همه آنها که جمعه دو هفته پیش به نماز جمعه رفته و دیروز هم به دانشگاه تهران پای گذاشته بودند، تفاوت معنادار این دو حضور را به روشنی میدیدند. در هفتههای معمول جمعیت تنها محوطه چمن دانشگاه را پر میکرد و اندک صفوفی در خیابان نزدیک زمین چمن تشکیل میشد و همین اما دیروز جمعیت محوطه چمن و تمام خیابانهای بالای زمین چمن را پر کرده بود و پس زده بود به بیرون دانشگاه و خیابانهای اطراف و تا میدان فلسطین جمعیت نمازگزار آمده بودند تا پیوند خود را با دین و با اسلام و با مکتب امام حسین و با انقلاب نشان دهند و بیزاری خود را از حرکتهای ساختارشکنانهای که نسبتی با اکثریت جامعه دیندار ما ندارد نشان دهند و البته نمایش خوبی بود در پاسخ به دشمنانی که در سودای جنگ خانگی، براندازی و سقوط باورهای اعتقادی و ملی ایجاد دوقطبیهای مخرب و وحدتشکنانه و مآلاًسقوط استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بودند. نکته جالب توجه شعارهایی بود که سر داده میشد. از جمله حمایت از رهبری، حمایت از دین و حجاب و ضرورت مقابله با اغتشاشگران و فتنهانگیزان. جالب اینکه حتی پلاکاردهایی در حمایت از پلیس و ضرورت حفظ اقتدار پلیس در بین جمعیت بود اما هوشیارانه هیچ شعاری حتی در این جمعیت به تمامی طرفدار انقلاب و نظام، در حمایت از گشت ارشاد حداقل من نشنیدم و ندیدم. حتی در پلاکاردی که توسط یک بانوی محجبه به عنوان مطالبات زنان مسلمان بر سر دست دیده میشد اولین مطالبه اصلاح گشت ارشاد بود. جالبتر از همه شعاری بود که شنیدم و بسیار خوشم آمد. ایرانی، ایرانی، اتحاد، اتحاد… یعنی همان جمله کلیدی امام که همواره میگفت: رمز پیروزی ما وحدت کلمه بود…
حال این که مقدمه گفته آمد به عنوان شهروندی که خط و ربط و نسبتم با دین و اسلام و انقلاب روشن است صادقانه میگویم در حال حاضر تنها راهکار تقویت این وحدت کلمه گشودن باب گفتگوست. تنها ما که به نماز جمعه میرویم و خط و ربط روشنی داریم نباید متکلم وحده باشیم باید تمام شهروندان این کشور که زیر پرچم مقدسی به نام ایران اسلامی زندگی میکنند نیز حق بیان و اظهارنظر داشته باشند. باید آنها هم عرصهای برای تظاهرات قانونی و مدنی و انتقاد داشته باشند. هرگز نباید دولت از اجتماعات گسترده موافقان و راهپیماییهای باشکوهی که مثلاً در چنین نماز جمعههایی در اجتماع عظیم ۲۲ بهمن صورت میگیرد مصادره به مطلوب کند و از آن خدای ناکرده وسیلهای برای تحقیر و نادیده گرفتن مطالبات انباشته شده مردمی بسازد و همچنان به نواختن ساز ناساز خود مشغول باشد. یادمان باشد که هرگونه دوقطبی سازی سم مهلک شرایط امروز جامعه ماست.
باید در رسانهها به ویژه در رسانه ملی شاهد تکثر و تعاطی افکار مختلف باشیم. به بهانه اینکه اگر در فلان محل فضایی برای تظاهرات مخالفان برای مطالبات قانونی و به حق آنان فراهم کنیم ممکن است عدهای هم اغتشاش کنند و آشوب به راه اندازند نباید عرصه نقد و اظهار نظر را بست. هیچکس حق ندارد جامعه را و مردمی را که همیشه در کنار هم با عقاید مختلف در زیر سقف بزرگی به نام ایران با محبت و عشق زندگی کردهاند و این سرزمین خدایی را از صدها بحران و گردنه و هجوم با افتخار گذر دادند خودی و غیرخودی بنامد و در صدد شکاف و شقاق بین آنان برآید. هیچکس آتش زدن بانک و آمبولانس و یا اهانت به یک زن محجبه و یا ضرب و شتم مأمور اورژانس یا پلیس و حمله به مغازه و دکان و حجره و دفتر کار و اتومبیل مردم را تائید نمیکند مردم اینها نیستند و باید قاطعانه با آنها برخورد کرد اما همه مخالفان و منتقدان هم اینها نیستند و نباید با این چوب رانده شوند. بدون تردید ما در امر حکمرانی نیاز به اصلاحات اساسی داریم. بیتردید نیازمند احزاب مخالف قدرتمند و فراگیر و البته متعهد و پاسخگو در چارچوب قانون هستیم. به شدت نیازمند گفتگو و اصلاح روندهای معیوب هستیم و باید ظرفیت خویش را در شنیدن صدای مخالف بالا ببریم. و به شدت باید از اقداماتی که نسجیده موجبات هتک حرمت و ظلم و جفا در حق مردم میشود. بپرهیزیم.
کوته سخن آنکه هیچ مقام و مسئول و صاحب منصبی حق ندارد دینداری و علائق انقلابی مردم را به حساب حمایت از خویش واریز کند و در زیر سایه چنین حمایتهایی از محاسبه عملکرد خویش و دیدن نقاط ضعف غفلت ورزد و از ضرورت حفظ وحدت کلمه و ایجاد بستر مناسب برای شنیدن مطالبات آنان کوتاهی کند و شکرانه نعمت بزرگ حمایت مردم نجیب و هوشیار را به جا نیاورد.
باور کنید ما بیش از همه در این شرایط حساس به برادری عشق و محبت نیازمندیم، نه دعوا و ستیزه و شکاف
و نفرت.
روزنامه اطلاعات / فتح الله آملی