مقالات اجتماعی / ایده ایجاد سازمانی مستقل برای مدیریت بحران در کشور بدون توجه به ملاحظات اجرایی، بررسیهای علمی و کارشناسی و بدون شناخت ماهیت دستگاههای متنوع و متکثر فعال در حوزه مدیریت بحران بر پیچیدگی شرایط موجود خواهد افزود.
ایده ادغام نهادهای امدادی در کشور و تشکیل یک ساختار واحد تحت عنوان «وزارت مدیریت بحران» در ۲ مقطع در دهه اخیر در مجلس شورای اسلامی مطرح شده که کلیات ۲ طرح ارائه شده در کمیسیون مربوطه رد شده است. «ارزیابی اجتماعی سیاست ادغام نهادهای امدادی و تشکیل وزارت مدیریت بحران» [۱] عنوان گزارشی به قلم «ایمان شعبانزاده» و جمعی از همکاران است. مولفان در این گزارش تلاش دارند تا با کاربست یک مدل مفهومی ویژه، اقدام به بررسی و نقد ایده ادغام نهادهای امدادی در کشور و ایده ایجاد یک ساختار جدید بپردازند.
در گزارش حاضر تلاش شده تا با نقد ابعاد مختلف این پیشنهاد و مروری بر چالشهای اصلی مدیریت بحران در کشور پیشنهادهایی نو و کاربردی برای تقویت و پایداری نظام مدیریت بحران و طرح ایدههای علمی و کارشناسی در این حوزه در کشور ارائه شود.
بررسی رخدادهای زیستمحیطی سالهای اخیر و ارزیابی نحوه مدیریت بحرانهای طبیعی و انسانزا در ایران لزوم تغییر در راهبردهای مدیریت بحران در کشور را نشان داده و تجدیدنظر در این زمینه را بدیهی میسازد. اما پرسش حائز اهمیت این است که ریشه اصلی مشکلات این حوزه دقیقا کجا است؟
ضعف پایداری منابع مالی، ضعف اثربخشی و عدم کفایت نهادی، مغایرت با اصل ۷۵ قانون اساسی، مغایرت با اساسنامههای داخلی نهادهای مشمول طرحها، ناهمسازی با قانون برنامه ششم توسعه و نبود امکان ادغام سازمان پدافند غیرعامل از دلایل مخالفت با وزارت مدیریت بحران عنوان شده است
مهمترین چالشهای نظام مدیریت بحران در کشور
۱- تغییر پیاپی ساختار و قوانین در کنار دیدگاه ناصحیح نسبت به مدیریت بحران
در حال حاضر مشکل فعلی مدیریت بحران در کشور، تنها ساختار موجود یا قانون آن نیست بلکه ایراد دیدگاه مدیریتی نسبت به مقوله مدیریت بحران است. در حوزه مدیریت بحران در برخی مواقع شاهد ناهماهنگی میان دستگاهها، عدم وجود برنامههای راهبردی، نبودِ اعتبارات مناسب و کافی و همچنین ضعف بدنه کارشناسی و مدیریتی متخصصین حوزه هستیم و عملا اقتدار لازم برای اجرایی شدن تصمیمات کلان وجود ندارد. در چنین شرایطی حتی تغییر ساختار هم مشکلی را حل نخواهد کرد.
۲- تقدم بخشیدن به راهبردهای عملیاتی «پس از حادثه» به جای راهبرد پیشگیری
اگر اولویت راهبردی ما در برابر بحرانهای طبیعی تمرکز بر بخش پیشگیری باشد، جدا از امکان اجرایی حداقل در بخش تعیین استراتژی یا راهبرد، درست عمل کردهایم. همچنین باید گفت که موضوع پیشگیری الزاما مبتنی بر هزینه نیست، بلکه نیازمند تغییر برنامههای توسعهای و انطباق با الگوهای بومی و ملی است. بنابراین افزایش اعتبارات و تخصیص به موقع به منظور پیشگیری از آثار مخاطرات زیست محیطی، در واقع یک سرمایهگذاری است و نه ایجاد هزینه.
مسئله حائز اهمیت این است که هم اکنون در بسیاری از بخشها و نقاط در معرض مخاطره و دارای پتانسیل بحرانی شناسایی شده در کشور، دستگاههای مسئول در حوزههای مختلف به وظایف خود در آن راستا کاملا واقف هستند، اما عملا به دلیل کمبود اعتبارات مشخص برای انجام امور مرتبط، توانایی اقدام لازم را ندارند و یا حداقل به این بهانه از اجرای آن سرباز میزنند.
۳- نبود برنامه رسانهای جامع در حوزه مدیریت بحران
در قانون فعلی مدیریت بحران کشور سطح وظایف صداوسیما، به عنوان فراگیرترین رسانه رسمی کشور، در ارائه آموزش در برابر بحران و اعلام هشدار محدود شده و نقش رسانههای غیر رسمی در این میان دیده نشده است؛ در حالی که گسترش روزافزون شبکههای اجتماعی و فضای مجازی و تاثیر آنها در زمان مدیریت بحران غیرقابل انکار است.
۴- نبود نقشه راه جامع برای کاهش خطر بلایا
بنابر نتایج به دست آمده تاکنون کشور ما دارای نقشه راه جامعی برای کاهش خطر بلایا نبوده است بنابراین دستگاه متولی مدیریت بحران در کشور باید یک سند راهبردی و نقشه راه براساس بحرانهای گذشته داشته باشد که در آن اقدامات و وظایف هر یک از دستگاهها و بخش غیردولتی مشخص شده و اهداف کمی وجود داشته باشد.
۵- ضعف زیرساختهای لازم و مدیریت شهری و روستایی
نبود بانک جامع اطلاعاتی از زیرساختهای شهری و روستایی و نبود مدیریت یکپارچه، از چالشهایی است که مدیریت بحران کشور به ویژه مدیریت بحران شهر تهران با آن روبرو است.
نبود دستگاه تخصصی متولی و امکانات کافی در امر جستجو و نجات، آواربرداری، حمل و نقل، ترابری و شریانهای حیاتی در زمان بحران در کنار مسائلی چون ضعف دسترسی به مناطق محروم و دورافتاده و … از مشکلات مدیریت بحران کشور به حساب میآید
۶- نداشتن مدیریت واحد و پشتیبانی لازم برای مدیریت بحران
سازمان مدیریت بحران جایی است که باید توان تصمیمگیری حاکمیتی را بر پایه دانش و توانمندی با کیفیت بالا و برپایه به کارگیری نیروهای علمی و فنی با بالاترین کیفیت داشته باشد. این در حالی است که تاکنون و در بسیاری از موارد این سازمان محل دریافت دادههای مختلف گاهی ناهمساز از سازمانهای مختلف علمی بوده و معمولاً خود نیز نمیتواند و نتوانسته این دادهها را پردازش کند.
از جمله چالشهای دیگر این حوزه نبود پشتیبانی لازم در شرایط بحران است که میتوان آن را ناشی از وجود مشکلات زیر دانست:
الف) نبود دستگاه تخصصی متولی و امکانات کافی در امر جستجو و نجات، آواربرداری، حمل و نقل، ترابری و شریانهای حیاتی در زمان بحران
ب) پیشبینی نکردن واحد مشخص برای مدیریت بحران در بحث لجستیک و پشتیبانی
ج) غیر منسجم بودن برنامه بهداشت و درمان در مدیریت بحران
د) ضعف دسترسی به مناطق محروم و دورافتاده
ه) کمبود پایگاههای امدادی آتش نشانی و اورژانس از نظر تعداد نیرو، تجهیزات و امکانات.
۷- بهره نگرفتن منسجم از مشارکت مردمی و سازمانهای مردم نهاد در مدیریت بحران
ارتقای جایگاه سازمان مدیریت بحران از ذیل وزارت کشور به ذیل معاونت رئیس جمهوری از پیشنهادهایی است که میتواند روند مدیریت بحران را تغییر دهد
علاوه بر اینکه ظرفیت مردمی در حل بحران بسیار حائز اهمیت است، در صورت عدم بهرهگیری منسجم از آنها با مشکلاتی روبرو خواهیم شد.
مزایا و چالشهای تشکیل وزارتخانه مدیریت بحران
۱- تعیین متولی واحد با بودجه مستقل برای مدیریت بحران: با توجه به تعدد نهادهای امدادی در کشور و عدم وجود فرماندهی واحد در این حوزه، تعیین متولی معین و سرعت بخشیدن به اختصاص بودجه به دستگاههای مشمول، بدون شرط مهمترین نقطه قوت تشکیل یک نهاد واحد مدیریت بحران در کشور خواهد بود.
۲- امکان حضور مقام مسئول مدیریت بحران کشور در هیئت وزیران و طرح مسائل در عالیترین مرجع: ایده تشکیل وزارتخانهای تحت عنوان «وزارت مدیریت بحران» حداقل از منظر اقدامات اجرایی و بودجهای میتواند زمینهساز افزایش «نظارت» بر عملکرد نهادهای امدادی در کشور و در مجموع افزایش «اثربخشی» خدمات امدادی ارائه شده توسط آنها باشد.
در این راه نقاط ضعفی از جمله ضعف پایداری منابع مالی، ضعف اثربخشی و عدم کفایت نهادی، عدم جامعیت محتوایی ناشی از بنا نهادن ساختار جدید بر پایه مفروضات نادرست، ضعف در فراگیری نهادی ناشی از عدم شناخت کافی از ساختارهای موجود، مغایرت با اصل ۷۵ قانون اساسی، مغایرت با اساسنامههای داخلی نهادهای مشمول طرحها، مغایرت با قانون برنامه ششم توسعه و عدم امکان ادغام سازمان پدافند غیرعامل وجود دارد.
۱۰ پیشنهاد برای بهسازی مدیریت بحران
الف) ارتقای جایگاه سازمان مدیریت بحران از ذیل وزارت کشور به ذیل معاونت رئیس جمهوری؛
ب) این پیشنهاد، هم به تقویت جایگاه حقوقی و نظارتی این سازمان کمک خواهد کرد و هم از بروز چالشهای احتمالی ادغام نهادهای امدادی در قالب یک وزارتخانه جدید جلوگیری خواهد کرد.
ج) سازمان مدیریت بحران باید از ضمانت اجرایی قوی و بودجه مشخص به منظور هدایت دستگاههای اجرایی مختلف برخوردار باشد.
با انضمام پیوست مدیریت خطر حوادث و بلایا و توجه به تغییر شرایط اقلیمی، تمام برنامههای توسعه و عمران ملی باید بازتنظیم شوند
د) توان کارشناسی سازمان مدیریت بحران در خصوص مدیریت بحران های مختلف باید افزایش یابد. این سازمان باید ارشدیت علمی داشته باشد تا در موقع بحران سایر دستگاهها از آن تبعیت نمایند.
ه) لزوم تدوین نظام مدیریت خطر حوادث و بلایا براساس نظام منطقهای: در این حالت با بررسی تجارب کشورهای توسعه یافته و توجه به ظرفیتهای اقلیمی و کاربست قابلیتها و تجارب بومی هر منطقه در کشور میتوان اقدام به تدوین نظام مدیریت خطر حوادث و بلایا به منظور توسعه تابآوری و کاهش آسیب پذیری نقاط مختلف کشور کرد.
و) تقویت ابعاد نظارتی نظام مدیریت بحران در کشور: ابعاد نظارتی مدیریت بحران در کشور باید هم ناظر بر عملکرد دستگاههای مشمول قانون مدیریت بحران در کشور باشد و هم با پیروی از استانداردهای بینالمللی این حوزه و آسیبپذیریهای سازهای، نحوه ساخت و سازها و پوشش بیمه حوادث نظارت ویژه داشته باشد.
ز) الزام به ارائه پیوست مدیریت بحران در طراحی و اجرای کلیه طرحها و برنامههای توسعهای و عمرانی: با داشتن پیوست مدیریت خطر حوادث و بلایا و توجه به تغییر شرایط اقلیمی، تمام برنامههای توسعه و عمران ملی باید به گونهای تنظیم شوند که در همه فعالیتهای آن در همه سطوح، رویکرد سازگاری با اقلیم رعایت شود.
ح) توجه بیشتر به مشارکت عمومی مردم در تمام مراحل مدیریت خطر حوادث و بلایا
ط) با سازماندهی و توسعه سازمانهای مردم نهاد در راستای افزایش آگاهی، اطلاع رسانی و مشارکت همگانی عموم مردم در تمام مراحل مدیریت بحران از پیشگیری، کاهش آثار، آمادگی و پاسخ تا بازیابی و بازتوانی اقدام کرد.
ی) انجام یک پژوهش جامع و بینالمللی در حوزه مدیریت بحران
بدین ترتیب ایده تشکیل وزارت مدیریت بحران در نگاه نخست میتواند ابزاری در جهت ارتقای حقوقی جایگاه سازمان مدیریت بحران و زمینهساز تسریع در روند اختصاص بودجه به این سازمان باشد اما در مقام عمل این پیشنهاد هم در تضاد با ماهیت درونی و اجرایی دستگاه برای مشمول این طرح است و هم بدون توجه به مختصات نظام حوادث و سوانح در کشور ارائه شده است.
منبع
[۱] . ایمان شعبانزاده، «ارزیابی اجتماعی سیاست ادغام نهادهای امدادی و تشکیل وزارت مدیریت بحران»، دفتر مطالعات اجتماعی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، خرداد ۱۴۰۱.