مقالات سیاسی / محمدپوریا کیوان در روزنامه شرق نوشت : این اولینبار نیست که سپهر خلجی، رئیس شورای اطلاعرسانی دولت با مدیریت روزنامه زیرمجموعه خود به مقابله برخاسته و در توییتی مینویسد: «همکاران محترم در روزنامه ایران قصور صورتگرفته را جبران خواهند کرد». اینطور که مشخص است در حوزه اطلاعرسانی دولت، باید نقش ویژهای برای روزنامه ایران، ارگان مطبوعاتی دولت قائل شد. روزنامهای که در دوران بهار روزنامهنگاری، در دولت سازندگی پایهریزی شد و امروز توسط کسانی مدیریت میشود که حتی شورای اطلاعرسانی دولت هم رویه آنها را برنمیتابند. اینجا صحبت از اشخاص نیست که با معرفی آنها از روابط آشکار و پنهانش با یک جریان سیاسی خاص و رادیکال پردهبرداری شود. جریانی که ریشههای آن تا برنامه «چراغ» در همان دهه ۷۰ میتواند کشیده شده باشد. نکته اینجا بر سر رویههاست. رویههایی که برای دومین بار رئیس شورای اطلاعرسانی دولت را در مقابل زیرمجموعه خود قرار داده است. آنهم به بهانه یادداشتی که روزنامه ایران علیه وزیر سابق ورزش نوشته بود.
اول: اخراج برای یک کامنت
اختلاف میان شورای اطلاعرسانی دولت و روزنامه ایران اولین بار بر سر نحوه مدیریت اکانتهای روزنامه ایران در فضای مجازی دیده شد. اگرچه مدیر شبکههای مجازی روزنامه ایران تلاش میکرد ماجرا را اینطور وانمود کند که مسئله بر سر یک کامنت و انتشار شخصی است که در زیر یکی از پستهای رئیس شورای اطلاعرسانی دولت گذاشته، اما حسن روزیطلب، مدیر روزنامه ایران مسئولیت اخراج این فرد را بر عهده گرفت و نوشت: «امروز آقای خلجی، سه بار تماس گرفت و خواستار عدم برخورد با ایشان شد. مسئولیت برکناری ایشان از مسئولیتش با اینجانب است. و خودشان هم میدانند که مسئله یک سؤال نیست. البته این مسیر رفاقت و دوستی بیستساله نیست و من هم اهل بیرونبردن حرفهای دونفره نیستم».
فردی که مسئولیت شبکههای مجازی روزنامه ایران را بر عهده داشت در همان ایام از اکانت متعلق به روزنامه مطالبی را منتشر میکرد که نشان از رویکرد وی داشت. کسی که در کارنامهاش انتشار تصاویر مینو خالقی در فضای مجازی هم دیده میشد. در ابتدای امسال اکانت روزنامه دولت با انتشار تصویر نیلوفر آقایی که یک چشم خود را در حوادث سال گذشته از دست داد، با اهانت نوشته بود: «یک آشوبگر دیگر شفا گرفت! نیلوفر آقایی پیشتر مدعی شده بود در آشوبها، بر اثر برخورد گلوله پینتبال، یک چشم خود را از دست داده است ولی با پخش یک ویدئو از وی در شبکه منوتو، مشخص شد که ادعای از دست دادن بینایی، دروغی بیش نبوده است».
این در حالی بود که نیلوفر آقایی به همراه دو دختر دیگر از چشم مصنوعی به جای چشم تخلیهشده خود استفاده کرده بودند و ارگان رسمی دولت به جای تمسخر و متهمکردن آنها به دروغگویی دستکم باید با آنها همدردی میکرد. به هر حال برخی مدعی بودند تغییر مسئول شبکههای مجازی روزنامه ایران به خاطر تیری بود که بار دیگر به چشم این دختر ایرانزمین زد، اما خود او این مسئله را قبول نداشت.
دوم: حمله به وزیر سابق
روز شنبه ۱۴ مرداد روزنامه ایران با انتشار یادداشتی به حمید سجادی، وزیر سابق ورزش حمله کرد و او را یک «وزیر اشتباهی» دانست که «از روز اول تنها شاخصه برجستهاش داشتن عکس با شورت ورزشی بود». یادداشت روزنامه ایران علیه وزیر مستعفی دولت آنقدر تند بود که برای بسیاری قابل باور نبود که بعد از دو سال روزنامه رسمی دولت، کارنامه وزیر خود را «ویرانی» بنامد. روزنامه ایران با حمله به سجادی نوشت که او با «حمایت برخی جریانهای قدرت و البته اقبال بلندش به وزارت ورزش رسید اما کمترین استفادهای از آن نکرد. او نه تنها در این دو سال اندوختهای برای خود دست و پا نکرد، بلکه اندک اعتبار باقیمانده خود در ورزش ایران را هم به باد داد و در نهایت تنها آوردهاش ثبت جایگاه وزارت در رزومه خود بود. سجادی یک وزیر اشتباهی بود که چیزی به ورزش اضافه نکرد و حضور دوسالهاش اگر برای ورزش آب نداشت، شاید برای خودش نان داشت. شاید برای همین هم بود که زیر فشارهای طولانی و استعفاهای گرفتهشده و هزار و یک حاشیه دیگر، خیلی محکم به صندلی وزارت چسبید و دو سال تمام دوام آورد». ارگان دولت در همین متن به وزیر دیگر دولت هم اشاره کرده و با این ادعا که از اول کیومرث هاشمی یکی از گزینههای وزارت ورزش بود، از نقش بذرپاش (وزیر فعلی مسکن و شهرسازی) در چینش کابینه پرده برداشت و فاش کرد که «حمایت بذرپاش از حمید سجادی همه احتمالات را بر هم ریخت». حالا اما سپهر خلجی، رئیس شورای اطلاعرسانی دولت، واجب دید تا ضمن تعریف از زحمات سجادی او را «شخصیتی اخلاقمدار و متخصص در حوزه» ورزش معرفی کرده و کارنامه او را «پیشرفت ورزش بانوان و کسب افتخارات گوناگون» معرفی کند.
رئیس شورای اطلاعرسانی دولت در پایان این رشته توییت به صورتی آمرانه وعده جبران قصور از طرف روزنامه ایران را داد و نوشت: «سانحه سقوط بالگرد و مشکلات جسمی عارضشده برای ایشان باعث محرومیت دولت از حضور ایشان شد. دعاگوی سلامتی ایشان هستیم و از خدمات ایشان در دولت بهره خواهیم گرفت. همکاران محترم در روزنامه ایران قصور صورتگرفته را جبران خواهند کرد».
چندپارگی در اطلاعرسانی
آنطورکه مشخص است در تیم اطلاعرسانی دولت چندپارگی شدیدی دیده میشود. نیروهایی که به لحاظ سازمانی زیر نظر یکدیگر هستند اما در عمل نشان میدهند آن دیگری را اصلا قبول ندارند. این میان روزنامه ایران و تا حدی نیروهای جدیدا واردشده به خبرگزاری ایرنا، جزیره جداگانهای برای خود ساختند. جزیرهای که ظاهرا بخشی از دولت تلاش میکند از درون پاستور بند مهار آن را محکمتر کند، تا از مدار خارج نشوند. مهار این تیمها که به صورت مجزا و جزیرهای در حال فعالیت هستند، برای دولت هزینههای بسیاری به همراه خواهد داشت. نمونه اخیر آن «بیناموس» خواندن اپلیکیشن کتابخوانی طاقچه توسط برادر داماد رئیسجمهور بود. این تیمهای رسانهای سابقه فعالیت در دوران احمدینژاد را هم داشتند و قابلیت راهاندازی حاشیههای بیشمار برای دولت را دارند. دولت سیزدهم اما ظاهرا قصد باجدادن به آنها را ندارد. میتوان حدس زد که این جدال ادامه پیدا کند. باید منتظر بود و دید پیروز این میدان کدام تیم است. آیا شورای اطلاعرسانی دولت میتواند کارمندانش در روزنامه ایران را مهار کند، یا «محفل خاص» آقای «رئیس» را از صندلی بلند میکند.