پایگاه خبری و تحلیلی رشد ( roshdnews.ir ) غلامرضا بنی اسدی در جمهوری اسلامی نوشت : در دورانِ آموزشی و هم در جبهه، تاکید همواره مربیان و فرماندهان بر حفاظت از اطلاعات بود. بر این که “نابهجا” اصلا حرف نزنید و در جای هم که دیوار موش نداشت – باز احتمال خطر بدهید و – هم سنجیده سخن بگوئید. حالا ماها نیروهای ساده بودیم. اطلاعات چندانی نداشتیم اما حریف را باید خبره به حساب میآوردیم که حروف را اگر از زبان الف و ب و پ بگیرد، میتواند کلمه بسازد و به مقصود برسد.
حواس مان میبایست به احتمال گذر “ستون پنجم” هم میبود تا “گاف” ندهیم. جنگ بود باید حواس همهمان جمع میبود به ویژه فرماندهان و کسانی که به اطلاعات دسترسی داشتند. امروز با این که همه میگوئیم درحال جنگ ترکیبی هستیم،با این که میبینیم از هر حرفمان نه کلمه که حکایت “ف و فرحزاد” میسازند و علیه ما به کار میگیرند، با تجربه تلخی که از “نابهجا گویی”ها داریم، باز برخی با هزار ادعا، حرفهایی میزنند و گافهایی میدهند که باید در دادگاه نظامی به قاعده زمان جنگ با آنان برخورد کرد.
البته شاید این افراد چون سابقه چندانی در دفاع مقدس ندارند، آموزش حفاظتی ندیده باشند اما به جبر کار نظامی و سیاسی و مدیریتی باید تجربه کرده باشند که هر حرفی را نباید گفت. به ویژه وقتی رقیب از گفتههای ما، سند میسازد و مستند به آن – که شاید بهره چندانی از واقعیت نداشته باشد – علیه ما اقدام میکند. میشود همان پاسِ گل غضنفر به مارادونا. گاه هم فاجعه بارتر؛ توپی که مارادونا نتوانسته است گل کند، خود غضنفر به دروازه خودی میزند! در باره سخن و گزاره خبری که دشمن سوءاستفاده میکند حتما به پیامد آن باید فکر کرد. مگر این که این “شبهِ خبرها” از جنس همان گفتههائی باشند که جز به تکذیب جواب نگرفتهاند. اگر این گفتهها باعث سردرگمی دشمن به نفع ما شود، یک چیزدیگر است اما تا کنون چنین نتیجهای نداده است. متاسفانه برخی دهانها به “بیموقع بازشدن” عادت دارند. رقیب هوشیار و در دشمنی هم مصر است. راستی جلوی این جماعت پُرگو را چه کسی باید بگیرد؟