عاشورا روز دهم ماه محرم است. شهرت این روز نزد شیعیان به دلیل وقایع عاشورای سال ۶۱ هجری قمری است که در آن بزرگ ترین مصیبت عالم رخ داد و امام حسین علیه السلام به همراه یارانش در سرزمین کربلا در جنگ با سپاه کوفه به فرماندهی عمر بن سعد با هفتاد و دو تن از یاران و اصحاب با وفایش با لب تشنه مظلومانه به شهادت رسیدند.
وداع روز عاشورا
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
ای وقف خاک راهت اشک امیدواران
گل کرده زخم داغت بر قلب داغداران
اطفال بی پناهت تا دور قتلگاهت
کردند مقدمت را با اشک لاله باران
گفتی به صبر کوشم فریاد خود بپوشم
بنگر فکنده آهم آتش به کوهساران
عزم قتال کردی دشمن فزون تو فردی
ترسم پیاده گردی با نیزۀ سواران
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
تو می روی به میدان از بهر دادن جان
من بی قرار ماندم در جمع بی قراران
هجرت بلای جانم وصلت دوای دردم
بگذار تا چو خورشید دور سرت بگردم
بی تو چو شمع محفل سوزم در آتش دل
در دیده اشک خونین درسینه آه سردم
ای قبلۀ مرادم باشد هنوز یادم
تو گریه بر سکینه من گریه بر تو کردم
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
با اشک بی صدایم پشت سر تو آیم
جای نفس ز نایم خیزد شراره هر دم
بی تو شکیب سخت است داغ حبیب سخت است
با صبر خو گرفتم با خویش در نبردم
دل می دود به دنبال چشمم بود به سویت
هم رفته دل زدستم هم مانده آرزویت
بگذار تا بسوزم با آه سینه سوزم
بگذار تا بمویم از تارتار مویم
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
بگذار تا بیفتم بر روی خاک پایت
بگذار تا بگیرم یک بوسه از گلویت
گفتم رخت ببوسم دیدم ز تشنه کامی
تاول زده است لب ها گشته کبود رویت
قسمت نشد که خونم ریزد به خاک راهت
فرصت نشد که با اشک گرد از رخت بشویم
ای از مدال زخمت برسینه ام نشانه
از تارتار مویم آتش کشد زبانه
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
بگذار تا چو اکبر رزمندۀ تو باشم
بگذار تا چو عباس گیرم علم به شانه
سرتا قدم خروشم من چون به صبر کوشم
وقتی ز سینۀ سنگ داغت زند جوانه
ای کاش با تو می شد در خون خود بغلطم
ای کاش بی تو از من می سوخت آشیانه
تیغ فراق باشد برنده تر ز شمشیر
داغ عزیز باشد بدتر ز تازیانه
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران