روزنامه جمله نوشت : روز گذشته حجتالاسلام والمسلمین سیدابراهیم رئیسی در حاشیه نشست مشترک با دولت و مجلس گفت: «تمام تلاش ما در مجلس و دولت باید این باشد که مشکلات و مسائل مردم را حل کنیم، اراده و توانایی هم برای انجام این کار داریم. ما معتقدیم مشکلات کشور به دست دولتمردان و نمایندگان حل میشود. البته برخی نگاهشان به آن سوی مرزها بود و معتقد بودند که مسائل را نمیتوان حل کرد، اما ما نگاه اصحاب «نمیشود»، «مگر میشود»، «نخواهد شد» و «بودجه نداریم» را نداریم، هرچند اعتبارات ممکن است کافی نباشد، اما با تدبیر، عقلانیت، همگرایی و با تشخیص اولویتها مسائل حتما قابل حل شدن است.
حجتالاسلام رئیسی همچنین تصریح کرد: کار با کمک مردم دنبال خواهد شد تا امید هر روز در میان مردم بیشتر شود.»
درخصوص سخنان رییسجمهور که مانند همیشه غیردقیق و مبهم بود و بیش از آنکه حاوی صداقت و با انگیزه شفافیت امور برای افکار عمومی بر زبان رانده شده باشد، محتوای سیاسی داشت و با این نیت گفته شد که دولت تدبیر و امید را بزند و بکوبد تا افکار عمومی متوجه بیبرنامگی و روزمرهگی دولت سیزدهم نشود، چند نکته را لازم به طرح میدانیم:
مدت مدیدی است که افکار عمومی، کاری با «رییسی» ندارد و حرفهای وی را جدی نمیگیرد و گاه حضورش را نیز نادیده میانگارد و این نگرش، قطعاً دلیلی دارد و دلیل آن نیز نه کینه یا دلخوری افکار عمومی نسبت به شخص رییسجمهوری بلکه رها شدن کارها در دولت وی است، گویا همه میدانند نهایت توان وی، همین است و حتی خود او نیز از این حقیقت آگاه شده است.نکته دوم اینکه رییسی برای اینکه کمی برای خود شأن و اعتبار بتراشد، نمیتواند گامی مثبت بردارد و گشایشی محسوس در زندگی مردم ایجاد کند و ناچار است هرازگاهی به دولت قبل حمله کند، شیوهای که در اظهارنظرهای تبلیغاتی خود، چندین بار آن را مذموم و ناپسند شمرده و گفته بود مشکلات را به دولت قبل،
ربط نمیدهد.
نکته سوم اینکه مقصد و مقصود ما در این نوشتار، دفاع از «دولت حسن روحانی» نیست که روزنامه «جمله» در دهها شماره، در زمان دولت تدبیر و امید، وزیران و شخص رییسجمهوری سابق را مورد نقدهای اصولی و کارشناسی قرار داد. مقصودمان بیشتر بر این است که رییس دولت سیزدهم، نمیتواند با حمله به گذشته و مرور و بازبینی خطاهای دولت قبل، افکار عمومی را از چرخه خطاهای فاحشی که خود و دولتش در آن افتادند، منحرف کند.
نکته بعدی اینکه اگر دولت پیشین، به تعبیر رییسجمهوری، «دولتِ نمیشود» و «دولتِ نخواهد شد» بود، دولت ایشان «دولتِ اصحاب کهف» است و بسیاری از مدیران ارشد دولتی و وزیران، گویا در خواب به سر میبرند و از بدیهیترین امور در معادلات جهانی، آگاهی ندارند و نظرات و هشدارهای دلسوزانه کارشناسان را نیز نمیشنود و درک نمیکند.
برای یادآوری «رییسی» و مخاطبان «جمله» لازم است بنویسیم دولت پیشین یکبار با نظارت و اجازه مدیران ارشد نظام، «برجام» را به جلو برد و آن را امضا کرد و موجبات گشایش نسبی در اقتصاد شد اما در همان زمان، برخی دوستان سید ابراهیم رییسی که امروز در بدنه دولت حضور دارند، چوب لای چرخ برجام گذاشتند و در نهایت با خروج «دونالد ترامپ» از برجام و اعمال تحریمهای بیسابقه، وضعیت اقتصاد و معیشت مردم به تنگی گرایید و در این موضوع مشخص، کمترین تقصیر با دولتمردان دوازدهم بود اما طی یکسال گذشته شاهد بودیم «حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه و معاونش «علی باقری کنی» که مسئول مذاکرات بودند، حتی یک گام نتوانستند به توافق نزدیک شود و تنها کاری که از دستشان برمیآمد تکرار شعارهای توخالی و آرمانگراییِ پوچ در حوزه سیاست خارجی بود و در نهایت نیز طرفی نبستند و نتیجهای نگرفتند.
امروز اقتصاد ملی و معیشت مردم در شرایطی است که به گفته همه آگاهان و دلسوزان، طی چهار دهه اخیر بیسابقه بوده است و طیفهای مختلفی از مردم، دستهدسته به قعر خط فقر و فلاکت سقوط کردند، ارزش پول ملی به کمترین حد خود رسیده است و خطر ورشکستگی و فروپاشی اقتصاد کشور را تهدید میکند و دولت مانند «شخص غیررشید» یا بیعقلی که تفاوت بین خیر و شر را نمیداند و از بدیهیترین تهدیدها، غافل است، هیچ اظهارنظری نمیکند و گامی بر نمیدارد و در میانه چنین گردابی که کشور را تهدید میکند دولت قبل را متهم میکند و تلاش دارد آبرو و اعتبار خود را قدری تیمار کند.
نکته آخر اینکه این رویکرد نادرست دولت سیزدهم را در خصوص اعتراضات اخیر هم دیدیم و در شرایطی که بسیاری از کارشناسان، آن را نتیجه مشکلات اقتصادی و فضای بسته سیاسی و فرهنگی کشور میدانند، دولت رییسی آن را نتیجه پیشرفت کشور میداند که موجب شد دشمنان، به این ملت حملهور شدند و به این شکل، هیچ شأنی برای اعتراضات قائل نیست و هیچ وظیفه و تکلیفی برای خود تعریف نمیکند که جلوی خطاها را سد کند و مشکلات را تدبیر نماید.