عبور از تحریم‌ها با شعار!

روزنامه جمهوری اسلامی

یکی از وزرای دولت سیزدهم که داعیه برخورداری از قدرت برنامه‌ریزی برای عبور از تحریم‌ها را دارد، اخیراً گفته: «کره شمالی و لیبی و یوگسلاوی الگوهای موفق عبور از تحریم‌های بین‌المللی بوده‌اند».
این ادعا پایه و اساس عینی و عملی ندارد و خلاف واقعیت‌های موجود است. فلاکت زندگی مردم کره شمالی که بر کسی پوشیده نیست. کسانی که از اوضاع یوگسلاوی خبر دارند نیز می‌دانند که این کشور با چه مصائبی مواجه شد. درباره لیبی هم خوبست به اسناد مراجعه شود.
نویسنده کتاب «قذافی، ظهور تا سقوط» درباره تاثیر تحریم‌ها بر زندگی مردم لیبی می‌نویسد:
«تحریم‌‌ها زندگی را بر مردم لیبی مشکل‌تر از پیش ساخت. قیمت‌‌ها رو به افزایش گذاشت… تورم سالیانه حدود سی و پنج درصد بود که نفس مردم را گرفت… گرچه دولت نظام کوپنی را برقرار کرد تا مردم گرسنه نمانند اما ادامه معیشت برای اکثریت مردم دشوارتر شد. علاوه بر این، برای بسیاری از خانواده‌ها، متکی شدن به کوپن تجربه حقارت باری بود. آنچه کار را بدتر می‌کرد فساد موجود در نظام کوپنی بود. مقامات فقط بخشی از کالاهای کوپنی را بین مردم توزیع می‌کردند و بقیه کالاها سر از بازار سیاه درمی‌آورد. تحریم‌‌ها موجب سربرآوردن طبقه‌ای از نوکیسگان شد. این طبقه جدید نه فقط شامل مقاماتی می‌شد که از راه دور زدن تحریم‌‌ها به سودهای آنچنانی رسیده بودند بلکه تجار بخش خصوصی که پارتی‌های دم‌کلفت حکومتی داشتند را نیز شامل می‌شد. این تجار به لطف دسترسی به ارزهای خارجی کالا وارد کشور می‌کردند و این کالاهای وارداتی را با قیمت‌های گزاف تورم‌زده می‌فروختند. نرخ تورم به قدری بالا بود که مردم قادر به خرید این کالاها نبودند. هر گوشی تلفن همراه معادل پنج برابر حقوق ماهیانه یک استاد دانشگاه بود. همزمان ویلاهای شیک که متعلق به کاسبان تحریم و اقوام و نزدیکان سران حکومت بود در طرابلس و بنغازی ساخته می‌شد تا بر زخم مردم لیبی نمک بپاشد. شکاف روبه گسترش میان اغنیا و فقرا موجب بروز نفرت تلخی در بین آنهایی شده بود که در نبرد برای یکی کردن خرج و دخلشان به حال خود وانهاده شده بودند.» کتاب «قذافی، ظهور تا سقوط» نوشته آلیسون پارجتر، ترجمه بیژن اشتری.
اینها واقعیت‌های جامعه لیبی در دوران تحریم هستند و آنچه بر کره شمالی و یوگسلاوی گذشته و هم‌اکنون در این کشورها جریان دارد نیز کاملاً قابل مشاهده و ارزیابی است. براساس این واقعیت‌ها هیچیک از این کشورها نمی‌توانند برای ما الگو باشند. ما خود نیز بسیاری از آنچه در این جملات آمده است را در سال‌های اخیر لمس کرده‌ایم و دیدیم که کاسبان تحریم چه بلائی بر سر مردم آوردند.
پذیرفتنی است که ایران به دلیل برخورداری از وسعت، شرایط جغرافیائی، ثروت‌های خدادادی، نیروهای سرشار از استعدادهای کم‌نظیر و اصول، ارزش‌ها و آرمان‌های دینی و انقلابی می‌تواند با کشورهائی همچون لیبی، کره ‌شمالی و یوگسلاوی متفاوت باشد و بسیاری از گردنه‌های سخت را پشت‌ سر بگذارد، ولی تحقق این هدف به برنامه‌ریزی صحیح، مجریان کاربلد و اراده جمعی نیازمند است که متاسفانه در حال حاضر فاقد آنها هستیم. حتی اگر از این سه اصل نیز برخوردار باشیم، نفوذ مافیاهای متعدد در لایه‌های مختلف حکمرانی مانع بزرگی بر سر راه تحقق هدف مهم غلبه بر توطئه‌ها و تحریم‌های ظالمانه است.
این تصور نیز باطل است که مافیاها را فلان دولت به وجود آورده و حالا ما می‌توانیم دست آنها را قطع کنیم. مافیاها موجوداتی نیستند که به این یا آن شخص و مقام وابسته باشند تا ما بتوانیم دست آنها را با شناسائی این اشخاص و حذف آنها از مجموعه حکمرانی قطع کنیم. ماجرا برعکس است. اینها به مافیاها وابسته هستند و این وابستگی ربطی به این گروه و آن گره یا این جناح و آن جناح ندارد. جان‌مایه این وابستگی، منافع مادی است که همچون مواد مخدر، هر لحظه از این مجموعه قربانی می‌گیرد و شرایط تحریم، بستر مناسبی برای قربانی گرفتن است.
تصمیم‌گیری درباره چگونگی برخورد با مذاکرات برجامی که به لغو یا عدم لغو تحریم‌ها منجر خواهد شد، در اختیار مسئولان نظام است، اما آنچه ما می‌توانیم بگوئیم اینست که کشور را با شعارهائی از قبیل عبور از تحریم‌ها به سبک کره ‌شمالی و لیبی و یوگسلاوی نمی‌توان از مشکلات اقتصادی کنونی نجات داد. مردم، پشتوانه نظام هستند و حفاظت از نظام جمهوری اسلامی که بر همه ما واجب است با تامین رفاه آنان گره خورده است. ایران، کشور ثروتمندی است که اگر با برنامه‌ای جامع و با استفاده از خرد جمعی مدیریت شود، زمینه مناسبی برای تامین رفاه مردم دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *