سلام ما به حسین و سفیر عطشانش
که در اطاعت جانان، گذشت از جانش
به آن غریب ترین سربه دار وادی عشق
به «مسلم بن عقیل» و دو نور چشمانش
به عزم شب شکن و همّت علی وارش
به صبر و قوّت قلب و شکوهِ ایمانش
میان معرکه، چون کوه محکم و نستوه
ستاده در بَرِ اهریمنان به کف جانش
تمام شهر پر از دشمن است و می بارد
نفاق و فتنه ز بارو و بام و ایوانش
در آستان مُحرّم، به خاک و خون غلتید
منای کوفه ببینید و عید قربانش
طلایه دار بزرگ قیام عاشورا
فدای نهضت سرخِ حسین شد، جانش
حسین شمسایی