممکن میکند. زمانی که دانشآموزان راه حلهای ممکن برای کارت را ارائه کردند، میتوانید از آنها بخواهید راه حلهای پیشنهادی خود را بازی یا نقشگذاری کنند.
بازی الفبا
بازیکنان باید به صورت یک دایره نشسته یا ایستاده باشند. هدف این است که کلمات را به ترتیب حروف الفبا مرتب کرده و با صدای بلند بخوانند. به بچهها یکی از دستههای زیر را بدهید. حیوانات، غذاها، لباسها، گلها، اگر یک بازیکن بیشتر از پنج ثانیه به یک کلمه فکر کرد از بازی خارج میشود. آخرین بازیکنی که باقی میماند بازی را برنده میشود. افراد وقتی مسائل را حل میکنند و با کمک هم تصمیمگیری میکنند موفق میشوند.
نکته پایانی
کودکان نیاز دارند تا قدرت حل مسئله را یاد بگیرند و این بازیها کمک میکنند تا کودکان تجربیات خود را در حین بازی درونی کنند و در زندگی واقعی از این تجارب برای حل مسائل خود استفاده کنند.