بهرهای از کلام امام خمینی به مناسبت فرا رسیدن ماه محرم
مقالات مذهبی / حفظ سنتها و ایجاد وحدت در فرهنگ نهضت حسینی(ع) :محرم ۱۴۴۴ فرا رسید و مراسم عزاداری و روضهخوانی برای حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام و یاران شهیدش در سال ۶۱ هجری قمری که انسانهای آزاده را برای همیشه تاریخ عزادار کرد، آغاز شده است. یکی از ویژگیهای شاخص امام خمینی در طول حیات با برکتشان نگاه متفکرانه به وقایع تاریخی از جمله ایثارگری حضرت امام حسین علیهالسلام در جریان قیام کربلا و درسآموزی از این حماسه تاریخی است. در اندیشه امام خمینی، فرهنگ به یادگارمانده از امامحسین(ع)، عاشورا، کربلا، محرم، حضرت زینب سلامالله علیها، امام سجاد علیهالسلام، اربعین و تمام حرکتهای حمایتگرانه از این فرهنگ در طول تاریخ جایگاه ویژهای دارند چراکه در این معانی دستمایه پیروزی انقلاب اسلامی نهفته و اگر به این دستمایه توجهی نمیشد، نهضت بزرگ اسلامی مردم ایران نیز به ثمر نمیرسید. از همین روست که امامخمینی بر حفظ و اهتمام و استمرار این فرهنگ به روش سنتی سفارش اکید میکردند و متولیان امور مذهبی را به حفظ آداب و سنتها توصیه مینمودند و از افزودن تشریفات و بدعتها به این فرهنگ عظیم انسانسازی پرهیز میدادند. آنچه پیش روی شماست، گزیدهای از بیانات امام خمینی پیرامون لزوم حفظ آداب و سنتهای اسلامی در ماه محرم است که نقش عظیمی در ایجاد وحدت کلمه میان امت اسلامی دارد و به مناسبت آغاز ماه محرم تقدیم خوانندگان گرامی روزنامه میشود.
برکات و درسهای نهضت امام حسین(ع)
حضرت سیدالشهدا – سلامالله علیه – به همه آموخت که در مقابل ظلم، در مقابل ستم، در مقابل حکومت جائر چه باید کرد. با اینکه از اول میدانست که در این راه که میرود، راهی است که باید همه اصحاب خودش و خانواده خودش را فدا کند و این عزیزان اسلام را برای اسلام قربانی کند، لکن عاقبتش را هم میدانست. اگر نبود این نهضت؛ نهضت حسین – علیهالسلام – یزید و اتباع یزید اسلام را وارونه به مردم نشان میدادند. و از اول، اینها اعتقاد به اسلام نداشتند و نسبت به اولیای اسلام حقد و حسد داشتند. سیدالشهدا با این فداکاری که کرد، علاوه بر اینکه آنها را به شکست رساند و اندکی که گذشت، مردم متوجه شدند که چه غائلهای و چه مصیبتی وارد شد. و همین مصیبت موجب به هم خوردن اوضاع بنی امیه شد، علاوه بر این، در طول تاریخ آموخت به همه که راه همین است. از قلّت عدد نترسید، عدد، کار پیش نمیبرد، کیفیت اعداد، کیفیت جهاد، اعدای مقابل اعدا، آن است که کار را پیش میبرد. افراد ممکن است خیلی زیاد باشند، لکن در کیفیت ناقص باشند یا پوچ. و افراد ممکن است کم باشند، لکن در کیفیت توانا باشند و سرافراز.
شکست ناپذیری انقلاب در پرتو عنایات الهی
تاریخ، این نهضت ایران را و این انقلاب را فراموش نخواهد کرد، و این فداکاریای که در همه قشرهای ملت اسلامی است در ایران، فراموش نخواهد کرد. و این وحدتی که بین اقشار ملت از هر طبقه هستند، بین برادران اهل سنت و برادران شیعی مذهب، تحقق پیدا کرده است و این اخوت اسلامی فراموش نخواهد شد و این انقلاب به خواست خدای تبارک و تعالی شکست نخواهد خورد. گو اینکه همه قدرتهای بزرگ دنیا و آنهایی که در بلوک شرق و غرب هستند، با انقلاب ما دشمن باشند، گو اینکه همه رسانههای گروهی دنیا بر ضد این نهضت قلمفرسایی کنند و دروغپردازی؛ آنچه حقیقت است، روشن خواهد بود و روشن خواهد شد. آن روزی هم که حضرت سیدالشهدا را مظلوم شهید کردند، بعضی از اشخاصی که بودند، او را به اسم خارجی و اینکه در حکومت حق وقت، قیام کرده است، اینطور معرفی کردند. لکن نور خدا میدرخشد و خواهد درخشید و عالم را خواهد از نور پر کرد.
درسآموزی از مکتب عاشورا
سیدالشهدا و اصحاب او و اهلبیت او آموختند تکلیف را: فداکاری در میدان، تبلیغ در خارج میدان. همان مقداری که فداکاری حضرت ارزش پیش خدای تبارک و تعالی دارد و در پیشبرد نهضت حسین – سلامالله علیه – کمک کرده است، خطبههای حضرت سجاد و حضرت زینب هم به همان مقدار یا قریب آن مقدار تاثیر داشته است. آنها به ما فهماندند که در مقابل جائر، در مقابل حکومت جور، نباید زنها بترسند و نباید مردها بترسند. در مقابل یزید، حضرت زینب – سلامالله علیها – ایستاد و آن را همچو تحقیر کرد که بنی امیه در عمرشان همچو تحقیری نشنیده بودند، و صحبتهایی که در بین راه و در کوفه و در شام و اینها کردند و منبری که حضرت سجاد – سلامالله علیه – رفت و واضح کرد به اینکه قضیه، قضیه مقابله غیر حق با حق نیست؛ یعنی، ما را بد معرفی کردهاند؛ سیدالشهدا را میخواستند معرفی کنند که یک آدمی است که در مقابل حکومت وقت، خلیفه رسولالله ایستاده است. حضرت سجاد این مطلب را در حضور جمع فاش کرد و حضرت زینب هم… ما همانطوری که سابق بوده، حالا هم باید باشیم. تکلیف همه روحانیون، چه خطبایی که منبر تشریف میبرند، یا ائمه جمعه و جماعت و هرکس که با مردم سروکار دارد و با آنها صحبت میکند، این است که وضعیت قیام حضرت سیدالشهدا را به مردم درست بفهمانند که قیام برای چی بود، چه بود و با چه عدهای قیام شد و با تحمل چه مصایبی آن قیام به آخر رسید – که به آخر نخواهد رسید.
نقش عظیم مجالس سوگواری در ایجاد وحدت کلمه
این را باید همه گویندگان توجه بکنند، و ما باید همه متوجه این معنا باشیم که اگر قیام حضرت سیدالشهدا – سلامالله علیه – نبود، امروز هم ما نمیتوانستیم پیروز بشویم. تمام این وحدت کلمهای که مبدا پیروزی ما شد، برای خاطر این مجالس عزا و این مجالس سوگواری و این مجالس تبلیغ و ترویج اسلام شد. سید مظلومان یک وسیلهای فراهم کرد برای ملت که بدون اینکه زحمت باشد برای ملت، مردم مجتمعند. اسلام مساجد را سنگر قرار داد و وسیله شد از باب اینکه از همین مساجد، از همین جمعیتها، از همین جمعات، از همین جمعهها و جماعات، همه اموری که اسلام را به پیش میبرد و قیام را به پیش میبرد، مهیا باشد و بالخصوص حضرت سیدالشهدا از کار خودش به ما تعلیم کرد که در میدان وضع باید چه جور باشد و در خارج میدان وضع چه جور باشد و باید آنهایی که اهل مبارزه مسلحانه هستند چه جور مبارزه بکنند، و باید آنهایی که در پشت جبهه هستند چطور تبلیغ بکنند. کیفیت مبارزه را، کیفیت اینکه مبارزه بین یک جمعیت کم با جمعیت زیاد باید چطور باشد، کیفیت اینکه قیام در مقابل یک حکومت قلدری که همه جا را در دست دارد، با یک عده معدود باید چطور باشد، اینها چیزهایی است که حضرت سیدالشهدا به ملت آموخته است و اهلبیت بزرگوار او و فرزند عالیمقدار او هم فهماند که بعد از اینکه آن مصیبت واقع شد، باید چه کرد. باید تسلیم شد؟ باید تخفیف در مجاهده قائل شد؟ یا باید همانطوری که زینب – سلامالله علیها – در دنباله آن مصیبت بزرگی که تُصَغَّرُ عِنْدَهُ الْمَصائِبُ، ایستاد و در مقابل کفر و در مقابل زندقه صحبت کرد و هر جا موقع شد، مطلب را بیان کرد و حضرت علی بن الحسین – سلامالله علیه – با آن حال نقاهت، آنطوری که شایسته است تبلیغ کرد…
شهادت بیمهکننده پیروزی اسلام
شما آقایان روحانیون و همه روحانیونی که در کشور هستند، همه مکلفند به اینکه این نعمت خدا را، این عطیه الهی را حفظ کنند و شکر این نعمت را برآورند و شکر به این است که تبلیغ کنند. آنچه که سیدالشهدا عمل کرد و آن ایدهای که او داشت و آن راهی که او رفت و آن پیروزی که بعد از شهادت برای او حاصل شد و برای اسلام حاصل شد، به مردم روشن کنند و بفهمانند به همه که مسئله مجاهده در راه اسلام آن است که او کرد. میدانست که با یک عده قلیل کمتر از صد نفر نمیشود مقابله با یک همچو ظالمی دارای همه چیز کرد، در صورتهای مادی، لکن میدانست که همین شهادت پیروز کرد اسلام را و اسلام را تجدید کرد. همین شهادت این پیرمردهای محراب از مدنی، – رحمهالله – گرفته تا این شهید اخیر ما، همین شهادتها پیروزی را بیمه میکند. همین شهادتهاست که دشمن شما را رسوا میکند در دنیا، هر چند که همه دنیا با آنها موافق باشد. همین سازمان عفو بینالمللی که آن همه دروغپردازی کرده است، سند صحیح هم دارد، سند صحیحش این است که منافقین اینطور میگویند، مستند این است که در نوشتههای منافقین این امور هست؛ آنهایی که دشمن اسلامند، آنهایی که دشمن ملت هستند، دشمن مسلمانان هستند، آنهایی که دیوانه شدند برای اینکه نرسیدند به آن اهدافی که داشتند و او سلطه بدتر از سلطه محمدرضا بر این کشور بود. شما باید تبلیغ کنید آقا! محرم است. این محرم را زنده نگه دارید. ما هرچه داریم از این محرم است و از این مجالس. مجالس تبلیغ ما هم از محرم است، از این قتل سیدالشهداست و شهادت اوست. ما باید به عمق این شهادت و تاثیر این شهادت در عالم برسیم و توجه کنیم که تاثیر او امروز هم هست. اگر این مجالس وعظ و خطابه و عزاداری و اجتماعات سوگواری نبود، کشور ما پیروز نمیشد. همه در تحت بیرق امام حسین – سلامالله علیه – قیام کردند. الآن هم میبینید که در جبههها وقتی که نشان میدهند آنها را، همه با عشق امام حسین است که دارند جبههها را گرم نگه میدارند. لکن در این اجتماعاتی که در محرم و صفر میشود و در سایر اوقات، مبلغین عزیز و علمای اعلام و خطبای معظّم باید مسائل روز را، مسائل سیاسی را، مسائل اجتماعی را و تکلیف مردم [را] در یک همچو زمانی که گرفتار اینهمه دشمن ما هستیم، معین کنند؛ به مردم و به کشور بفهمانند که ما در بین راه هستیم و باید تا آخر راه انشاءالله، برویم. ما با این ترتیبی که تاکنون بوده است و کشور ما و افراد کشور ما بحمدالله، حاضر بودند، با این ترتیب اگر پیش برویم، آخر کارمان به پیروزی مطلق میرسد. لکن نباید سست بشویم…
مایوس نبودن از رحمت خدا
برادران عزیز، مایوس نباشید: لا تَیاسُوا مِنْ رَوْحِ الله. از آن چیزهایی که خدا عنایت به شما میکند و از آن عنایات الهی مایوس نباشید و نیستید و شما پیروزید و در دنیا سرافرازید. شما ملتی هستید که [اصل مبارزه هستید.] اگر یک ملتی بود که کاری از او نمیآمد، گوشه گیری کرده بود، انعزال کرده بود، نه آمریکا با او مخالف بود، نه شوروی هم و نه سایر قدرتها؛ همانطوری که در زمان سابق، مثل برّه مردم را خوابانده بودند و آنها هم به جان این برّه افتاده بودند، سرش را او میبرید و دستش را او میبرید. بله، شکم برای یک عدهای تا اندازهای جور بود، درست بود، اما محرومین چطور بودند؟ در آنوقت، محرومین را بروید حساب کنید. ملت ما که همان یک دسته نیستند که دور و بر – مثلاً – قدرتهای در اینجا پروبال بزنند واستفاده کنند. ملت ما اکثرش این محرومینی هست که سرتاسر کشور هستند و در آن زمان، اصلاً برای آنها کاری نشده بود و امروز در همین مدت کم، بیشتر از آن مدتی که آنها بودند در این کارها، کار انجام گرفته است، در صورتی که ایده شما این نبوده است؛ اینها از توابع هست. آن چیزی که شما میخواستید اسلام بود. آن چیزی که شما میخواستید، جمهوری اسلام بود. آن چیزی که شما میخواستید، «نه شرقی و نه غربی» بود و این حاصل است. این را حفظش کنید. الآن اشخاصی هستند که عقیدهشان این است که ما باید باز یا برویم آن طرف یا برویم آن طرف، لکن ملت ما قبول نمیکند دیگر این معانی را. ملت ما از اول قیام کرد برای اینکه جمهوری اسلامی بدون اینکه بوی شرق یا غرب را بدهد مطلوب اوست. حالا که اینهمه جوان داده است و اینهمه خون داده است و اینهمه عزیزان را از دست داده است، حالا دیگر نمیآید بگوید که خیر، حالا همه ما را کشتید، دست شما درد نکند، بسم الله! ما تا آخرین وقت و تا آخرین نفس ایستادهایم و ملت ایستاده است و بحمدالله، با قدرت دارد پیش میرود. شما قدرت نمایی در دنیا کردید. غافل از این قدرت نمایی نباشید. اینهمه دشمنها برای همین است که این یک قدرتی در مقابل دنیاست و متحیرند باید چه کرد با این قدرت. شما یک قدرتی نشان دادید به دنیا که تاکنون هیچ جمعیت قلیلی نتوانسته است این قدرت را در جمعیتهای بزرگ ایجاد کند. باید این را حفظش کنید. اسلام را زنده کردید، باید زندگی او را ادامه بدهید. ادامهاش به عهده همه است؛ از آن کسی که شخص اول روحانیون هست و مراجع هستند تا آن طلبه بچهای که مشغول است در درس خواندن. خطبا تکلیف دارند که با خطبه و با صحبت، مردم را بیدار کنند و حفظ کنند. علما و ائمه جمعه و جماعات با آن سنگرهایی که دارند، مردم را در سنگر حفظ کنند و خود مردم هم بحمدالله، حاضر هستند و ما باید از آنها تشکر کنیم و انصافاً ما رهین منت این تودههای بزرگواری هستیم که همه چیزشان را میدهند و چیزی هم نمیخواهند. از آن پیرزنها که آن چیزی که در طول عمرشان تهیه کردند، حالا میآیند برای اسلام میدهند تا آن اشخاصی که قلکشان را میشکنند و پولش را میآورند برای اسلام میدهند. من نمیتوانم توصیف کنم از این ملت و نمیتوانم تجلیل کنم. (صحیفه امام، ج۱۷، صص۵۲ تا ۶۱)
*حضرت سیدالشهدا – سلامالله علیه – به همه آموخت که در مقابل ظلم، در مقابل ستم، در مقابل حکومت جائر چه باید کرد. با اینکه از اول میدانست که در این راه که میرود راهی است که باید همه اصحاب خودش و خانواده خودش را فدا کند
*تمام این وحدت کلمهای که مبدا پیروزی ما شد، برای خاطر این مجالس عزا و این مجالس سوگواری و این مجالس تبلیغ و ترویج اسلام شد
*تکلیف، بزرگ است و همه باید این تکلیف بزرگ را بپذیریم. آخر مطلب شهادت است و وصول به لقاءالله و حضور در محضر حضرت سیدالشهدا و امثال او، و این غایت آمال اشخاصی است که عشق به خدا دارند
*آن چیزی که شما میخواستید، «نه شرقی و نه غربی» بود و این حاصل است. این را حفظش کنید. الآن اشخاصی هستند که عقیدهشان این است که ما باید باز یا برویم آن طرف یا برویم آن طرف، لکن ملت ما قبول نمیکند دیگر این معانی را. ملت ما از اول قیام کرد برای اینکه جمهوری اسلامی بدون اینکه بوی شرق یا غرب را بدهد مطلوب اوست