یکی از بزرگ ترین فجایع بشری در ۱۰ محرم سال ۶۱ هـ ق در سرزمین کربلا توسط امویان به وقوع پیوست. هنوز نیم قرنی از رحلت پیامبر اسلام سپری نشده بود که یزیدیان جنایات تاریخی را مرتکب شدند و امام حسین (ع) را به شهادت رساندند و به انجام فجایع عظیم دیگری از جمله بریدن سر کشته ها و غارت اموال و به اسارت گرفتن اهل بیت علیهمالسلام مبادرت ورزیدند
کرببلا زینت آغوش نبی
من کرببلا را چو خزان دیدم و رفتم
چون مرغ شب از داغ تو نالیدم و رفتم
ای باغ که داری تو بسی گل بگلستان
این خرمن گل را بتو بخشیدم و رفتم
در کرببلا زینت آغوش نبی را
آوردم و غلطیده بخون دیدم و رفتم
ممکن چو نشد حنجر پاک تو ببوسم
آن حنجر پرخون تو بوسیدم و رفتم
یاد آمدم آن روز که گفتی جگرم سوخت
چشم از تن صد چاک تو پوشیدم و رفتم
چون همره ما هست سر غرقه به خونت
من یاد لب تشنه تو بودم و رفتم
بگسست اگر دشمن دون ریشه دین را
با موی پریشان همه سنجیدم و رفتم
بس کن تو دگر کاه ربائی سخن خود
من یک گلی از گلشن دین چیدم و رفتم