شیوه علی بن ابیطالب در نظر گرفتن مصالح اسلام بود، نه مصالح شخصی

بهره‌ای از کلام امام خمینی به مناسبت عید سعید غدیر
مقالات مذهبی / در هفته جاری مناسبت مهم و ارزشمند عید سعید غدیر و تعیین مولای متقیان حضرت علی علیه‌السلام به عنوان جانشین رسول خدا صلی‌الله علیه و آله را در پیش رو داریم. امام خمینی رضوان‌الله‌تعالی‌علیه که خود یکی از پیروان، شیفتگان و عاشقان راستین مولای متقیان علی ‌بن ‌ابیطالب علیه‌السلام بودند، درباره این شخصیت بزرگ تاریخ بشری تنها به تعریف و تمجید ظاهری از او بسنده نکرده‌اند، بلکه علاوه بر بیان فضایل انسانی، اسلامی و اخلاقی این بزرگمرد تاریخ، تلاش فراوانی کردند تا مرام و شیوه او در انجام مسئولیت‌ها و وظایف فردی، اجتماعی و سیاسی وی را بخصوص در چگونگی نحوه هدایت و اداره جامعه برای عموم، اعم از کارگزاران نظام تا افراد عادی جامعه که تلاش می‌کنند پیرو و شیعه این امام معصوم باشند، تبیین نمایند.
دیدگاه‌های امام راحل درباره امیرالمومنین علیه‌السلام، با توجه به نیازهای نظام اسلامی و نیازهای اقشار مختلف ملت و مسئولین بصورت کاربردی و در قالب تعمیم دادن و بکارگیری مرام و شیوه امیرمومنان برای برخورد با مسائل روز جامعه مطرح شده‌اند و امروز که این دیدگاه‌ها را مرور می‌کنیم در می‌یابیم گویی این بیانات و سخنان، نصایحی هستند که برای همین امروز و در تشریح مشکلات همین روزها بیان شده‌اند. این ویژگی در بیانات امام خمینی بخاطر صداقتی است که در طول حیات پربرکت آن عالم و عارف کم‌نظیر موج می‌زد و امروز که لاجرم بر دل می‌نشیند، نشات گرفته از همان صداقت آینده‌نگرانه است که در عین حال نگرانی از آینده را نیز در خود مستتر دارد. آنچه مطالعه می‌فرمائید، گزیده‌ای از بیانات امام خمینی درباره شخصیت امیرمومنان و شیوه و مرام او در اداره جامعه و نحوه تعامل با مردم و مسئولان حکومت است که تقدیم خوانندگان گرامی روزنامه می‌شود.

امام خمینی خمینی
امام خمینی

خدای تبارک و تعالی به وسیله رسول اکرم – صلی‌الله علیه و آله و سلم – برای اجرای مقاصد الهی و ادامه تبلیغات و ادامه راه انبیا، حضرت امیر – سلام ‌الله ‌علیه – را منصوب فرمودند. باید ما تاسف بخوریم از این که نگذاشتند دست‌های خائن، برای جنگ‌هایی که در زمان تصدی ایشان به امور بود، آن جنگ‌ها و جنگ‌افروزها نگذاشتند که چهره این مرد بزرگ در ابعاد مختلفی که دارد نمایان بشود. این بزرگوار شخصیتی است که دارای ابعاد بسیار است و مظهر اسم جمع الهی است که دارای تمام اسماء و صفات است. تمام اسماء و صفات الهی در ظهور و در بروز در دنیا و در عالم، با واسطه رسول اکرم در این شخصیت ظهور کرده است. و ابعادی که از او مخفی است، بیشتر از آن ابعادی است که از او ظاهر است. همین ابعادی هم که دست بشر به آن رسیده است و می‌رسد، در یک مردی، در یک شخصیتی جمع شده است، جهات متناقض، جهات متضاد. انسانی که درحال این که زاهد و بزرگترین زاهد است، جنگجو و بزرگترین جنگجوست در دفاع از اسلام. اینها در افراد عادی جمع نمی‌شود، آن که زاهد است، به حسب افراد عادی، جنگجو نیست، آن که جنگجوست زاهد نیست. در عین حالی که در معیشت آن‌طور زهد می‌کردند و آن‌طور در خوراک و در آن‌طور چیزها به حداقل قناعت می‌کردند، قدرت بازو داشتند، آن قدرت بازو را، و این هم جزء اموری است که جمعش، جمع متضادین است. در عین حالی که دارای علوم متعدده و دارای علوم معنویه و روحانیه و سایر علوم اسلامی است، در عین حال می‌بینیم که در هر رشته‌ای، مردمی که اهل آن رشته‌اند او را از خودشان می‌دانند، پهلوان‌ها حضرت امیر را از خودشان می‌دانند، فلاسفه حضرت امیر را از خودشان می‌دانند، عرفا حضرت امیر را از خودشان می‌دانند، فقها حضرت امیر را از خودشان می‌دانند، هر قشری که اهل یک رشته است، حضرت امیر را از خودش می‌داند. و حضرت امیر از همه است، دارای همه اوصاف است و دارای همه کمالات.
بعضی کمالات حضرت که شاید یک قدری مخفی مانده باشد از ادعیه حضرت معلوم می‌شود. دعای کمیل یک دعای عجیبی است، بسیار عجیب. بعض فقرات دعای کمیل از بشر عادی نمی‌تواند صادر بشود. الهی‌ وَ سَیدی‌ وَ مَولای و ربی صَبَرْتُ عَلی‌ عَذابِکَ فَکَیفَ اصْبِرُ عَلی‌ فِراقِکَ‌(۱) کی می‌تواند این‌طور بگوید؟ کی این‌طور عشق به جمال خدا دارد که از جهنم نمی‌ترسد لکن می‌ترسد که وقتی در جهنم برود، نازل شده از مقام خودش و به مرتبه‌ای برسد که محروم بشود از عشق او؟ از فراق، حضرت امیر می‌نالد، از فراق حضرتِ حق تعالی ناله می‌زند. این عشقی است که در باطن قلب او گداخته شده همیشه، و تمام اعمالی که از او صادر می‌شود، از این عشق صادر می‌شود، از این عشق به خدا صادر می‌شود. ارزش اعمال روی این عشق و محبتی است که به حق تعالی هست، روی این فنا و توحیدی است که در انسان هست، و این سبب شده است که ضَرْبَهُ عَلّی یوْمَ الْخَنْدَق افْضَلُ مِنْ عِبادَهِ الثَّقَلَین‌.(۲) فرضاً که این ضربت را کس دیگر از دفاع اسلام زده بود اما از روی این عشق نبود، کارش هم اسباب این شده بود که اسلام ترویج پیدا کند، لکن چون مبدا، مبدا عشقی نبود، «افضل من عباده ثقلین» نخواهد شد. انگیزه اعمال، انگیزه روحانیت اوست نه صورت او. شمشیر زدن، یک دست پایین آوردن است و یک کافر را کشتن، این دست پایین آوردن و کافر را کشتن، از خیلی اشخاص ممکن است صادر بشود، لکن گاهی اصلاً اجر ندارد و اصلاً فضیلت ندارد و گاهی فضیلت دارد تا برسد به آن جایی که افْضَلُ مِنْ عِبادَهِ الثَّقَلَین‌. این روی آن عشق و توحیدی است که در قلب او هست، روی آن است که دست، دست او نیست، چشم، چشم او نیست، یدالله است، عین‌الله است. اینها را ما با لَقْلَقه لسان(۳) می‌گوییم و نمی‌توانیم تصورش را بکنیم، البته تصدیقش کردیم به این که این‌طور است، اما تصورش را نمی‌توانیم بکنیم که چه جور است وضعیت.
آنهایی که شیعه این مرد بزرگ هستند البته نمی‌توانند مثل او باشند، خود ایشان هم فرمود شما قدرت این را ندارید، حتی قدرت همین زهد ظاهریش را، چه برسد به معنویاتش، لکن نباید ما گمان کنیم که ما شیعه امیرالمومنین – سلام‌الله‌علیه – هستیم. و خود او در دعای کمیل و سایر ادعیه‌هایش و در روشش آن‌طور خوف از خدا داشت، و آن‌طور از عاقبت می‌ترسید که منعکس شده است این در دعای کمیل و درحالات او و ما اصلاً دنبال این مسائل نباشیم و بگوییم ما شیعه هستیم. آن‌طور بسط عدالت، اگر موفق‌ شده بود، کرده بود که الگو شده بود برای همه حکومت‌های عالم، نگذاشتند. ما بگوییم شیعه هستیم و خدای نخواسته ظلم بکنیم، نمی‌شود این. اگر در روایات فرموده‌اند که پیروان علی، اهل سعادتند، باید ما ببینیم ما پیرو هستیم یا نیستیم؟ ما به وظایفمان، حتی به همان وظایف صوری‌مان عمل می‌کنیم یا نمی‌کنیم؟ ما در این جمهوری اسلامی چه کردیم و چه می‌خواهیم بکنیم؟ و با ما چه کردند و چه خواهند کرد؟ شما ملت عزیز با قدرت خودتان، با ایمان خودتان، با تحولی که درتان واقع شد، دست تبهکاران را در داخل و دست غارتگران را که از خارج دراز شده بود قطع کردید. شما یک حکومت طاغوتی را برداشتید و به جای او یک حکومت اسلامی گذاشتید. شمایی که این کار را کردید باید دنبالش باشید تا نگهش دارید، نمی‌شود که انسان یک کاری بکند و نیمه کاره رهایش کند. امروز که اسلام و جمهوری اسلامی در دست شما و ما و همه ملت ایران امانت است، اگر چنانچه خلاف بکنیم، خلاف مصالح جمهوری اسلامی بکنیم، خلاف مصالح اسلام بکنیم، به این امانت خیانت کردیم، و در پیشگاه مقدس حق تعالی مجرم و خائن هستیم. خیانت همه‌اش این نیست که منافقین می‌کنند، آنها هم یک قسمش است. خیانت آن نیست که صدام می‌کند، آن هم یک قسمش است. آنهایی که در داخل با اسم‌های مختلف ضربه می‌خواهند بزنند به اسلام و با اسم امور مختلفه‌ای به حکومت اسلامی می‌خواهند ضربه بزنند، اینها هم خیانت کردند. گاهی خیانت اینها راه را باز می‌کند برای این که آنهایی که مثل صدام و منافقین هستند راهشان باز بشود و خیانت بالاتر را بکنند. ما که می‌گوییم که مسلمان هستیم، شیعه علی بن ابی طالب هستیم، باید ببینیم که شیوه علی‌بن‌ابیطالب چی بود. همین علی‌بن‌ابیطالب که رسول خدا او را به جای خودش نصب کرد، بیست و چند سال برای مصالح اسلامی موافقت کرد با اشخاصی که به عقیده او غاصب مقام بودند، برای این که مصالح اسلام اقتضا می‌کرد. اگر حضرت آن وقت می‌خواست معارضه بکند، اسلام در خطر بود. مایی که می‌گوییم مسلمان هستیم، باید مصالح اسلام را در نظر بگیریم، نه مصالح شخصی خودمان را…
امروز مصالح اسلامی اقتضا می‌کند که همه ما با هم باشیم، هر روز یک نغمه‌ای بلند نکنیم برای تضعیف دولت، برای تضعیف مجلس، برای تضعیف شخصیت‌ها. من نصیحت می‌کنم به دولت که شما مردم را شریک کنید در این کار، برای این که تنهایی نمی‌توانید بکنید، و نمی‌تواند هم. یک دفعه می‌بینیم که شیاطین از اطراف به دولت حمله می‌کنند که معلوم شد تو خلاف شرع همیشه کردی. خدای تبارک و تعالی که پیغمبرش را نصیحت می‌کند که یا ایهَاالنَّبِی اتّقِ‌الله(۴) به حسب آن طوری که شما می‌گویید پیغمبر متقی نبوده تا خدا به او گفته اتق‌الله! خدای تبارک و تعالی که به همه مومنین می‌فرماید یا ایهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا‌الله(۵) معلوم می‌شود اینها متقی نبودند که خدا می‌گویند اتقوا‌الله این شیاطین چه می‌گویند به این ملت ما؟ اینها سلطنت طلبند و می‌خواهند سلطنت را در این جا دوباره برگردانند، یا بازی خورده‌اند از آنهایی که می‌خواهند این کشور را دوباره به باد بدهند و تحت سلطه آمریکا قرار بدهند؟ می‌فهمند اینها چه می‌کنند؟ اینهایی که هر کدام خودشان اگر حکومت یک محله باشند نمی‌توانند اداره کنند آن جا را، چطور به خودشان اجازه می‌دهند که یک دولتی که در عین همه گرفتاری‌هایی که الآن دارد و از شرق و غرب به او فشار دارند می‌آورند، این مملکت را دارد اداره می‌کند و به خوبی هم اداره می‌کند، چطور اجازه می‌دهند به خودشان که نسبت به این جسارت کنند و هر روز یک صورت درست کنند. خوب، ما افراد را نمی‌شناسیم، اما خدای تبارک و تعالی که می‌شناسد. ما افکار شما را نمی‌توانیم بفهمیم، اما خدا که می‌داند. شمایی که نمی‌توانید یک شهر را اداره کنید، اگر نانوایی یک شهر را به شما بدهند نمی‌توانید اداره‌اش کنید، چطور می‌گویید که چرا دولت نمی‌دانم چه نکرده، چه نکرده؟ شما می‌فهمید که کار دولت چی هست و تاکنون چه کرده است؟ شمامی دانید که کارهایی که دولت در این چند سال با همه این فشارها کرده، عمقش از کارهایی که در طول سلطنت فاسد پهلوی بوده است، بسیار بیشتر است. چی می‌گویید به جان این دولت؟ دست بردارید، از خدا بترسید، از غضب خدا بترسید. شما خیال می‌کنید که اگر دولت ساقط بشود، شما روی کار می‌آیید؟ شما هیچ وقت نمی‌آیید روی کار. شما خیال می‌کنید به نفع اسلام این حرف‌ها را می‌زنید؟ شیطان در لباس شما، در باطن شما این حرف‌ها را می‌زند و به ضرر اسلام دارد می‌زند. دست بردارید از این مسائل، کمک کنید به دولت، کمک کنید به این دولتی که دارد جان می‌کند برای اسلام و برای کشور شما. چرا باید هر روز نق بزنید و هر روز هر جا فرصت پیدا می‌کنید یک چیزی بگویید به ضد دولت، یا یک چیزی را هم منتشر کنید به ضد دولت؟ اینها مسائلی است که باید توجه داده شود به ملت ما. باید توجه کنند کسانی که در بین ملت هستند، علمای اعلام که در هر جا هستند باید تذکر بدهند به اینها؛ باید توجه بدهند به اینها که شما با دست خودتان می‌خواهید خودتان را دفن کنید. بترسید از آن روزی که خدا غضب کند به ما و ما را دوباره در همان جهنمی وارد کند که در سابق بودیم. (صحیفه امام، ج۱۹، صص ۶۳ تا ۶۸)
ــــــــــــــــــــ
۱- ‌ای خدای من، و آقای من و مولا و پروردگارم! گیرم که صبر کنم بر عذابت، اما چگونه بر فراق و دوری تو صبر کنم». مفاتیح ‌الجنان، دعای کمیل.
۲- «یک ضربه شمشیر علی(ع) در روز (جنگ) خندق، از عبادت انس و جن والاتر و برتر است». بحارالانوار، ج۳۹، ص ۱ – ۲، ح۱.
۳- لقلقه (به فتح هر دو لام): بانگ لک لک، هر بانگ و آوازی که توام با حرکت و اضطراب باشد، در فارسی «لقلقه زبان» می‌گویند، یعنی بیهوده‌گویی.
۴- اشاره است به آیه ۱ سوره احزاب: «ای پیغمبر! همیشه خدا ترس و پرهیزکار باش».
۵- سوره حشر، آیه ۱۸: «ای اهل ایمان، خدا ترس شوید».

*ابعادی که از حضرت امیر سلام ‌الله ‌علیه مخفی است، بیشتر از آن ابعادی است که از او ظاهر است
*اگر در روایات فرموده‌اند که پیروان علی اهل سعادتند، باید ما ببینیم که پیرو هستیم یا نیستیم؟ این نمی‌شود که بگوئیم شیعه هستیم و خدای نخواسته ظلم بکنیم
*آنهایی که در داخل با اسم‌های مختلف می‌خواهند به اسلام ضربه بزنند و با اسم امور مختلفه‌ای می‌خواهند به حکومت اسلامی ضربه بزنند، اینها هم خیانت کرده‌اند
*ما که می‌گوئیم مسلمان و شیعه علی ‌بن ‌ابیطالب هستیم، باید ببینیم شیوه علی ‌بن ‌ابیطالب چه بود. ما باید مصالح اسلام را در نظر بگیریم نه مصالح شخصی خودمان را

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *