دشواری‌های دل کندن از قدرت

روزنامه جمهوری اسلامی نوشت : برای سیاستمدارانی که مدتی لذت قدرت را چشیده باشند، دل کندن از قدرت بسیار دشوار است. علاقه به باقی ‌ماندن در قدرت، از مصادیق حب دنیاست که فرموده‌اند آخرین چیزی است که از قلب انسان خارج می‌شود.
فساد گسترده‌ای که از ناحیه قدرتمندان و دولتمردان غیرمهذب در کشورها پراکنده می‌شود، جهان را به کانون شرارت‌ها و تضییع حقوق انسان‌ها تبدیل کرده است. این قاعده که ناشی از ویژگی ذاتی قدرت است، شامل اکثر قدرتمندان در تمام زمان‌ها و مکان‌هاست و موارد استثنائی بسیار نادر و کمیابند.
یکی از لغزشگاه‌ها برای سیاستمداران و دولتمردان، انتخابات است. با اینکه منشور دموکراسی در جهان امروز، انتخابات را ضامن سلامت حکمرانی تلقی می‌کند، متاسفانه زد و بندهای سیاسی در انتخابات‌ها و تبلیغات فریبنده مرتبط با آن، این ضمانت را ناکارآمد ساخته و خود انتخابات را به بستری برای زایش فساد تبدیل کرده است. مهم‌تر اینکه بسیاری از دولتمردان در سطح جهان، حتی قبل از انتخابات از طریق نقش بازی کردن در عرصه سیاست درصدد فریب دادن مردم برمی‌آیند تا بتوانند آراء آنان را برای ابقاء خود در قدرت جلب نمایند. آنان با استفاده ابزاری از امکانات دولتی که متعلق به مردم است، برای موفق بودن خود در تصدی امور تلاش می‌کنند و شعارها، وعده و وعیدها و حرکات نمایشی در سطوح داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی برای جلب افکار عمومی را بکار می‌گیرند. متاسفانه ابزار تبلیغات برای فریب دادن مردم بسیار موثر است و این قبیل شگردها نیز در غالب موارد به نتیجه دلخواه قدرتمندان می‌رسد هرچند به زیان مردم است.
یک نمونه از بکارگیری ابزاری قدرت برای ابقاء خود در قدرت، تحرکات کم‌سابقه‌ایست که رجب طیب اردوغان رئیس‌ جمهور ترکیه این روزها نشان می‌دهد. او مایل است در انتخابات ریاست‌ جمهوری ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ ترکیه بار دیگر رئیس‌ جمهور شود و برای مدت ۵ سال دیگر در قدرت بماند. اردوغان برای رسیدن به این هدف، به ملغمه‌ای از تحرکات سیاسی روی آورده که اجزاء آن به هیچ وجه با همدیگر سازگاری ندارند. از یکطرف روابط خود را با رژیم صهیونیستی قوی‌تر و نزدیک‌تر می‌کند و از طرف دیگر با دولت سوریه از در آشتی درمی‌آید. در حالی که نیروهای نظامی خود را به داخل خاک سوریه گسیل می‌دارد، وزیر خارجه خود را مامور مذاکره با وزیر خارجه سوریه می‌کند. اردوغان، از یکطرف برای مدت ۱۰ سال به تروریست‌های تکفیری برای آشوب در سوریه و عراق چراغ سبز می‌دهد و از طرف دیگر آمریکا را مقصر اصلی آشوب و جنگ در سوریه معرفی می‌کند. یک روز با پوتین رئیس‌ جمهور روسیه قهوه می‌نوشد و روز دیگر با زلنسکی رئیس‌جمهور اوکراین چای می‌خورد. می‌توان نام این همه را سیاست میان‌داری آقای اردوغان گذاشت ولی با توجه به رویای احیاء امپراطوری عثمانی که او در سر می‌پروراند، شاید نام درست این تحرکات، جمع اضداد برای باقی ‌ماندن در قدرت به هر قیمت ممکن باشد. اردوغان برای جلب آراء در انتخابات آتی ریاست ‌جمهوری به ترمیم وضعیت خراب اقتصادی ترکیه که در ماه‌های اخیر ارزش پول ملی آن به یک سوم کاهش یافته است نیز نیاز دارد.
رجب طیب اردوغان، حدود یکماه قبل وقتی در تهران بود، این نصیحت را شنید که نباید به خاک سوریه لشکرکشی کند زیرا درگیری میان کشورهای منطقه به نفع صهیونیست‌هاست ولی وقتی پای طمع برای باقی ماندن در قدرت در میان باشد، راحت می‌توان این قبیل نصیحت‌های مفید و عاقلانه را به طاق نسیان سپرد و راه نمایش قدرت را در پیش گرفت، چرا که دل کندن از قدرت برای کسانی که شیرینی آن را چشیده باشند دشوار است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *