علیرضا مقامی در سال ۱۳۴۲ در یک خانواده متدین و کشاورز در روستای ایستادگی بخش عقیلی شهرستان گتوند دیده به جهان گشود.
روستایی کوچک با مردمان باصفا و نیکوخصال و باغات میوهای که زیبایی و طراوات را به چشم و دل هر رهگذری هدیه میدهد و نام پایداری و مقاومت را یدک میکشد.
علیرضا مقامی کودکی پرجنب و جوش، سرشار از ذکاوت و متانت بود. هر چند غبار محرومیت در چهره زادگاهش هویدا – و مردمانش از ابتداییترین امکانات بیبهره بودند و برای آموختن دانش مقاطع ابتدایی –راهنمایی – متوسطه باید به روستاهای همجوار چون سماله – ترکالکی و یا شهر مهاجرت میکردند.
او نیز مانند سایر مردم نجیب روستای ایستادگی از علم و بصیرت و معنویت غنی، وام گرفته از دامان مادران ایلیاتی عاشق مکتب حسینی برخوردار بود.
کمبودها، معضلات، محرومیت اجتماعی، مشکلات اقتصادی هرگز نتوانست ذرهای در اراده پولادین این جوانمرد خلل وارد کند.
علیرضا با تلاش بسیار به تحصیل پرداخت و کنار آموزش در کارهای کشاورزی دوشادوش پدر و برادرانش زحمت کشید تا لقمه حلال پدر را گواری وجود کند.
علیرضا مقامی به دلیل هوش و استعداد ذاتیاش همواره مورد توجه معلمین خود بود و چندین مرتبه به عنوان دانشآموز ممتاز منطقه معرفی شد.
او که در دوران نوجوانی خود را مقلد امام میدانست با روحیهای ظلم ستیزی و دستگیری از محرومان وارد میدان انقلاب شد. و اعلامیههای حضرت امام را که با زیرکی به دست میآورد در بین اهالی روستاهای منطقه پخش میکرد.
با به ثمر نشستن خون شهیدان انقلاب اسلامی و برقراری نظام جمهوری اسلامی – علیرضا به عضویت انجمن اسلامی روستا درآمد و از دبیرستان شهدای ترکالکی در رشته اقتصاد دیپلم گرفت.
او که در کنار دروس مدرسه در مکتب روحانیت مبارز و انقلابی و برخی علما، دلداده آیات وحی الهی شده بود حالا برای جوانان و نوجوانان در مسجد روستا کلاس تفسیر قرآن برگزار میکرد.
به معنا و محتوای کتاب خدا اعتقاد عمیق داشت و به آن عمل میکرد، به مطالعه کتابهای شهید مطهری و نهج البلاغه علاقه بسیار داشت و اوقات فراغت خود به مطالعه کتابهای دینی میپرداخت.
رفته رفته شیپور جنگ تحمیلی نواخته شد و دشمن بعث عراق با ارتشی مجهز از تجهیرات نظامی در اخرین روز تابستان سال۱۳۵۹ به خاک ایران اسلامی تجاوز نمود.
با شروع جنگ تحمیلی علیرضا مقامی جزء اولین جوانان سلحشور دیار عقیلی بود که لباس رزم برتن نمود و عزم میدان جنگ کرد.
او که در میدان نبرد نیز دلاور و کاردان بود با حضور در مناطق جنگی و عملیاتهای خیبر، بدر، والفجر ۸ خودی نشان داد بگونهای که مورد توجه فرماندهان ارشد جنگ قرار گرفت، در هنگامه پیکار و نبرد در دفاع از انقلاب و سرزمین ایران اسلامی آنچنان با شجاعت به دل دشمن میزد که چندین بار مجروح و برای درمان به عقبه جنگ منتقل شد.
اما روحیه شهادت طلبی او امکان استراحت در منزل و بیمارستان را از او سلب نمود و مجدد عزم میدان نبرد میکرد.
علیرضا مقامی دلاوری از دیار عقیلی قهرمان، با پوشیدن لباس سبز پاسداری همچون فرماندهای شجاع،با روحیات معنوی والای خوش خلق و گشاده رو و متین بود.
رفتار و کردار نیکویش مورد توجه و محبوبیت بیش از پیش نیروهای تحت امرش در گردان مالک شد بود.
در عملیات بدر هنگامی که تمام نیروهایش زیر آتش تیربارچی عراقیها زمین گیر شده بودند و ادامه عملیات برایشان مهیا نبود.
علیرضا شجاعانه برخاست و با ندای اللهاکبر به دل دشمن زد، با شلیک اولین موشک آر پی جی به سوی دشمن یورش برد و تیربارجی عراقی را سرنگون، تا رزمندگان گردان مالک اشتر شوشتر-گتوند تکبیرگویان مواضع دشمن بعث را فتح نمایند.
در تک یا مهدی پیج انگیزه، منطقه فکه، عملیاتی انجام شد وی فرمانده نیروهای خط شکن بود که در سپیده دم، بیست و چهارم اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۵ درحال پاکسازی شیار از لوث بعثیان متجاوز در کمین نیروهای عراقی گرفتار و در یک نبرد جانانه با دشمن متجاوز عراقی، شهد شیرین شهادت نوشید و پیکر مطهرش طی سه دهه گمنامی، مهمان رملهای روان و تفتیده فکه بود.
پیکرمطهر شهید علیرضا مقامی در آغازین روزهای بهار سال۱۳۹۲ در منطقه فکه تفحص و هشتم مرداد همان سال، در ماه مبارک رمضان مصادف با سالروز شهادت مولای متقیان علی(ع)،با حضور اقشار مختلف مردم شهید پرور استان خوزستان در زادگاهش روستای ایستادگی تشییع و در کنار مزار شهید سرهنگ مقامی سردار شلمچه به آغوش خاک سپرده شد.
رضاحسین زاده ترکالکی