فوتبال جام جهانی و درس از ژاپنی‌ها

عصر ایران؛ هومان دوراندیش – تیم ملی فوتبال ژاپن در عین شایستگی باز هم از رسیدن به مرحلۀ یک‌چهارم نهایی جام جهانی باز ماند. ژاپنی‌ها در سومین جدال خود با کرواسی در تاریخ حضورشان در جام جهانی، این بار در ضربات پنالتی مغلوب کروات‌ها شدند.

ژاپن در جام جهانی ۱۹۹۸ یک بر صفر مغلوب کرواسی شده بود و در جام ۲۰۰۶ با کرواسی به تساوی بدون گل رسیده بود.

این چهارمین باری بود که ژاپن در مرحلۀ یک‌هشتم نهایی جام جهانی حذف شد. ژاپنی‌ها در این مرحله از جام جهانی، در سال ۲۰۰۲ یک بر صفر مغلوب ترکیه شدند، در سال ۲۰۱۰ در ضربات پنالتی مقابل پاراگوئه حذف شدند، در سال ۲۰۱۸ در یکی از بازی‌های شگفت‌انگیز تاریخ جام جهانی، ۳ بر ۲ مغلوب بلژیک شدند و امسال هم که در ضیافت پنالتی‌ها با جام جهانی وداع کردند.

تیم ملی ژاپن، برخلاف تیم ملی ایران با هدایت کی‌روش، برای فوتبال بازی کردن به زمین می‌آید. در فوتبال قرار نیست صرفا دفاع کنیم. هر تیم نرمالی در بازی فوتبال هم دفاع می‌کند هم حمله. تعداد حملاتش هم طبیعتا متناسب با توان خودش و توان تیم حریف است.

از ژاپنی‌ها یاد بگیریم

ژاپن چه در بازی دیشب چه در بازی با بلژیک در سال ۲۰۱۸، بارها به سمت دروازۀ تیم حریف حمله کرد ولی نهایتا ناکام از زمین بیرون آمد؛ اما تیم کی‌روش در برابر آرژانتینِ مسی همان قدر دفاعی بازی می‌کرد که در برابر نیجریه یا مراکش یا آمریکا.

در حالی که هر عاقلی می‌داند که ژاپن یا ایران قاعدتا در برابر تیم‌های درجه‌دوم یا درجه‌سوم فوتبال جهان (مثل آمریکا و نیجریه و مراکش و بوسنی و ترکیه و…) نباید به قدر بازی در برابر تیم‌هایی مثل برزیل و آرژانتین و اسپانیا و آلمان و …. دفاعی بازی کند.

اما وقتی ما سه دوره است که تیم ملی کشورمان را با مربی‌‌یی راهی جام جهانی می‌کنیم که هدف اصلی‌اش “ارائۀ بازی دفاعی” است، دیگر فرقی نمی‌کند که حریف‌مان آرژانتین باشد یا آمریکا؛ اسپانیا باشد یا نیجریه. ما در هر صورت دفاع می‌کنیم و اسم این نادیده گرفتن عقل سلیم را می‌گذاریم جنگندگی و اتحاد در یک بازیِ جانانه!

اسپانیای انریکه در جام جهانی فعلی، به مراتب قوی‌تر از اسپانیای ۲۰۱۸ است که در آستانۀ جام جهانی مربی‌اش – لوپتگی – را برکنار کردند و تیم را به دست هیِرو دادند. ژاپن در برابر همین اسپانیا نیز نمایشی هجومی داشت ولی ما در برابر اسپانیای ۲۰۱۸ نود دقیقه متراکم دفاع کردیم؛ حتی وقتی که عقب بودیم و به گل نیاز داشتیم.

چرا ما در برابر اسپانیای هیرو آن طور بازی کردیم و ژاپن در برابر اسپانیای انریکه این طور؟ چون ژاپنی‌ها از باختن نمی‌ترسند و وارد زمین می‌شوند تا فوتبال خودشان را بازی کند. فوتبالی که بلدند. همین. زیبا بازی می‌کنند و مردمشان از نمایش زیبای آن‌ها لذت می‌برند. اگر هم برنده از زمین خارج شوند چه بهتر.

ولی ما اساسا از باختن می‌ترسیم و این ترس با حضور کی‌روش پررنگ‌تر هم شده است. برای ما پیروزی در یک مسابقۀ فوتبال، بسی بیشتر از “پیروزی در یک مسابقۀ فوتبال” است.

اگر قبلا دلایل سیاسی در آرزوی دنبال پیروزی در جام جهانی دخالت داشت این بار هم دلایل سیاسی برای میل به شکست آورده می شد. هر چه هست، فوتبال برای بسیاری از ما ایرانیان، دست کم در جام جهانی، چیزی فراتر از فوتبال است. یعنی به بسی چیزها گره می‌خورد. از مبارزه با امپریالیسم گرفته تا اعتراض به سیاست های رسمی.

این وضعیت ناشی از فقدان خوشبختی یا، اگر صریح‌تر بگوییم، احساس بدبختی است. اگر ما با هر عقیده‌ای احساس خوش‌بختی و کام‌یابی داشتیم، مثل ژاپنی‌ها فوتبال را فوتبال می‌دیدیم و نه چیزی بیشتر.

در تاریخ ژاپن هم مصیبت کم نبوده. از مصائب مدرنیزاسیون در نیمۀ دوم قرن نوزدهم گرفته تا شکست مقابل متفقین در جنگ جهانی دوم با دریافت دو بمب اتمیِ آمریکایی‌ها. اما الآن در ژاپن ۷۷ سال است که لیبرال‌دموکراسی شکل گرفته و ملت ژاپن به برکت آزادی و علم، طعم پیشرفت و رفاه را چشیده و خالی از خشم است.

از ژاپنی‌ها یاد بگیریم

وقتی لبریز از خشم و نفرت نباشی، فوتبال برایت صرفا یک بازی جذاب است نه یک بازی سیاسی. اگر هم تیمت ببازد و عصبانی شوی، خشمت دلایل فوتبالی دارد نه دلایل سیاسی و تاریخی و ایدیولوژیک و چه و چه.

ژاپن تا حالا سه بار به یک‌هشتم نهایی جام جهانی صعود کرده و مردمش هم طبیعتا بابت صعود تیم‌شان خوش‌حال شده‌اند. اما در سال ۲۰۱۴ وقتی که الجزایر به یک‌هشتم نهایی جام جهانی صعود کرد، خوش حالی مردم الجزایر موجب کشته شدن ۹ الجزایری شد!

چرا شادی ژاپنی‌ها در جام‌های ۲۰۱۰ و ۲۰۱۸ نرمال بود و شادی الجزایری‌ها آنرمال؟ دلیلش چیزی نیست جز شرایط اجتماعی و اقتصادی ملت ژاپن و ملت الجزایر.

دربارۀ سیاسی شدن فوتبال در ذهن و ضمیر ما ایرانی‌ها، بعدا بیشتر خواهیم نوشت ولی در پایان این نوشته بد نیست نگاهی بیندازیم به کارنامۀ ژاپن و ایران در جام‌های جهانی.

ژاپن در ۷ دورۀ جام حضور داشته و ایران در ۶ دوره. ژاپنی‌ها ۲۵ بازی کرده‌اند و ایران ۱۸ بازی.

ژاپن ۷ برد در جام‌ جهانی داشته و ایران ۳ برد. ژاپن ۱۲ بار باخته و ایران ۱۱ بار. ژاپن ۶ تساوی داشته و ایران ۴ تساوی.

البته فیفا باخت در ضربات پنالتی را مساوی محسوب می‌کند. اگر حذف شدن در ضربات پنالتی را مصداق “باخت” بدانیم، باید دو تساوی ژاپن را کم کرده و آن‌ها را باخت محسوب کنیم. در این صورت ژاپن ۱۴ بار باخته و ۴ بار مساوی کرده. اما چون بازی وقتی به پنالتی می‌کشد که دو تیم مساوی کرده باشند، ملاک فیفا منطقی‌تر است.

و نهایتا ژاپن در جام‌های جهانی ۲۵ گل زده و ۳۳ گل خورده است. ایران ۱۳ گل زده و ۳۲ گل خورده است.

کارنامۀ ژاپن آشکارا بهتر از کارنامۀ ایران است ولی انصافا استعداد و خلاقیت و توانایی بازیکنان ایرانی بیشتر از بازیکنان ژاپنی است. در طول تاریخ فوتبال ژاپن، دریبل‌زنی مثل علی کریمی یا سرزنی مثل علی دایی وجود نداشته است.

اما فوتبال فقط استعداد و خلاقیت نیست. پول و علم و مدیریت و شجاعت هم می‌خواهد. ما باید از ژاپنی‌ها یاد بگیریم. هم پرداختنِ شایسته به فوتبال را، هم عبور از خشم‌های تاریخی و گره نزدن فوتبال به آرزوهای سیاسی را.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *