عباس بن علی علیه السلام مشهور به قمر بنی هاشم، برادر و یار واقعی امام حسین علیه السلام در واقعه کربلا به عنوان علمدار و یار با وفای آن حضرت تا آخرین لحظات عمر حضور داشت. آوازه دلاور مردی های حضرت عباس(ع) در آن روزگار طنین افکنده بود و دشمن در پی آن بود تا با اقدامی جسورانه، وی را از صف لشکریان امام حسین(ع) در کربلا جدا سازد. در نهایت با عمودی آهنین بر سر مبارک حضرت ابوالفضل(ع) زد و ایشان را به شهادت رساند
یاد گلوی تشنه ات
بوی بهشت آید از تربت با صفای تو
عرض سلام می کند، کعبه به کربلای تو
در قطرات خون تو گریه بی صدای من
در نی استخوان من ناله نینوای تو
آه بدم، که دم بدم ناله بر آرم از جگر
اشک بده، که روز و شب گریه کنم برای تو
زخم تن تو می زند خنده به تیر و نیزه ها
نیزه و تیر می کند گریه به زخم های تو
ای به گلوی فاطمه، بغض غمت گره شده
با چه گنه بریده شد دست گره گشای تو
بر لب ماست ذکر تو، در تن ماست زخم تو
در سر ماست شور تو، در دل ماست جای تو
حج تو زیر تیغ ها، سعی تو پیش تیرها
آب شراره می شود، یاد گلوی تشنه ات
بحر ز شدت عطش، سر شکند به پای تو
دخت علی که کوفه شد، کرب و بلا ز خطبه اش
گوش شده که بشنود از سر نی، صدای تو
کوه به سنگ سر زده، سنگ به گریه آمده
کز چه خضاب شد به خون، صورت دلربای تو
زخم تو و سرشک من، درد من و دوای تو
حاج غلامرضا سازگار