پایگاه خبری و تحلیلی رشد : امروزه باوجود تلاشهای فراوان بشر در زمینه دستیابی به درمان بیماریها و مبارزه بیوقفه با شیوع انواع بیماریهای و پیشرفت علم و فناوری و توسعه تکنولوژیهای برتر در دنیا و پیشرفت چشمگیر علم پزشکی، همچنان بشر نتوانسته جلوی پدیده مرگ را بگیرد و یا در آن دخل و تصرف کند .
خداوند از برخی سنتهای لایتغیر و تحویل ناپذیر که همواره ثابت هستند سخن گفته که تحت هیچ شرایطی تغییر و تحویلی در آن ایجاد نمیشود و مرگ یکی از آن هاست، متاسفانه بشر از مرگ عاجز است و حتی از صحبت کردن در مورد مرگ هراس دارد و میترسد و فکر میکند اگر از آن صحبت نکند، مرگ فرا نخواهد رسید و یا دیرتر فرا میرسد. در حالی که پیامبر (ص) توصیه فرمودند که مرگ را زیاد یاد کنید و مرگ و معاد جزو موضوعاتی بوده که در قرآن به فور از آن یاد شدهاست.
بر اساس آیات قرآن کریم و آموزه های دینی انسان پس از عبور از زندگی دنیا مراحلی را طی میکند؛ نخستین مرحله، دوران برزخ است و پس از آن زنده شدن در صحنه ی قیامت و در نهایت روانه به جایگاه همیشگی خود، بهشت یا جهنّم، می شویم.
قرآن کریم وقتی از مرگ سخن به میان میآورد، خطاب به ما میفرماید: «شما مرگ را میچشید» (کلّ نفسٍ ذائقه الموت) سوره انبیاء، آیه ۳۵ نه اینکه مرگ شما را نابود کند در واقع به بیان منابع دینی مرگ به معنی تحوّل، هجرت و جا به جا شدن است و ما به جایی میرسیم که جا به جا شدن، تحول و دگرگونی را هضم میکنیم و به ثبات میرسیم. تفاوت این روحیه با آنچه مرگ را نابودی میداند، از زمین تا آسمان است؛ اگرجهانبینی انسان این بود که «مرغ باغ ملکوتم» و وقتی میمیرم، این قفس میشکند و از قفس تن و طبیعت آزاد میشوم و به ملکوت پر میکشم دیگر حس پوچی در زندگی هم نخواهد داشت بلکه برعکس هدفی فراتر از این دنیا را پی خواهد گرفت.
مرگ نامی آشناست که علاوه بر گوش در نهایت جسم آدمی را نوازش میکند اما میان عالم مرگ و بر انگیخته شدن ( قیامت کبری) حدفاصلی است به نام برزخ که این برزخ بسته به عمل آدمی میتواند باغی از باغ های بهشت باشد یا گودالی از گودال های دوزخ باشد؛ انسان هرگز نباید حقیقت فنا پذیر خود را به فراموشی بسپارد آنچه جاودانه است روح است و جسم آدمی که همچون زندانی او را به اسارت کشیده عاقبت در آغوش خاک فرو خواهد رفت.
در تعالیم دینی از مرگ به عنوان مرحله ای از مراحل سیر تکامل یاد شده است تا حیات مادی برای او بی هدف جلوه نکند اما فقط گروهی از مردم توانایی فهم حقیقت آموزه های اسلامی را دارند ولی امروزه با پیشرفت علم باب جدیدی برای روشن تر شدن حقیقت مرگ به روی بشریت باز شده و آن موضوع تجربه های نزدیک به مرگ می باشد یعنی افرادی هستند که چیزی شبیه به مرگ را تجربه کرده اند به عبارتی این افراد بر اساس علوم تجربی مرده اند ولی بعدا زنده شده و حیات بازگشته اند و بهترین ترسیمی که از مرگ می توان ارایه کرد مربوط به این افراد است یعنی فردی عادی روایتی از تجربه ی نزدیک به مرگ خود دارد که میتواند برای مان روشنگر زندگی بعد از مرگ باشد.
کتاب آن سوی مرگ و سه دقیقه در قیامت از این دست روایت ها هستند که در آن افرادی از حیات مادی و جسم خود کنده شده اند و سفری به عالمی فراتر از ماده داشته اند که در ادامه قصد داریم این دو کتاب را معرفی و محتوای آن را بررسی کنیم.
کتاب آن سوی مرگ
«آن سوی مرگ» نوشته ی جمال صادقی است و نشر معارف آن را چاپ کرده است و تلاش می کند از طریق مصاحبه با افرادی که ادعا دارند که مرگ را دیده و تجربه کرده اند این حس و تجربه ی پیچیده و ماورایی را به خوانندگان ارائه نماید.
کتاب آن سوی مرگ شامل سه روایت است؛ روایت اول مربوط به دختری به نام سحر است که پس از سقوط یخچال فریزر در مسیر راهپله خانهشان، به بیمارستان منتقل شده و در آنجا دچار سکته مغزی می شود از اینجاست که ماجرا آغاز میگردد و او در جهان پس از مرگ شخصی را ملاقات میکند که به سحر، صحنههایی از عالم برزخ همچون بهشت را نشان میدهد.
روایت دوم مربوط به شخصی با نام مهندس است که از داربست ساختمانی سقوط کرده و به کما میرود. از اینجاست که جهان پس از مرگ را تجربه مینماید؛ مهندس چیزهای عجیب زیادی میبیند: از درک علوم مادی همچون ریاضی و فیزیک گرفته تا ارتباط با خانوادهی یک جن که روایت ایشان را بسیار خواندنی کرده است.
روایت سوم مربوط به تجربهی دکتری است که در اتاق عمل به مدت کوتاهی علائم حیاتی خود را از دست میدهد و بهعنوان تجربهگر، جهان پس از مرگ را تجربه مینماید. روایت دکتر بیشتر مربوط به عالم جزا و حسابرسی است دکتر پس از به هوش آمدن در اتاق عمل متوجه می شود که اتفاق جالبی رخ داده و بیماری که در اتاق عمل روی تخت بوده، تجربهای مشترک با دکتر در جهان پس از مرگ داشته است.
کتاب سه دقیقه در قیامت
کتاب سه دقیقه در قیامت کاری از گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی است که گروهی از نویسندگان نگارش آن را به ععهده داشته اند این کتاب روایت تجربه ی نزدیک به مرگ یک مدافع حرم است کسی که به اصرار خودش، نامش در کتاب ذکر نشده است.
راوی برخلاف میل باطنی خود و به اصرار دوست شهیدش این تجربه را بیان میکند تا عبرت و تلنگری باشد برای دیگران تا پیش از زمان موعود خود را آماده ی وصال به حق کنند. تجربه ی نزدیک به مرگ این جانباز تنها سه دقیقه به طول انجامیده است که با توجه به طولانی بودن مشاهدات میتوان فهمید چقدر دو عالم در زمان و مکان متفاوت هستند.
داستان کتاب پیرامون حقایقی درباره مرگ، برزخ، حال انسان در برزخ و بسیاری مطالب دیگر درباره حیات پس از مرگ است.