بازنگری اخلاقی /مشورت و انتقادپذیری

مقالات اجتماعی / «مشورت و انتقاد پذیری» از دیگر ارکان اخلاق سیاسی و اجتماعی انقلاب اسلامی بود. این ویژگی نیز ریشه در آیات قرآنی و سیره معصومین علیهم‌ السلام داشت و در رهنمودهای بنیان‌گذار جمهوری اسلامی فراوان به آن پرداخته می‌شد. در واقع عمل به مشورت با اصحاب فکر و آزاد اندیشی خودبخود آن خصلت اهریمنی عطش به قدرت و جاه‌ طلبی را مهار می‌کرد بخصوص زمانی که با روحیه انتقاد پذیری و قبولی خطاها و اشتباهات زمامداران یا مسئولان در هر رده‌ای همراه می‌شد و البته هر چقدر دامنه اختیارات و مسئولیت‌های یک فرد یا نهاد تعیین ‌کننده‌تر می‌شد، آثار مثبت آن بیشتر خودنمایی می‌کرد. امروز وقتی به یکی دو سال قبل از انقلاب و دهه اول آن – بخصوص – نگاهی اجمالی انداخته می‌شود، یکی از اشتباهات نسل جوان آن روزگار این بود که بشدت تحت تاثیر قدرت فوق‌العاده تاثیرگذاری امام بر مخاطبین خویش یا همان کاریزمای معروف است آن شیفتگی مانع از دیدن خطاها و عیوب موجود در جامعه و نحوه حکمرانی بود و بقول یکی از دوستان، ما از امام هم امام‌تر! بودیم، در حالی که خود ایشان اصلاً چنین رویکردی نداشت و بارها بابت برخی خطاها، از ملت عذرخواهی و طلب بخشش می‌نمود و خود را از خطا مصون نمی‌دانست و تذکری می‌داد که خطای بزرگان حسادت ‌بارتر است.
در دوران دانشگاه سال‌های ۵۵ تا ۵۷، دانشجویان مذهبی و رهرو امام، با گروههای مجاهدین خلق و فدائیان و مارکسیست‌ها و حزب توده روابط خوبی داشتند چون همه در هدف سرنگونی رژیم پهلوی هم‌عقیده و همراه بودند، شاید اقلیتی از دانشجویان که یا با ساواک همکاری می‌کردند و اطلاعات داخل دانشگاه را به مقامات امنیتی نظام می‌دادند و برای همین مقرب دستگاه حاکمه بودند و به ندرت طرفداران انجمن حجتیه که اصولاً هرگونه مبارزه را در غیبت امام عصر، باطل می‌دانستند. سایر گروه‌ها با همان شیوه مشاوره و انتقاد پذیری اصول مشترک خود را برجسته می‌کردند و از کنار اخلاقات تا دستیابی به هدف اصلی عبور می‌نمودند.
در دوران برقراری نظام جدید نیز مسئولان کشور در سطوح مختلف همواره در معرض انتقاد بودند و گاه داوطلبانه به خاطر اشتباه کنار می‌رفتند و هیچ کینه و رنجشی نیز حاصل نمی‌شد. نمونه‌ای را بعنوان مصداق روشن آن فرهنگ و باور نقل می‌گردد: فرماندار یکی از شهرستان‌ها، که از خدمت در سپاه با حقوق دو هزار تومان در ماه، بعنوان فرماندار منصوب شده بود، در جلسه شورای نهادهای شهرستان، چهار هزار تومان اضافه حقوق خود را به مشاوره گذاشت و تصمیم گرفت مازاد دریافتی را به سپاه برگرداند. یا جنگ که شروع شد منزل سازمانی فرماندار را در اختیار بسیج قرار داد و خود و خانواده در منزل پدری اتاقی داشتند.
آنچه در این میان اهمیت و برجستگی داشت، خلوص نیت و انجام این قبیل کارها که در تمام کشور نمونه‌های قابل ذکر است، حرف اول را می‌زد و با شوق و رغبت فراوان انجام می‌شد. فرماندار یا استاندار اگر تصمیم غلطی می‌گرفت یا اشتباهی می‌کرد باید در جلسه شورای مربوطه انتقادات را می‌شنید و اگر پاسخ‌ها منطقی بود که هیچ ولی اگر اقرار به خطا صورت می‌گرفت یا قول می‌داد تکرار نشود و یا استعفا می‌داد و اصولاً یک سیستم «خودمدیریتی» وجود داشت و کمتر پیش می‌آمد مقام‌های بالا کسی را برکنار کنند مگر خطای فاحشی از مدیری سر می‌زد.
اینگونه نبود که امام یا حلقه نزدیک به او و سران حکومت، خود را در یک چهاردیواری بسته محصور سازند و نه‌تنها انتقادی را برنتابند بلکه مانع آن گردند و باب مشورت را نیز به کلی بسته نگاه دارند. همانگونه که امام خود را در معرض قضاوت و نظارت حق تعالی می‌دید، به همان سیاق نحوه حکمرانی خود را نیز در معرض قضاوت آحاد جامعه قرار می‌داد و مشاورینی امین و عاقل و صریح‌اللهجه داشت و در نقطه مقابل از افراد متملق و چاپلوس و بادمجان دور قاب ‌چین‌ها بشدت دوری می‌کرد و اگر می‌گفت: «میزان رای مردم است» واقعاً به آن اعتقاد داشت و شعار نمی‌داد و اصولاً حکومت بر جامعه‌ای که مردم آن در فشار و عذاب و نارضایتی باشند، چه مفهومی دارد؟
اختلاف بین مسئولان که به هر حال از همان ابتدای انقلاب در حوزه تبیین مسیر حرکت انقلاب و قانون‌گذاری به تدریج رخ می‌نمود نیز تا آنجا که ممکن بود با همان اصل اخلاقی «مشورت و انتقاد پذیری» حل و فصل می‌شد ولی به مرور زمان و عمیق‌تر شدن فاصله‌ها، ناچار افراد و جریاناتی کنار گذاشته می‌شدند و یا انشعاب و انشقاقی را به دنبال داشت و برای مثال قشر روحانی را به سمت و سوی دو تشکل هدایت می‌کرد که یک هدف و مسیر را با دو خط ‌مشی فکری دنبال می‌کردند. اما بتدریج و با ضعیف شدن اخلاق سیاسی و اجتماعی، قدرت عمل مشورت‌ها و انتقادات محدود و محدودتر گردید و آفت‌های ناشی از آن نیز بزرگ‌ و بزرگ‌تر شد و یک نعمت ارزشمند الهی که دستاورد کلیدی و ضامن حفظ و تداوم هرچه بهتر انقلاب بود، به حاشیه رفت و امروز همه مصلحین جامعه و دوست‌داران انقلاب باید این اصل را در بالاترین سطوح احیا نمایند تا رضایت مردم حاصل شود.
روزنامه جمهوری اسلامی / احمد حسینی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *