خداحافظ خاطره‌ساز خسته!

مقالات هنری / سارا بقایی / ایرنا- «کیومرث پوراحمد» درحالی به دیدار مادر مرحومش «بی بی» رفت که خاطره یادگاری‌هایش همچون «قصه‌های مجید»، «خواهران غریب» و «سرنخ» همراه ما خواهد ماند.

۹ سال بیشتر نداشتم وقتی که همراه همکلاسی‌هایم با اردوی مدرسه به سینما رفتیم و فیلم سینمایی خواهران غریب (۱۳۷۴) را دیدیم؛ بی‌شک پیش از آن و حتی سال‌های پس از آن هم با هم کلاسی‌هایم و با همراهی مسئولان مدرسه فیلم دیدم اما هرگز هیچ فیلمی با خواهران غریب برابری نکرد.

پس از آن، خواهران غریب را بارها و بارها دیدم و هربار دوباره با قصه نسرین و نرگس همراه شدم؛ نسرین و نرگس شخصیت‌های محبوب دخترانه ما در آن سال‌ها بودند. دختران شیرینی که هرکدام قصه خود را داشت و تلاقی این قصه در یک نقطه مشترک (چرا بابا یهو رفت خارج؟ و چرا مامان یهو رفت خارج؟) آن‌ها را به دنبال پدر و مادر واقعی خود کشاند. ذات این قصه (جابجایی دو خواهر دوقلو که حتی پدر و مادرشان به این اتفاق شک نمی کنند) که نویسنده اش خود کارگردان یعنی کیومرث پوراحمد با همراهی اصغر عبداللهی بود، در زمان خودش بسیار جذاب و محبوب بود؛ و بازی‌های درخشان خسرو شکیبایی، افسانه بایگان و پروین دخت یزدانیان نیز بر شیرینی این روایت و همراهی مخاطب با آن بسیار اثرگذار گذاشت.

دست نوشته کیومرث پوراحمد و تایید خودکشی

البته این اولین شاهکار پوراحمد نبود و برای بچه‌های دهه شصت بالاترین اثر وی قصه‌های مجید (۱۳۶۹-۷۰) بود؛ همچنان که برای سال‌های متمادی بالا ماند و هنوز هم هست. نسل دهه شصت قصه جذاب هوشنگ مرادی‌کرمانی را پس از آن که کیومرث پوراحمد با توانایی منحصربه فردش جلوی دوربین برد تا همیشه در ذهن حک کرد. داستانی که به اندازه یک نسل مابه ازای بیرونی داشت و تقریبا همه متولدان دهه ۶۰ با تجربه ای که مجید از سر می گذراند، زیسته بودند و در این قصه خودشان را می‌دیدند. این شد که مجید قهرمانی شد که همه کودکان هم‌سن و سالش او را می‌شناختند و با آن همزادپنداری می‌کردند. پوراحمد برای افزودن بر قدرت اثرش آن را به میدانی برد که بیش از همه بر آن تسلط داشت و قصه‌ای را که اساسا در کرمان (محل تولد و زیست نویسنده‌اش هوشنگ مرادی کرمانی) رخ می‌داد به یک قصه اصیل و تا ابد اصفهانی بدل کرد. حضور مادرش (پروین دخت یزدانیان در نقش بی بی) که نه یک هنرپیشه بلکه صرفا مادر کارگردان بود که بر اساس تقدیر جلوی دوربین پسرش قرار گرفت باز هم برگ برنده دیگر اثرگذاری این قصه شد. همچنان که پس از آن مادرش را هم به یکی از هنرپیشه های محبوب بدل ساخت.

خودکشی کیومرث پوراحمد

خاطره‌ساز خسته!

از جمله برجستگی‌های قابل توجه در کارهای پوراحمد ارتباط قدرتمند او با موسیقی بود؛ پوراحمد به لطف بهره‌گیری از یک موسیقیدان برجسته و نشاندن یک موسیقی فاخر در تاروپود مهمترین آثارش آنان را به کارهایی فراموش نشدنی و ماندگار بدل ساخته است. موسیقی بدیع و ماندگار مجموعه قصه های مجید، خواهران غریب و سریال سرنخ حاصل همکاری موفق پوراحمد با ناصر چشم آذر بود. ملودی‌هایی که اختصاصی برای این آثار ساخته و همراه به قصه و کاراکترهایشان جاودانه شدند.

اکنون که خبر فوت کیومرث پوراحمد رسانه‌ای شد دلم گرفت؛ برای کارگردانی که خودش و مادرش سهم بزرگی در خاطرات تصویری نسل ما داشتند. نسلی که آن قدر خوشبخت بود که برایش قصه هایی ساخته شود که همانند یک آیینه خود را در آنان ببیند و پیدا کند.

پوراحمد در سال‌های اخیر آثاری داشت که با توقعات بر اوج قله ما (به دلیل کارنامه کاری گذشته اش) همخوانی نداشت و قطعا نقدهای به حقی را نسبت به کارهایش برانگیخت اما همانند هرآدم دیگری او هم یک اسطوره نبود بلکه فردی بود که به قدر وسع در هر زمان کوشید و حاصل این کوشیدن در دهه ۷۰ گل‌های ماندگاری را رقم زد.

کیومرث پوراحمد کارگردان سینما و تلویزیون صبح روز ۱۶ فروردین در سن ۷۴سالگی درگذشت‌.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *