مقالات مذهبی / یک سخنران مذهبی، درمورد ویژگیهای شخصیتی حضرت زهرا (س) و عفت و حیاء ایشان توضیحاتی داد.
حجت الاسلام و المسلمین مسعود عالی، کارشناس و سخنران مذهبی، درمورد شخصیت والای حضرت زهرا (س) بیان کرد: حضرت علی (ع) در نهج البلاغه فرمودند: اجر کسی که در راه خدا مجاهدت کرده و به شهادت رسیده است بالاتر از کسی نیست که قدرت بر هرزگی دارد، ولی عفیفانه زندگی میکند و با عفت و حیاست. به تعبیر ساده تر، اجر کسی که عفیف است و هتاک و پرده در نیست و از خودش در محضر پروردگار عالم مراقبت میکند، از شهید کمتر نیست. چون همان طور که شهید در راه خدا فداکاری کرده است، فردی هم که عفیفانه زندگی میکند پا روی نفس خود گذاشته است و این صفتی است که امروزه، خیلی به آن احتیاج داریم و حضرت زهرا (س) از ویژگی عفیف و با حیا برخوردار بودند.
این سخنران مذهبی گفت: پس از رحلت حضرت محمد (ص)، در مدتی که حضرت زهرا (س) زنده بودند پیوسته، جبرئیل به محضر حضرت زهرا (س) وارد میشد و با حضرت (س) مراوده داشت که امام خمینی (ره) فرمودند: من از این فضیلت بالاتر، چیزی برای حضرت زهرا (س) نمیدانم و نمیبینم. زیرا جبرئیل، مَلکِ مقرب الهی که انبیاء اولوالعزم نمیتوانستند این طور با او ارتباط داشته باشند به محضر حضرت زهرا (س) وارد میشد و برای ایشان مطالبی را میگفت که محصول آن ها، مطالبی شد که حضرت زهرا (س) به امیر مومنان (ع) فرمودند و این گفته ها، مواریث امامت شدند و در حال حاضر، در دستان مبارک امام زمان (عج) است.
حجت الاسلام عالی ادامه داد: حضرت علی (ع) پس از شهادت حضرت زهرا (س) فرمودند: نه سالی که زهرا در خانه من بود یک بار دل من را نشکست و مرا غضبناک نکرد و من هم با او چنین نکردم که این نشان میدهد رابطه امیر مومنان (ع) و حضرت زهرا (س) صمیمانه بوده است.
به گفته این سخنران مذهبی، در برخی از روایات آمده است که گاهی اوقات، حضرت زهرا (س) و حضرت علی (ع) با هم بیرون میرفتند و با یکدیگر شوخیهایی داشته و رابطه بسیار صمیمانهای با یکدیگر داشتند؛ به طوری که پس از بیعت، وقتی حضرت زهرا (س) دیدند حضرت علی (ع) از مسجد بیرون آمدند به ایشان فرمودند که من همیشه، در سختی ها، ناخوشیها و خوشیها با شما هستم و جان من فدای شما شود که این موضوع نشان دهنده ارتباط نزدیک و صمیمی این دو بزرگوار با یکدیگر است.
حجت الاسلام عالی گفت: حضرت علی (ع) فرمودند که زهرا برای یک بار، نافرمانی من را نکرد و حتی کاری انجام نداد که خجل شوم؛ به طوری که یک بار حضرت امیر مومنان (ع) به منزل رفتند و به حضرت زهرا (س) فرمودند: زهرا جان چیزی در خانه است که بخورم؟ و حضرت زهرا (س) فرمودند: یاابالحسن! دو روز است که غذای خودم را هم به بچهها داده ام و خودم چیزی نخورده ام و سپس، دل حضرت امیر مومنان (ع) خیلی سوخت و فرمودند: خانم چرا به من نگفتی؟ حضرت زهرا (س) فرمودند: من از خدای خودم خجالت میکِشم چیزی را بر عهده شما بگذارم که نتوانید انجام دهید.
این سخنران مذهبی افزود: در روزهای آخر زندگی حضرت زهرا (س)، حضرت علی (ع) به ایشان میفرمودند که زهرا جان! من خجالت میکِشم از این که نتوانستم کاری کنم و این موضوع، مصداق این روضه است که «غریب و بی کَس و تنها به کنج خانه بنشستم/ مدینه گریه کن با من که زهرا رفته از دستم/ غریبی مرا مردم همه با چشم خود دیدند / میان شعله آتش گلم را با لگد چیدند»