چند سالی است که در پی ایجاد تغییرات اکولوژیکی و سیستمی، متاسفانه شاهد کم بارشی و در نهایت خشکسالی در کشور هستیم؛ معدل کم آبی و حتی بیآبی باعث شده تا بسیاری از اموری که به سبب وجود آب امکانپذیر بودهاند با مشکلی بزرگ مواجه شوند.
عدم کشاورزی مکانیزه و اصرار بر کشاورزی سنتی و استفاده نادرست از آب برای بهره مندی کشاورزان سنتی کار باعث شده تا حجم بسیار زیادی از آب مناطق مختلف کشور بواسطه نوع مصرف غلط هدر رود.
انشعابات غیرمجاز و استفاده روستائیان از این نوع بهره مندی و گسترش باغ ویلاها و حفر چاههای مجاز و غیرمجاز یکی از دلایلی است که به پدیده کمآبی بیشتر دامن زده و باعث شده تا تامین آب پایدار در روستاها با مشکل جدی مواجه شود و در کمال تاسف، این موضوع سبب عدم کنترل درست و بر زمین ماندن طرحهای متعدد در حوزه تامین و توسعه طرحهای زیربنایی آب و فاضلاب شود.
سهم مصرف آب در بخش کشاورزی ایران در حدود ۹۰ درصد، شرب ۸ و صنعت و معدن ۲ درصد است، درحالی که در کشورهای توسعه یافته سهم بخش کشاورزی ۳۰ درصد، شرب و بهداشت ۱۱ و سهم بخش صنعت و معدن ۵۹ درصد است؛ البته میتوان با بکار بردن سیاستهای کاربردی و استفاده از دانشمندان و صنعتگران که تحقیقات گستردهای را در این حوزه انجام داده و به نتایج درخور و شایستهای نیز رسیدهاند این واقعه که خیر، فاجعه را سامان داده و برای همیشه با آن وداع کرد.
در بخش شهری میزان مصرف آب در سال در حدود ۵.۴ میلیارد متر مکعب است. از این میزان مصرف مقدار ۴.۳ میلیارد مترمکعب مربوط به مصارف بخش خانگی است، لذا با توجه به جمعیت تحت پوشش در مناطق شهری، میزان سرانه مصرف آب یا همان میانگین مصرف آب به ازای هر نفر در روز برای کل مصارف ۲۲۴ لیتر در روز و برای مصارف خانگی ۱۸۰ لیتر به ازای هر نفر در روز است؛ سرانه مصرف آب در کشور دانمارک (۱۵۹ لیتر در روز)، سوئد (۱۶۴)، پرتغال (۱۹۴)، اسپانیا (۲۰۰)، انگلستان (۱۵۳ لیتر در روز)، اتریش (۱۵۳ لیتر در روز)، ایرلند (۱۴۲ لیتر در روز)، فرانسه (۱۳۹ لیتر در روز)، آلمان (۱۲۹ لیتر در روز)، هلند (۱۲۹ لیتر در روز)، بلژیک (۱۱۲ لیتر در روز)، لهستان (۹۸ لیتر در روز)، فنلاند (۲۱۳) و ایتالیا (۲۱۳) است؛ البته در تعدادی از کشورها نیز سرانه مصرف آب از جمله سوئیس (۲۵۲)، استرالیا (۲۶۸)، آمریکا (۲۹۵) و کانادا (۳۲۶) لیتر به ازای هر نفر در شبانهروز است که از ایران بالاتر است.
متوسط بارندگی در جهان در حدود ۸۶۰ میلیمتر است و این درحالیست که متوسط درازمدت این رقم در ایران ۲۵۰ میلیمتر است؛ توزیع بارندگی در ایران نیز ناهمگون است، بنحوی که یک درصد از مساحت ایران بارشی بیش از ۱۰۰۰ میلیمتر دارد و میزان بارندگی در مناطقی همچون حوضه آبریز شرق کشور در حدود ۱۴۸ میلیمتر است.
می طلبد در شرایط فعلی، تغییر نوع کشت و حتی شیوههای کشت در دستور کار قرار گیرد تا باعث عدم هدر رفت بیشتر آب در کشاورزی شویم. بعنوان مثال کشتهایی چون پسته و زعفران که آب کمتری نیاز دارند در مناطقی که بارندگی کمتری از آن شاهدیم باید توسعه یابد و کشتهایی چون هندوانه که آب بیشتری را میطلبد در مناطق پر بارش انجام شود؛ همین معادله کوچک میتواند تغییراتی بنیادین در ذخایر آب و بهره مندی بهتر مردم از این موهبت الهی را فراهم آورد.
تغییر فرهنگ مصرف آب و بهینه سازی آن میتواند کمک شایانی را به همه مردم نموده و باعث گردد تا آب شربی که با مشقات فراوان تهیه میشود به درستی و در شرایطی سالم به همه برسد و در نهایت شادابی و سرزندگی وام گرفته از آب به جامعه تزریق گردد.
پدیده کم آبی و کم بارشی موضوعی نیست که بتوان با صدور بخشنامه یا تحت فشار قرار دادن افراد مختلف بهرهمند از آب، چون کشاورزان، صنعتگران، خانهداران و… آن را سامان داد بلکه در وهله اول، نقش مهم در این حوزه، فرهنگ صحیح و درست مصرف آب و ثانیاً بهره مندی از مکانیزمهای مختلف صنعتی و همچنین اعمال سیاستهای تشویقی و تنبیهی برای استفاده کنندگان و افرادی است که اصطلاحاً با عدم رعایت الگوی مصرف خود باعث زیان دهی به کل سیستم و فرسایشی شدن اقدامات میشوند و باید با فعالیتهایی همچون تلاش برای مدیریت تقاضا و مصرف آب و افزایش آگاهیهای اجتماعی و همکاری نهادهایی مثل مراجع انتظامی و قضایی برای اجرای ضابطهمند بخشنامهها نسبت به رفع این چالش عظیم، گام برداشت.
مهدی مقاری