امام خمینی و مردمی بودن حکومت

مقالات سیاسی : امام خمینی به عنوان رهبر یکی از بزرگترین انقلاب‌های معاصر، حکومت مطلوب خود را دارای دو رکن اساسی می‌دانست و به همین منظور، نام این حکومت را نیز «جمهوری اسلامی» قرار داد. رکن جمهوریت این نظام همان بعد مردمی بودن آن است که اگر نباشد، آن حکومت قطعآ حکومت مورد نظر امام خمینی نخواهد بود؛ چنان که رکن اسلامیت آن نیز در اندیشه ایشان همین وزن را دارد. مردمی بودن در اصل به معنای این است که حکومت هم به لحاظ شکل‌گیری و ایجاد، بر آراء و نظر و خواست مردم ابتناء یافته باشد و لذا دارای مشروعیت و مقبولیت مردمی باشد و هم، از لحاظ ادامه و استمرار باید بر اعتماد مردم استوار گردد. حکومت مردمی به لحاظ اهداف و کارویژه‌‌ها نیز باید در خدمت مردم باشد و تامین مصلحت عمومی را در سرلوحه برنامه‌ها، کارها، اقدامات و عملکرد خود قرار دهد. بنابراین مردمی بودن حکومت هم در بقاء و استمرار است، هم در اهداف و مقاصد و هم در کارکرد و مسئولیت‌ها.
از نظر عملی نیز مردم جایگاه والایی در منظر و اندیشه امام خمینی(س) داشته‌اند. امام کلیه اقدامات خود را در حوزه رهبری بویژه در مواردی که در طول مدت رهبری خود تصمیمات فراقانونی گرفته است این تصمیمات را براساس میثاق خود با مردم که نشات گرفته از اعتماد دو جانبه بین ایشان و مردم بوده است, اخذ کرده است و این میثاق مبتنی بر اعتماد دو جانبه, در روابط متقابل امام و مردم در طول ده سال رهبری آن بزرگوار به خوبی مشاهده شده است و مورد تایید اکثر کسانی که با امام آشنایی داشتند نیز می‌باشد. بدین گونه که مردم می‌دانستند امام بر علیه آنان تصمیم نمی‌گیرد زیرا باور داشتند که امام در اسلام ذوب شده است و تمام وجود خویش را فدای آنان کرده است و به اصطلاح در مورد این مساله امتحان خود را داده است و ازسوی دیگر امام خمینی(س) نیز باور داشت که مردم او را دوست دارند، به او عشق می‌ورزند و به او اعتماد دارند لذا براساس سلوک عرفانی و اخلاقی و ایمانی خود به این اعتماد ارج می‌گذاشت و لذا میثاقی بین او و مردم به وجود آمده بود که حاصل این اعتماد دو جانبه بود. برای شناخت سیره سیاسی حضرت امام و تصمیمات و اقدامات آن بزرگوار این موضوع جنبه محوری و اساسی دارد. تاکید امام خمینی(س) بر مردم به گونه‌ای که حتی در مورد برنامه‌های رادیو و تلویزیون چنین می‌فرماید:
من مدتها است که وقتی می‌بینم رادیو و تلویزیون را هر وقتی بازش می‌کنم از من اسم می‌برد خوشم نمی‌آید. ما باید به مردم ارزش دهیم, استقلال دهیم و خودمان کنار بایستیم و روی خیر و شر کارها نظارت کنیم. ولی این که تمام کارها دست ما باشد، رادیو و تلویزیون دست ماها باشد, اما آن بیچاره‌‌ها که کار می‌کنند هیچ چیز دستشان نباشد, ولی ما [که] هیچ کاره هستیم دست ما باشد, به نظر من این صحیح نیست.
بنابراین، یکی از مهمترین ویژگی‌های یک حکومت مطلوب از منظر امام خمینی(س) «پذیرش عمومی مردم» در ایجاد و بقا است که در جریان انتخاب طبیعی مستقیم و یا غیر مستقیم «از طریق خبرگان منتخب مردم» جلوه‌گر می‌شد. همچنین پذیرش و مقبولیت مردمی در حوزه اهداف و عملکرد و مسئولیت‌های حکومت است که از طریق نظارت عمومی, امر به معروف و نهی از منکر و… تحقق می‌یابد.
بنابراین پیوند رهبری در حکومت مطلوب امام با مردم, به طور طبیعی پیوندی عمیق، عاطفی و اعتقادی است و همین راز و رمز بود که باعث شد امام خمینی(س) بتواند یکی از نظام‌های سیاسی مردمی را پایه ریزی و رهبری نماید.
بعلاوه در این نوع حکومت، مردم پس از تعیین رهبری و برگزاری انتخابات از خود سلب مسئولیت نکرده و به خود وانهاده نمی‌شوند بلکه حضور آنان در صحنه اداره جامعه اسلامی و مشارکت در سرنوشت نظام اسلامی خود به مثابه یک تکلیف تضمین می‌گردد. از منظر امام خمینی(س) حکومت اسلامی براساس عشق و اعتقاد متقابل و دو جانبه مردم و رهبری صالح ایجاد می‌گردد. این است که می‌فرماید: رهبر و رهبری در ادیان آسمانی و اسلامی بزرگ چیزی نیست که خود به خود ارزش داشته باشد و انسان را خدای ناخواسته به غرور و بزرگ اندیشی وادارد. امام خمینی(س) رابطه خود را با مردم رابطه‌ای برادرانه می‌داند و مر فرماید من با مردم ایران برادر هستم. امام خمینی(س) همچنین بر ضرورت آگاهی مردم و مشارکت آنان در حکومت و نظارت آنان بر حکومت و همگامی آنها با حکومت تاکید می‌کند و این شیوه رفتار با حکومت را بزرگترین ضمانت حفظ امنیت در جامعه می‌داند.
براساس این نگاه، امام خمینی(س) نقش مردم را در یک حکومت مطلوب شامل موارد زیر می‌داند.
۱) آگاهی ۲) مشارکت ۳) نظارت ۴) همگامی ۵) انتخاب.
همچنین امام در رهبری حکومت جامعه اسلامی پیش از آنکه به هدایت و نمایندگی اعتقاد داشته و به آن بپردازد قائل به ارشاد, تعلیم و دادن آگاهی به مردم بود تا خود بتوانند حرکت کنند، مشارکت سیاسی داشته باشند، نظارت نمایند و با حکومت همگامی داشته باشند و این است که در سخنان خود ابتدا از آگاهی مردم شروع می‌کند، چه اگر آگاهی برای مردم به دست آمد بقیه راهها را خود با دارا بودن قوه عقل و اختیار طی می‌کنند ولی اگر به آگاهی نرسد طی راه برای آنها مشکل و یا شاید غیرممکن می‌گردد زیرا حرکت در درون تاریکی برای آنها مقدور نیست بلکه باید نوری بتابد تا جلوی پای خود را ببینند و بتوانند به پیش حرکت کنند. بنابراین امام خمینی(س) نقشهای چهارگانه دیگر را در ذیل آگاهی مطرح می‌نماید.
مردمی بودن حکومت از منظر امام خمینی(س) در سه بعد مطرح شده است.
الف) ایجاد، استمرار و بقاء
از دیدگاه حضرت امام حکومت براساس منظرها، خواست‌‌ها و آرای مردم بنا می‌شود و اگر حکومتی بر مردم تحمیل گردد، آن حکومت اسلامی نخواهد بود و از نظر ایشان مطلوبیت نخواهد داشت و در این راستا فرمود: ما بنای بر این نداریم که یک تحمیلی بر ملتمان بکنیم. اسلام به ما اجازه نداده است که دیکتاتوری بکنیم ما تابع آراء ملت هستیم. ملت ما هر طوری رای داد ما هم از آنها تبعیت می‌کنیم. ما حق نداریم, خدای تعالی به ما حق نداده است, پیغمبر اسلام به ما حق نداده است که به ملتمان چیزی را تحمیل کنیم.
ب) کارکرد و وظایف
از دیدگاه حضرت امام خمینی(س) مهمترین وظیفه یک حکومت مطلوب این است که خود را خادم جامعه بداند و در راه تامین نیازهای اجتماعی مردم بکوشد. نه اینکه به فکر تامین منافع خود باشد. از منظر آن بزرگوار حکومت وسیله و ابزاریست، برای تامین نیازهای مردم و خدمت به آنان، تربیت و هدایت آنان و تحقق عدالت و رساندن آدمیان به سعادت باقی و پایدار. بنابراین افراد زمامدار نیز خود وسیله و ابزاری هستند در خدمت جامعه و مردم. این موضوع را امام بارها و بارها در آثار و بیانات خود مورد توجه قرار داده است: «ائمه و فقهای عادل موظفند که از نظام و تشکیلات حکومتی برای اجرای احکام الهی و برقراری نظام عادلانه اسلام و خدمت به مردم استفاده کنند. صرف حکومت برای آنان جز رنج و زحمت چیزی ندارد. منتهی چه بکنند؟ مامورند انجام وظیفه کنند. موضوع ولایت فقیه ماموریت و انجام وظیفه است.
ج) اهداف؛ مصالح عمومی
یکی از مهمترین ویژگی‌های یک حکومت مطلوب از منظر امام خمینی(س) این است که حکومت براساس مصالح عمومی شکل گیرد، مصالح را به خوبی تشخیص دهد، براساس مصالح عمومی رفتار و اجرا نماید و براساس مصلاح بقا و استمرار یابد. بنابراین تشخیص مصالح سیاسی، مصالح اقتصادی، مصالح فرهنگی و مصالح نظامی جامعه یعنی آنچه به مصلحت امت و جامعه اسلامی است برعهده حاکمان و رهبران است و حکم آنها در این موارد نافذ است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *