مقالات فرهنگی : آیتالله مجتبی حاج آخوند کرمانشاهی (۱۳۰۸ – ۱۳۸۰ ش)، از روحانیون مبارز کرمانشاه در انقلاب اسلامی است. او بارها به اتهام طرح مرجعیت و رهبری امام خمینی و انتقاد از برنامهها و سیاستهای حکومت پهلوی، دستگیر شد. وی، علاوه بر تدریس علوم دینی و تربیت طلاب و فضلا، خدمات فرهنگی و اجتماعی فراوانی، قبل و بعد از انقلاب، انجام داد که هماکنون نیز آثار و برکات زحمات بیشائبه وی جاری است.
ولادت و تحصیلات
مجتبی حاج آخوند کرمانشاهی، در ۱۳ جمادی الثانی سال ۱۳۴۷ ق. (۱۳۰۸ شمسی) در کرمانشاه دیده به جهان گشود. پدرش آیتالله شیخ حسن حاج آخوند از شاگردان میرزای نائینی و سیدابوالحسن اصفهانی در نجف اشرف بود. وی بعد از کسب اجازه اجتهاد و روایت از استادان بنام حوزه علمیه نجف، به قصد تبلیغ احکام و معارف دین، ارشاد مردم و تقویت بنیه علمی حوزه علمیه کرمانشاه، در آن شهر رحل اقامت افکند و سالها منشا خیرها و برکات بود.
وی بعد از طی تحصیلات مقدماتی، در سال ۱۳۲۳ ش. (۱۳۶۳ ق) به خاطر اشتیاق فراوان به تحصیل علوم دینی، وارد حوزه علمیه کرمانشاه شد و از محضر استادان بنام آن شهر بهرههای فراوان برد. مراحل مقدماتی علوم حوزوی را نیز در حد مطلوبی با جدیت کامل فراگرفت. حافظه قوی، پشتکار، اهمیت به مباحثه، شرکت مستمر در درسها، احترام به استادان و انس با آنها، از شیوههای تحصیلی وی بود.
وی در سال ۱۳۳۲ ش. (۱۳۷۲ ق) برای کسب مراتب عالی علوم اسلامی و رسیدن به درجات بالاتر از نظر علمی و معنوی، به حوزه علمیه قم وارد شد و در مدرسه حجتیه سکونت گزید و از محضر آیات عظام و استادان بنام این شهر بهرههای کافی و وافی برد.
حاج آخوند در قم در قویترین درسهای خارج اصول، فقه و فلسفه در حوزه علمیه قم حضور یافت و از محضر آیات عظام بروجردی، امام خمینی، اراکی، محقق داماد، علامه طباطبایی، سلطانی و… بهره برد و علوم اسلامی را چون آبی زلال از چشمههایی جوشان به کام جان خود نوشانید.
وی در قم بیشتر از امام خمینی قدس سره تاثیر پذیرفت؛ به طوری که شیفته رفتار و مقام علمی و معنوی امام شد؛ چه این که بارها پیشنهاد و درخواست برگشت وی به کرمانشاه به او داده شد، ولی به دلیل تعلق خاطر فراوان به مراد خود، دل کندن از آن دریای جوشان علم و معرفت برایش سخت بود و تنها موقعی قم را ترک و به کرمانشاه هجرت کرد که فرمان امام به وی، مبنی بر هجرت به آن سامان، صادر شد.
فعالیتهای سیاسی
سابقه مبارزات سیاسی آیتالله حاج آخوند به قبل از سال ۱۳۴۲ ش، در جریان افشاگری امام خمینی قدس سره در مورد مسئله انجمنهای ایالتی و ولایتی برمیگردد. وی در جریان مذکور و دیگر حرکتهای سیاسی امام علیه دستگاه ستمشاهی پهلوی، در قم و در کنار امام شرکت چشمگیر داشت. آیتالله حاج آخوند بنابر فرمان امام خمینی به ایشان، مبنی بر هجرت به کرمانشاه، به قصد تقویت بنیه علمی طلاب و فضلا و رهبری سیاسی مردم آن سامان، در سال ۱۳۴۲ ش (۱۳۸۳ ق) به زادگاهش بازگشت. با ورود وی، روحی دوباره در کالبد دینی و سیاسی مردم آن شهر دمید و حیاتی دیگر گرفت. وی در بدو ورودش به کرمانشاه، مسجد حاج شهبازخان را مرکز حرکتهای سیاسی و مبارزه با دستگاه ستمشاهی و اطلاعرسانی دینی و سیاسی به مردم قرار دارد.
بینش و خط مشی حرکتهای سیاسی آیتالله حاج آخوند، برگرفته از رفتارها و موضعگیریهای اصولی امام خمینی قدس سره در عرصههای مختلف سیاسی بود؛ چه این که امام راحل در شکلگیری شخصیت علمی و معنوی وی نیز نقش اول را در بین استادان بزرگ او ایفا میکرد. او بر سه اصل «رهبری مرجع آگاه»، «وحدت، خصوصاً در بین خواص و عالمان» و «تدین مردم و آگاهی آنان از دین و دنیای خود» تاکید فراوان داشت. به همین دلیل پس از ورود به کرمانشاه، در راستای تحقق این سه اصل، اقدامات جدی و چشمگیری انجام داد.
حاج آخوند کرمانشاهی در شناساندن امام خمینی به مردم، به عنوان مرجعی کامل و رهبری آگاه به مسائل زمان، بسیار تلاش کرد. تلاشهای او در معرفی شخصیت علمی و سیاسی امام خمینی قدس سره تنها به سخنرانیها و ملاقاتهایش با مردم و خواص محدود نمیشد؛ بلکه از خطیبان زبردست و آگاه سراسر ایران نیز به همین منظور دعوت کرد.
ریشه این علاقه به اولین برخورد وی با امام در قم برمیگردد. وی میگوید: «در اوایل طلبگی که تازه به لباس روحانیت ملبس شده بودم، روزی قصد زیارت امام راحل کردم. دیدم جلوتر از من، یکی از شخصیتهای مهم مملکتی دستگاه حاکم طاغوتی به قصد ملاقات با امام، وارد بر امام شد. امام با حالت عادی با وی برخورد کرد و جلوی پای او بلند نشد و من درحالی که این عمل امام را نظارهگر بودم، به محضرشان رفتم، دیدم امام با کمال تواضع جلوی پای بنده بلند شد و دستی بر سرم کشید و اظهار محبت و شفقت کرد. در آن جا، آن چنان صحبت امام در دلم نشست که مرا تا ابد شیفته خود نمود؛ چه این که من را که طلبهای بیش نبودم، بر بالاترین مقامهای دنیوی ترجیح داد». این عشق و علاقه حاج آخوند به امام باعث شده بود که او را سربازی فداکار و تابع محض ایشان قرار دهد. او بارها میگفت: «من در تمام ابعاد در امام فانی بودم».
آیتالله حاج آخوند بخاطر فعالیتهای سیاسی خود در تاریخ ۱۲/۸/۱۳۵۲ شمسی به دستور ساواک مرکز دستگیر و بعد از سه روز بازداشت در ساواک کرمانشاه محاکمه و به سه سال زندان محکوم شد و در تاریخ ۱۵/۸/۱۳۵۲ به کمیته ضد خرابکاری ساواک تهران تحویل و به زندان اوین انتقال داده شد و بارها مورد شکنجه قرار گرفت. همسر وی گفته است: «در یکی از ملاقاتها با همسرم در زندان اوین، متوجه شدم که ناخنهای وی را کشیدهاند».
آیتالله حاج آخوند با کوشش عالمان کرمانشاه و قم بعد از شش ماه، از زندان آزاد شد و به کرمانشاه بازگشت. وی بعد از آزادی از زندان، نه تنها از مواضع خود دست برنداشت، بلکه بیش از پیش به فعالیتهای سیاسی خود افزود؛ آگاه کردن مردم نسبت به ظلم حاکم طاغوتی و برنامههای ضد دینی آن و اعلام مرجعیت امام خمینی و امثال آن، از جمله این فعالیتهاست. وی پس از پسروزی انقلاب نیز همچنان در عرصه خدمت به اهداف امام خمینی فعال بود تا این که در شامگاه روز یکشنبه ۱۵ مهر ۱۳۸۰ (۱۹ رجب ۱۴۲۲)، در سن ۷۲ سالگی، دارفانی را وداع گفت و در حرم مطهر حضرت معصومه سلامالله علیها به خاک سپرده شد.