برنده نوبل شیمی ۲۰۲۳: این نوبل حاصل یک تلاش مشترک است

پایگاه خبری و تحلیلی رشد : لوئیس بروس شیمیدان ۸۰ ساله آمریکایی یکی از سه برنده جایزه نوبل شیمی در سال ۲۰۲۳ است که در نخستین دقایق پس از اعلام نامش از سوی کمیته نوبل به گفتگوی تلفنی با این کمیته پرداخته است.

به گزارش نوبل پرایز، اندکی پس از برگزیده شدن از سوی کمیته نوبل با لوئیس ای. بروس(Louis E. Brus) دانشمند آمریکایی برنده نوبل شیمی ۲۰۲۳ تماس گرفته شد تا نخستین مصاحبه وی پس از نوبلیست شدن انجام شود.

وی در پاسخ به سوالی درباره اولین واکنش به اعطای جایزه نوبل شیمی ۲۰۲۳ گفت: این حاصل یک تلاش مشترک است.

بروس در این گفتگو با آدام اسمیت از اعضای کمیته نوبل، به بسیاری از مشارکت کنندگان در این زمینه و انگیزه‌های خود برای کاوش در ماهیت نانوذرات در محیط مولد آزمایشگاه‌های بِل در ۴۰ سال پیش ادای احترام کرد و گفت در این مرحله، پس از این همه سال، جای تعجب است، حدس می‌زنم من خوش شانس هستم که جایزه نوبل در این زمان، این حوزه‌های تحقیقاتی خاص را ارج نهاده است.

برندگان نوبل شیمی ۲۰۲۳
برندگان نوبل شیمی ۲۰۲۳

متن زیر حاوی مصاحبه کامل این دانشمند کهنه‌کار با کمیته نوبل است.

لوئیس بروس: الو؟

آدام اسمیت: سلام. آیا من با لوئیس بروس صحبت می‌کنم؟

بروس: بله، درست است.

اسمیت: صبح بخیر. ببخشید صبح زود زنگ زدم. اول از همه بابت دریافت جایزه نوبل تبریک می‌گویم.

بروس: متشکرم. وقتی تلفنم بارها زنگ می‌خورد، من کاملا خواب بودم و به تماس‌ها پاسخ ندادم. این جای تعجب است، می‌دانید، در این لحظه بعد از این همه سال اتفاق افتاده است.

اسمیت: همینطور است. این خبر چگونه به شما رسید؟

بروس: تلفن همچنان زنگ می‌خورد و من سعی می‌کردم بخوابم و معمولاً این اتفاق نمی‌افتد. بالاخره بلند شدم و به یکی از تماس‌های تلفنی پاسخ دادم که از یک شبکه تلویزیونی فکر می‌کنم در میامی یا چیزی شبیه به آن بود. آنها می‌خواستند عکس العمل من را ببینند و خبر را به من گفتند. آنها اولین کسانی بودند که به من گفتند که من این جایزه را برده‌ام. بنابراین من اینگونه این خبر را شنیدم و سپس در اینترنت نگاه کردم تا مطمئن شوم که حقیقت دارد.

اسمیت: پس اینطور بود. اولین واکنش شما به این خبر چه بود؟

بروس: اولین واکنشم فکر کردن به کل این حوزه و افرادی بود که این جایزه را دریافت نکرده‌اند. می دانید، این یک تلاش مشترک است، بخشی فیزیک، بخشی شیمی و تا حدودی علم مواد، آزمایشگاه مصنوعی و شیمی آلی فلزی. بنابراین اساساً با همکاری حاصل می‌شود، نه این که فقط یک نفر کشف و کاوش کند. من چند همکار بسیار قوی داشته‌ام که به شدت در این کار مشارکت کرده‌اند، افرادی که باید شناخته شوند. یکی از آنها پل آلیویساتوس از دانشگاه شیکاگو است. دیگری مایک اشتایگروالد است که در اینجا در دانشگاه کلمبیا حضور دارد. نفر سوم ساشا اِفروس است. این چیزی بود که در سر من گذشت، این یک تلاش تیمی بوده است.

اسمیت: بردن این جایزه برای شما شخصاً به چه معناست؟

بروس: این یک افتخار بزرگ است و به رسمیت شناختن این رشته است. می دانید که من مدت زیادی روی این موضوع بسیار سخت کار کرده‌ام، اما در عین حال، دانشمندان زیادی در سراسر جهان وجود دارند که در طول عمر خود روی موضوعات خود بسیار سخت کار کرده‌اند. بنابراین من خوش‌شانس هستم و حدس می‌زنم این کلمه درستی است. جایزه نوبل برای ارج نهادن به این حوزه خاص از علم در این زمان انتخاب شده است.

اسمیت: زیبا گفتید. این قضیه برای خیلی وقت پیش بوده است، ۴۰ سال پیش بود که برای اولین بار نانوذرات کلوئیدی را تولید کردید.

بروس: بله، من در اوایل دهه ۱۹۸۰ روی این موضوع کار کردم. این یک کشف تصادفی بود. من قصد نداشتم روی آن کار کنم. من از ذرات نیمه‌رسانا برای اهداف شیمی، برای اهداف طیف‌سنجی و مطالعه واکنش‌های شیمیایی روی سطوح ذرات نیمه‌رسانا استفاده می‌کردم و ما ذرات کوچکتر و کوچکتر را فقط به صورت تجربی، با استفاده از دستور العمل‌ها ساختیم. من متوجه شدم که طیف این ذرات شروع به تغییر کردند و من این را درک نکردم و فکر نمی‌کنم کسی در آن نقطه متوجه شده باشد. بنابراین من به آرامی، به جای مطالعه شیمی که در سطح ذرات رخ می‌دهد، به مطالعه فیزیک و شیمی اولیه خود ذرات پرداختم و سعی کردم این تکامل علم را درک کنم. آنچه در اینجا اتفاق می‌افتد این است که با بزرگ‌تر شدن یک ذره، از مولکول‌ها به جامدات حجیم یا نیمه‌رساناهای حجیم تبدیل می‌شود. کوچکترها، آنهایی که واقعاً کوچکتر هستند، در شیمی مانند مولکول‌های ساده رفتار می‌کنند و با بزرگتر شدن، ویژگی‌های حالت جامد بیشتری به خود می‌گیرند. بنابراین، این نیمی از کاری است که ما انجام دادیم، اساساً، این نوع دانش اساسی یا تلاش برای درک این تکامل با اندازه و مقیاس است و نیمه‌ی دیگر این است که شما در واقع ذرات را می‌سازید و این به آنها اجازه می‌دهد تا در تلویزیون‌ها برای نقاط کوانتومی و تلویزیون‌ها و چیزهایی از این دست استفاده شوند.

اسمیت: اما نکته مهم در آنجا توجه به سؤالاتی است که خود را برای شما آشکار می‌کنند.

بروس: درست است. می‌دانید، تصادفی بود و سپس ما تازه متوجه شدیم که مهم است. در آن زمان، من در آزمایشگاه تلفن بِل در نیوجرسی کار می‌کردم و آزمایشگاه‌ها بخشی از صنعت الکترونیک و صنعت تراشه‌های نیمه‌رسانا بودند. من مطمئناً می‌دانستم که آنها همیشه در تلاش هستند تا ترانزیستورهای کوچکتر و کوچکتر با نیمه‌رساناها بسازند و هنگامی که آنها موفق شدند، شروع به تغییر خواص آن کردند و به جای نیمه‌رسانا بیشتر شبیه به مولکول شدند و بنابراین، به همین دلیل می‌دانستم که این پژوهش در آن حوزه ارزشمند خواهد بود.

اسمیت: بله. البته محیط آزمایشگاه بل برای ترویج طرح مسئله و پژوهش افسانه‌ای بود.

بروس: بله، این همان چیزی بود که در ابتدا سعی کردم به این نکته اشاره کنم. می‌دانید که این یک تلاش مشترک است و بنابراین من توانستم آن را مطرح کنم. منظورم این است که اساساً فرهنگ آزمایشگاه این بود. می‌دانید، من یک شیمیدان فیزیکی و یک شیمیدان هستم و در همه موضوعات مختلف در آزمایشگاه‌های بل متخصصانی حاضر بودند و من توانستم با همه این افراد صحبت کنم. فرهنگ آنجا طوری بود که درهایش باز بود و وقتی سوالی داشتم و می‌خواستم سریعا چیزی یاد بگیرم، می‌توانستم بروم کسی را پیدا کنم که در آن موضوع متخصص باشد و در خانه‌اش را بزنم و بروم و با او درموردش صحبت کنم. بنابراین این یک راه بی‌نظیر برای پیشرفت در حوزه‌ای بود که سنتی نیست.

اسمیت: افراد زیادی تلاش کرده‌اند تا روح آزمایشگاه‌های بل را دوباره احیا کنند، اما به نوعی سخت است.

بروس: بله، سخت است. منظورم این است که می‌دانید، تحقیقات پایه واقعاً برای صنعت مناسب نیست. به این معنا که نتایج تحقیقات پایه بسیار غیرقابل پیش‌بینی است و نمی‌توانید واقعاً بگویید که به کسی در فلان زمینه کمک می‌کند. بهتر است سعی کنید این کار را در دانشگاه یا موسسه تحقیقاتی انجام دهید.

اسمیت: ذهن پرسشگر و علاقه‌ی گسترده و به نحوی تمرکز بر آنچه مهم است. یک هنر در آن وجود دارد. اما چه کسی می‌داند آن هنر چیست؟

بروس: بله، شما باید مدیریت آزمایشگاه بل را نیز ارج نهید. اساساً این مهم بود که آنها وقتی فهمیدند چیزی که من به آن دست یافته‌ام مهم است، به من اجازه دادند به کار روی این موضوع ادامه دهم و این قبل از این بود که دنیای بیرون بفهمد که کارم مهم است. این چیزی نبود که در فضای آکادمیک در دانشگاه‌ها یا شرکت‌های دیگر روی آن کار شود. این همیشه نقطه قوت آزمایشگاه بل بود. ما سعی کردیم روی چنین چیزهایی کار کنیم. همیشه بهترین کار این است که در مورد چیزی تحقیق کنیم که یک حوزه خالی است و افراد دیگر واقعاً به آن فکر نمی‌کنند و فرصتی برای پیشرفت وجود دارد.

اسمیت: این بحث جذابی است و من نمی‌توانم شما را برای مدت طولانی پای تلفن نگه دارم. من در وب‌سایت شما متوجه شدم که شما تمام پژوهش‌های زندگی خود را به عنوان «تلاش برای درک آنچه الکترون‌ها انجام می‌دهند» خلاصه می‌کنید و من عاشق آن هستم.

بروس: بله، من وقتی خیلی جوان بودم، خیلی کار می‌کردم. وقتی داشتم از مدرسه فارغ التحصیل می‌شدم، روی مولکول‌های کوچک کار می‌کردم. می‌دانید، مولکول‌های سه و پنج و هفت اتمی و چیزهایی از این قبیل. سوال همان است که الکترون‌ها در آن مولکول‌های کوچک چه می‌کنند و چگونه آنها را درک کنیم؟ و این همان سوال در شیمی حالت جامد است. می‌دانید، این فقط یک قطعه بزرگتر از ماده است.

اسمیت: و این سوال همچنان در حال گسترش است. هر چه بیشتر نگاه کنید، بیشتر باید بپرسید. چشم انداز روزهای آینده با مقداری علاقه مضاعف به شما و کارتان چگونه به شما انگیزه می‌دهد؟

بروس: کاری که من در هفته‌های آینده انجام خواهم داد این است که سعی کنم همه اینها را با افرادی که علاقه‌مند هستند در میان بگذارم. فقط برای ترویج شیمی و این حوزه از علوم پایه. می‌دانید، این حوزه اکنون مهم شده است، اما سال‌های پیش مهم نبود.

اسمیت: خیلی خوشحال شدم که با شما صحبت کردم. متشکرم.

بروس: از تماس شما متشکرم. همچنین.

اسمیت: متشکرم و تبریک می‌گویم.

بروس: ممنون، خداحافظ.

اسمیت: خداحافظ.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *